نوش کن جام ش*ر*اب یک منی
تا بدان بیخ غم از دل برکنی
(من خودم تا حالا م*ش*رو*ب نخوردم و نخواهم خورد، اما ببینین حافظ هم گفته م*ش*رو*ب بخورین غم ها فراموشتون میشه
)مشاعره مشاعره کاربران تک رمان
- نویسنده موضوع queen lovely
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 165
- بازدیدها 15K
- Tagged users هیچ
ساعت تک رمان
تا بدان بیخ غم از دل برکنی
(من خودم تا حالا م*ش*رو*ب نخوردم و نخواهم خورد، اما ببینین حافظ هم گفته م*ش*رو*ب بخورین غم ها فراموشتون میشه
)
یاد تو میرفت و ما عاشق بی دل بُدیمنوش کن جام ش*ر*اب یک منی
تا بدان بیخ غم از دل برکنی
(من خودم تا حالا م*ش*ر*وب نخوردم و نخواهم خورد، اما ببینین حافظ هم گفته م*ش*ر*وب بخورین غم ها فراموشتون میشه
پرده برانداختی،کاربه اتمام رفت
تو طاعت حق کنی به امید بهشت
نه نه تو نه عاشقی که مزدوری تو
نه نه تو نه عاشقی که مزدوری تو
وقتی دل سودایی میرفت به بوستان ها
بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحان ها
بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحان ها
از عشق من به هر سو در شهر، گفتگويي ست
من عاشق تو هستم، اين گفتگو ندارد
من عاشق تو هستم، اين گفتگو ندارد
در شبي پر ستاره و آرام دختري در عذاب مي ميرد
دختري در عذاب تنهايي غرق در التهاب مي ميرد
دختري در عذاب تنهايي غرق در التهاب مي ميرد
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان، یا جان ز تن درآید
دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشم
سیلاب سرشک امد و طوفان و بلا رفت
تو فقط آمده بودی کا دل از من ببری؟
بروی دور شوی قصه و رویا بشوی؟
یک سال دیگر آمد و دنیا عوض نشد چیزی بغیر پیرهن از ما عوض نشد
