خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

ساعت تک رمان

  1. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    فصل 2: درد جدایی دلنوشته 14: قصه‌ای بدون پایان در دل شب، قصه‌ای آغاز می‌شود، قصه‌ای که هیچ‌گاه پایانی ندارد، قصه‌ای از عشق و جدایی، که در تاریکی، همچون شعله‌ای خاموش می‌سوزد. یاد تو در هر گوشه‌ی قلبم، چون سایه‌ای سنگین نشسته است، هر لحظه، هر ثانیه، نگاهت را در آ*غ*و*ش می‌کشم، و صدای...
  2. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    فصل 2: درد جدایی دلنوشته 13: چشمان خیس در آینه در آینه ایستاده‌ام، چشمانم خیس است، اشک‌هایم می‌چکد، هر قطره داستانی از جدایی را روایت می‌کند. به چهره‌ام نگاه می‌کنم، لبخندهای گذشته کجا رفته‌اند؟ این چهره دیگر آن چهره شاداب نیست، بلکه سایه‌ای از خودم است. یاد تو در گوشه گوشه قلبم جا خوش...
  3. Rover

    حرفه‌ای رمان کاراکال | Rover کاربر انجمن تک رمان

    پارت صد و سی و سوم - تو هیچ‌وقت نمی‌فهمی، نه؟ صدای آلوده به خشم دومینیکا، می‌لرزید و نگاهش در میان امواج اقیانوس تاریک مقابلش، در گردش بود. دیگر نمی‌توانست احساساتش را لگدمال کند و آرام بماند. قلب او سرشار از حس‌هایی بی‌نام بود؛ حس‌هایی که فقط خودش درکشان می‌کرد و انتظار نداشت که میگل، آلکسی یا...
  4. .zeynab.

    حرفه‌ای رمان میقات | zeynab کاربر انجمن تک رمان

    #پارت199 از حرارت زیر صورتم، هوشیاری به مغزم رخنه می‌کند. تَنم یخ بود، از سرما گزگز می‌کرد و نیم‌رخم از گرمای محلی که رویش قرار گرفته، دا‌غ شده! خمیازه می‌کشم و سرم را کمی از آن گرمای سوزان فاصله می‌دهم. کل بدنم کوفته و خسته‌ بود؛ انگار با تراکتور تنم را شخم زده‌اند. بدنم را کش می‌آورم و پلک...
  5. .zeynab.

    حرفه‌ای رمان میقات | zeynab کاربر انجمن تک رمان

    *** #پارت197 پارس ساوان، رخش شده و با سرعت زیادی درون اتوبان می‌تازد. با دو دستم،گوشم را می‌فشارم و پلکم را می‌بندم؛ داشتم کَر می‌شدم! به اصطلاح، داشتند هیجانشان را تخلیه می‌کردند ولی واقعیت این بود که این مسیر، ختم به آ*غ*و*ش ملک‌الموت میشد. مخصوصاً اگر همین سرعت را ادامه می‌داد. سونوی داخلی...
  6. NADIYA

    درحال تایپ من با تو مجنون شدم| اثر زری نویسنده انجمن تک رمان

    کف عصایش که در هوا معلق مانده بود را بر روی پارکت‌ کوبید و زیر چشمی نیم‌نگاهی گذرا به حاج علی انداخت. - رادمینا راد. با شنیدن نام رادمینا، د*ه*ان حاج علی از شدت تعجب تا بناگوش باز ماند و صورتش وا رفت. شقیقه‌اش را ماساژ داد و زیر ل*ب زمزمه کرد: - خدا خودش به‌خیر بگذرونه، نکنه که آزاده خانم... . به...
  7. Aygunu

    درحال تایپ دختری نامرئی در کلبه‌ی تاریک|فاطمه رسولی کاربر انجمن تک رمان

    پارت ۲ توی هوای خنک صبح نسیم پاییز در کنار آبشار گنجشک روی انگشت اشاره‌ام نشسته بود. طوری که تیزی ناخن‌هاش و سنگینی‌اش روی دستم حس میشد. گفتم: - من میگم این آدم نمی‌تونه اون‌قد‌ر‌ها هم بد باشه گربه رو دیروز نجات داد و به خودش و بچه‌اش غذا داد. پرنده که با این حرفم پشم‌هاش ریخته بود گفت: - تو...
  8. Aygunu

    درحال تایپ دختری نامرئی در کلبه‌ی تاریک|فاطمه رسولی کاربر انجمن تک رمان

    پارت ۱ درب چوبی کلبه رو که روش پر از کنده‌کاری‌های ریز به شکل ماهی بود باز می‌کنه و تو جنگل سبز تو هوایی که به طلوع نزدیکه قدم می‌زنه. درخت‌های جنگل بلند بودن. صدای پرندگان سراسر پخش شده بود. توی این هوای نسیم صبحگاهی صدای قدم‌های پابلو روی خاک شنیده میشد. به آبشار انتهای جنگل نزدیک و نزدیک‌تر...
  9. Aygunu

    درحال تایپ دختری نامرئی در کلبه‌ی تاریک|فاطمه رسولی کاربر انجمن تک رمان

    نام رمان:دختری نامرئی در کلبه ی تاریک نام نویسنده:فاطمه رسولی ناظر : .Sarina. ژانر : فانتزی،عاشقانه خلاصه: طبق افسانه‌ها جزیره‌ای وجود داشته که دارای تمدن بزرگ و باشکوه بوده، جزیره ی آتلانتیس که در دل دریا نهفته شده دارای موجودات افسانه‌ای بی‌شماری است، یک دختر زیبا که از چشم‌ها پنهان شده کنار...
  10. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    فصل 2: درد جدایی دلنوشته 12: حسرت یک ب*وسه دیگر در دل شب، چشم‌هایم به تاریکی خیره شده‌اند، و یاد تو همچون آتشی در وجودم می‌سوزد. حسرت یک ب*وسه دیگر، چقدر سنگین است، چقدر دردناک، که دیگر نمی‌توانم ل*ب‌های تو را لمس کنم. یاد آن لحظه‌های شیرین، که در آ*غ*و*ش هم، تمام جهان را فراموش کرده بودیم...
بالا