سلام شبتون بخیر
خب من دوتا از رمان ها کامل خوندم تا جایی که منتشر شده و دوتای دیگشو هم تا یه جایی مطالعه کردم
ولی مجدد بررسی کردم و نظرم در مورد شروع رمان ها اینه:
کمدین پوچ شده: به نظرم گیرا شروع میشه، نویسنده شخصیت اصلی رو به مخاطب معرفی می کنه و کنجکاوش می کنه تا بره جلوتر و ببینه داستان از چه قراره. توی داستان از اتفاقاتی استفاده شده که خواننده بتونه باهاش همزاد پنداری کنه و بیشتر جذبش بشه.
برای دیگری: یکی از نقاط قوت نویسنده شروع رمان هاشه، رمان با یک صح*نه کنجکاو کننده آغاز میشه و کم کم ویژگی های مختلف شخصیت ها مشخص میشه. نویسنده خیلی خوب جزئیاتی مانند پولدار بودن شخصیت رو توی دل رمان به مخاطب یادآوری می کنه. مثلا:
گوشی آخرین مدلش را از روی پاتختی برمیدارد و با بستنِ در، از پلهها پایین میرود...
ساغر خونین:
به نظرم شروع رمان هیجانی ترین حالت رو داره، مخاطب رو شوکه و کنجکاو می کنه تا بیشتر در مورد قتلی که اتفاق افتاده اطلاعات کسب کنه. نویسنده زمان زیادی رو صرف قتل نمی کنه و در پارت 2 به موقع میره سراغ اصل داستان.
غوغای سرنوشت:
من خیلی اوایل رمان رو دوست داشتم، برام جذاب و جالب بود. فکر می کنم پارت یک اگر یکم دیالوگ هاش خلاصه تر میشدن جذاب تر میشد، چون اصل اتفاق در پارت دوم افتاده و خب ممکنه مخاطب انتظار اتفاق هیجانی رو توی پارت اول داشته باشه. توصیف های نویسنده به نظرم مناسب و کافیه، من می تونستم چیزایی که تعریف میشد رو ببینم و اون قدر توصیف ها زیاد نبود که دلزده شم یا از اصل داستان خارج بشم.
من هیچ تجربه ای در زمینه نقد ندارم و اینا فقط نظر شخصیه
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان