...بیگناه!
دور تا دور خیابانهای شهر را در تاریکی شب میچرخند. آزراء از پشت شیشهی ماشین به بیرون خیره میشود، آذام شیشهی ماشین را پایین میدهد که باد بهاری موهایش را به ر*ق*ص وادار میکند. او تاریکی را بسیار دوست داشت، اما تاریکی دورنش را چه؟ قسمت سیاه وجودش را.
#ققنوس_آتش
#Mona❦
#انجمن_تک_رمان