Usage for hash tag: Mona❦

ساعت تک رمان

  1. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...صدای بلندگو در سرش می‌پیچد و این شرایط را برایش سخت‌تر کرده. به اندازه کافی نگاه‌ها و رفتار برایش سخت هست و مربی جی با این بلندگو به جانش افتاده و حتماً قصد اذیتش را دارد. اما مهم نیست آخر این راه او می‌ماند و یک آزراء قوی. پس تمام سختی‌های راه را به جان می‌خرد. #ققنوس_آتش #Mona❦ #انجمن_تک_رمان
  2. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...آمدن است می‌دهد و به محض رسیدن ظرف را روی میز می‌گذارد. - سریع بخور. و کنارش می‌نشیند. چاقو و چنگال را بر می‌دارد و شروع به خوردن می‌کند. مردک جوری به او چشم دوخته که انگار ارث پدرش را طلبکار است! نزد هیچکس مربی‌شان را نمی‌بیند آیا آزراء مربی مخصوص به خود را دارد؟ #ققنوس_آتش #Mona❦...
  3. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...الان در چه حالیه خیلی کلافه‌ام می‌کنه. بعضی وقت‌ها دلم برای خودم بخاطر سرنوشت شومم می‌سوزه، خیلی ناگهانی همه چیز تغییر کرد اما شخصیتی که دارم اجازه نمیده جا بزنم. از فردا تمرینات شروع میشن پس باید صبح زود بیدار بشم و من از فرط خستگی حداقل باید ۱۲ ساعت رو بخوابم. #ققنوس_آتش #Mona❦...
  4. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...- دروغ چرا؟ - چون داری می‌خندی. - من از چیز دیگه خنده‌م گرفت و واقعاً فردا قراره بری. - چرا اون‌جا؟ - چون یه سری تمرینات تخصصی هست که باید ببینی. - توهم میای؟ - به احتمال زیاد نه! - اوه، باشه. رز مجدد دراز می‌کشد و با چشم‌های بسته می‌پرسد: - چه تمریناتی مثلاً؟ #ققنوس_آتش #Mona❦ #انجمن_تک_رمان
  5. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...- حالا دلیل بد اخلاقی تو اون‌جا چی بود؟ دارک شرمسار عرق شرم خودش را پاک می‌کند و می‌گوید: - قراره وضع همین باشه! دارکی که تعلیم میده با دارکی که این‌جاست متفاوته چون باید قوی بشی! ل*ب‌های رز لبخند ملیحی به خود می‌گیرند که دارک بی‌سیمش را از کمربندش بیرون می‌کشد. #ققنوس_آتش #Mona❦ #انجمن_تک_رمان
  6. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...بهش سخت بگیری و خوب آموزشش بدی، نه مثل بقیه. - سخت بگیرم یعنی کاری کنم زده بشه؟ دارک نگاهی از روی تأسف به چهره‌ی او می‌اندازد - مسئول تمرینی ولی خنگی! سخت بگیر برای این‌که قوی بشه عقل کل، اَبر قدرت بشه! لوکا چیزی نمی‌گوید که دارک به سمت اتاق رز راهی می‌شود. #ققنوس_آتش #Mona❦ #انجمن_تک_رمان
  7. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...را پاک کند که دارک با لبخند سوزناکی ل*ب می‌زند: - پس ضعیف بودی، برای همین اون سازمان ولت کرد. با این حرف دارک هوش از سرش می‌پرد، ضعیف؟ او ضعیف باشد! نه هرگز این را نمی‌پذیرد. دستانش آتش می‌گیرند و با چشمان که داد می‌زد: این حرف غلط است. به سمت مردان حمله‌ور می‌شود. #ققنوس_آتش #Mona❦...
  8. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...دلیل وزن بالا قادر به حرکات خیلی سریع نیستند پس باید از خودشان بر علیه خودشان استفاده کند. لبخندی شیطنت آمیزی به خود می‌گیرد و نگاهی به دارک می‌اندازد که با اخم به او خیره است. چشمکی می‌زند، چندین قدم عقب می‌رود و با سرعتی زیاد به سمت مرد‌ها شروع به دویدن می‌کند. #ققنوس_آتش #Mona❦...
  9. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...می‌کند که به سالن تمرین می‌رسد. چندین متر زیر زمین ساختمان بیمارستان بود و برای این زیرکی لبخندی بر صورت می‌گیرد. تعداد زیادی از افراد در حال تمرین‌های مختلف بودند که با دیدن آزراء به او خیره شدند. بله! می‌داند چشم‌هایش جلب توجه کرده ولی کنترلی بر آن‌ها ندارد. #ققنوس_آتش #Mona❦ #انجمن_تک_رمان
  10. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...هم می‌کشد، هرچی بیشتر تلاش می‌کند انگار بیشتر خود را پیش او کوچک می‌سازد. حس اضافی بودن و سربار بودن امانش را بریده بود اما چاره‌ای نداشت. همان شبی که آزراء زود صمیمی شدنش را به رخش کشید از خودش و کارش متنفر شد. مجبور است غرورش را کنار بگذارد چون او ققنوس آتش است. #ققنوس_آتش #Mona❦...
بالا