#پست۸
#دلنوشته_فورلسکت
باران با صدای دل نوازش ارام بر روی زمین میخورد صدای رعد و برق در گوشهایم پیچیده است و من آرزو میکردم کاش بودی و باز هم پاییزی دیگر را با من میدیدی.
پاییزی که تنها زیباییاش اسمش است
اسمش که بیاید تو بویش، صدایش و برگها و حال و هوایش را حس میکنی.
جذاب نیست؟
اخر مگر یک فصل انقدر جذاب میشود؟ پاییز و سمفونی باران؟ چه ترکیب قشنگی!
اما حالا دوست دارم خیره باشم به پنجرهای که قطرات باران رویش سُر میخورند و و رقصان به پایین میلغزند.
دوست دارم بو کنم این هوا را، دوست دارم جانم را بدهم برایش، برای این ترکیب عشق.
اکنون که فکر میکنم اگر تو اینجا بودی جذاب تر هم میشد فکر کن صدای تو با صدای باران!
چه سمفونی قشنگی میشود، خودت دلت میآید جانت را نزاری برایش، من گوش میشوم و گوش میدهم تا دوباره صدایت را از دست ندهم.
تا دوباره حسرت شنیدنش به دلم نماند.
#دلنوشته_فورلسکت
#ملینا_مدیا
#انجمن_تک_رمان
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان