#❦ققنوس_آتش❦
#پارت_69
درب نو*شی*دنی را باز میکند و جلوی آندریاس میگیرد.
- بخور؛ داری از حال میری!
آندریاس دست آدلارد را پس میزند و میگوید:
- خوبم! فقط نگرانم!
- رز که طوریش نمیشه این کارا چیه؟ مگه بچهاس.
آندریاس محکم روی آدلارد داد میزند و میگوید:
- بچه نیست! ولی هیچ وقت تا ساعت سه نصف شب...