Usage for hash tag: اثر_پریزاد

ساعت تک رمان

  1. Paryzad

    درحال تایپ رمان جان | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    ...رو آوردن. از خدا خواسته سریع کاغذش رو باز کردم و گ*از اول رو زدم. انگار فهمید بهونه‌ای ندارم که نگاه سرسری دیگه‌ای بهم انداخت و بی‌خیالِ سوالی که پرسید، شروع به خوردن فلافل بی‌صاحابش کرد. ک*ثافت خوردنش هم مثل آدمیزاد نبود که.... مثل دیو غذا می‌خورد. #رمان_جان #اثر_پریزاد #انجمن_تک_رمان
  2. Paryzad

    درحال تایپ رمان جان | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    ...حقش کردم، روزی سه بار دست و پام رو م*اچ می‌کنه. چند دقیقه بعد شهرام برگشت و دوباره سر جای قبلیش نشست. نگاه خاص و گیرایی داشت. انگار که می‌خواست دار و ندارت رو بریزه روی دایره. حتی اگه گناه کار نباشی...یا ته گناهت فقط یه شرط بچگانه و یه خوشگذرونی بچگانه باشه... #رمان_جان #اثر_پریزاد #انجمن_تک_رمان
  3. Paryzad

    کامل شده دلنوشته ما گناهکار نیستیم | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    ...گفتند. عاقبت ما... آواره و دربه‌در پیچ و خم پندارهایی می‌شویم که آوایش مصیبت است. رها می‌شویم از بندهایی که وجودمان را به ناحق به اسارت کشید. و عاقبت روزی... آنقدر ناپدید می‌شویم و آنقدر دردناک می‌گریزیم که تنها افسانه‌ی ما بر سر این شهر سایه افکند... #ما_گناهکار_نیستیم #اثر_پریزاد...
  4. Paryzad

    درحال تایپ رمان جان | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    ...بردم سمت گوشیم. _ سلام جوجو... دیشب نشد زمان و مکان قرار رو بهت بگم. خواستم بگم اگه امروز کاری نداری ساعت یک بریم یه ساندویچی‌ای که برات آدرسش رو می‌فرستم. پایه‌ای؟ پیام رو فرستادم و دوباره روي تخت ولو شدم. آلودگی هوا هم برای خودش یه پا نعمتیه‌ها! والا... #رمان_جان #اثر_پریزاد #انجمن_تک_رمان
  5. Paryzad

    درحال تایپ رمان جان | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    ..._ برای این‌که بدونی مَرد رابطم فردا میام هم رو ببینیم... ساعت و مکان رو تا شب برات اس می‌کنم. _ اوکی پس فردا می‌بینمت بانو. _ تا فردا بای هانی. با صورتی در هم، گوشی رو خاموش کردم و روي میز ب*غ*ل تخت گذاشتم... ای خدا حالا برای فردا چه دروغی سر هم کنم؟؟؟ #رمان_جان #اثر_پریزاد #انجمن_تک_رمان
  6. Paryzad

    کامل شده دلنوشته ما گناهکار نیستیم | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    ...طلوع مکن غروب ای‌صبح که من خسته‌ام از این گریز بی‌پایان. که من مثل رهگذری بی‌تفاوت بر پیکر زنده به گور شده‌ی زندگی‌ام، آرام‌آرام می‌گذرم و نشسته‌ام به انتظار تا شاید زیر آن خروارها دلشکستگی بمیرد... ای صبح مکن طلوع! ای صبح مکن طلوع! ای صبح مکن طلوع! #ما_گناهکار_نیستیم #اثر_پریزاد #انجمن_تک‌_رمان
  7. Paryzad

    کامل شده دلنوشته ما گناهکار نیستیم | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    ...سرشار از تازگی‌های بی‌خود...از آن تازگی‌هایی که مجنون‌وار از آن می‌گریزی و می‌خواهی باور کنط: او وجود ندارد! فردا من می‌مانم و تو و آن شهری که در سکوت می‌میرد. من ناراحت و تو شاد و آن شهر بیدار... و چه کسی می‌داند فردا چه می‌شود؟ چه کسی می‌داند... #ما_گناهکار_نیستیم #اثر_پریزاد #انجمن_تک_رمان
  8. Paryzad

    درحال تایپ رمان جان | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    ...فِرتی نوشت: _ جواب می‌خوای باید بیای رو در رو بگیری. از شوک حرفش درجا رو تخت نشستم و با چشم‌های گرد شده پیامش رو برای هزارمین بار خوندم. بابا این دیگه کیه؟ نه به ناز کردن‌هاش نه به این قرار گذاشتنش. حالا چی‌کار کنم؟ نفس عمیقی کشیدم و با دو دلی تایپ کردم. #رمان_جان #اثر_پریزاد #انجمن_تک_رمان
  9. Paryzad

    کامل شده دلنوشته ما گناهکار نیستیم | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    ...نه به جایی می‌رود. او فقط آفریده شده که از ترس خاموشی، به تاریکی پناه ببرد و عاقبت در عمق وجود پر تردید روشنایی گم شود. او فقط هست تا تن آکنده از درد آیینه از فشار فردا ها خرد نشود. هست تا نشان دهد خیرگی‌های خوش‌خیالی چندان هم نا‌گزیر نیست... #دلنوشته_ما_گناهکار_نیستیم #اثر_پریزاد...
  10. Paryzad

    درحال تایپ رمان جان | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    ...این یارو خنگ و اسکوله، تو که هزار الله‌اکبر باهوش و تو دل برویی چرا عقلت رو میدی دست این؟؟؟ ولی خب جدی‌جدی چاره‌ی دیگه‌ای نداشتم. باید هر جور شده قضیه‌ی خطریه ماشین رو تموم می‌کردم. حتی اگه مجبور می‌شدم با یه روانیه سادیسمی و یه بازیگر از خود مچکر در بیوفتم. #رمان_جان #اثر_پریزاد #انجمن_تک_رمان
بالا