خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

ساعت تک رمان

  1. NADIYA

    درحال تایپ من با تو مجنون شدم| اثر زری نویسنده انجمن تک رمان

    کف عصایش که در هوا معلق مانده بود را بر روی پارکت‌ کوبید و زیر چشمی نیم‌نگاهی گذرا به حاج علی انداخت. - رادمینا راد. با شنیدن نام رادمینا، د*ه*ان حاج علی از شدت تعجب تا بناگوش باز ماند و صورتش وا رفت. شقیقه‌اش را ماساژ داد و زیر ل*ب زمزمه کرد: - خدا خودش به‌خیر بگذرونه، نکنه که آزاده خانم... . به...
  2. Aygunu

    درحال تایپ دختری نامرئی در کلبه‌ی تاریک|فاطمه رسولی کاربر انجمن تک رمان

    پارت ۲ توی هوای خنک صبح نسیم پاییز در کنار آبشار گنجشک روی انگشت اشاره‌ام نشسته بود. طوری که تیزی ناخن‌هاش و سنگینی‌اش روی دستم حس میشد. گفتم: - من میگم این آدم نمی‌تونه اون‌قد‌ر‌ها هم بد باشه گربه رو دیروز نجات داد و به خودش و بچه‌اش غذا داد. پرنده که با این حرفم پشم‌هاش ریخته بود گفت: - تو...
  3. Aygunu

    درحال تایپ دختری نامرئی در کلبه‌ی تاریک|فاطمه رسولی کاربر انجمن تک رمان

    پارت ۱ درب چوبی کلبه رو که روش پر از کنده‌کاری‌های ریز به شکل ماهی بود باز می‌کنه و تو جنگل سبز تو هوایی که به طلوع نزدیکه قدم می‌زنه. درخت‌های جنگل بلند بودن. صدای پرندگان سراسر پخش شده بود. توی این هوای نسیم صبحگاهی صدای قدم‌های پابلو روی خاک شنیده میشد. به آبشار انتهای جنگل نزدیک و نزدیک‌تر...
  4. Aygunu

    درحال تایپ دختری نامرئی در کلبه‌ی تاریک|فاطمه رسولی کاربر انجمن تک رمان

    نام رمان:دختری نامرئی در کلبه ی تاریک نام نویسنده:فاطمه رسولی ناظر : .Sarina. ژانر : فانتزی،عاشقانه خلاصه: طبق افسانه‌ها جزیره‌ای وجود داشته که دارای تمدن بزرگ و باشکوه بوده، جزیره ی آتلانتیس که در دل دریا نهفته شده دارای موجودات افسانه‌ای بی‌شماری است، یک دختر زیبا که از چشم‌ها پنهان شده کنار...
  5. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    فصل 2: درد جدایی دلنوشته 12: حسرت یک ب*وسه دیگر در دل شب، چشم‌هایم به تاریکی خیره شده‌اند، و یاد تو همچون آتشی در وجودم می‌سوزد. حسرت یک ب*وسه دیگر، چقدر سنگین است، چقدر دردناک، که دیگر نمی‌توانم ل*ب‌های تو را لمس کنم. یاد آن لحظه‌های شیرین، که در آ*غ*و*ش هم، تمام جهان را فراموش کرده بودیم...
  6. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    فصل 2: درد جدایی دلنوشته 11: دلتنگی‌های بی‌پایان دلتنگی‌های بی‌پایان، چون ابرهای سیاه بر آسمان قلبم، باران اشک‌هایم را می‌ریزند. هر لحظه، هر دقیقه، بغضی در گلویم نشسته، و یاد تو، چون سایه‌ای بر زندگی‌ام سنگینی می‌کند. چقدر سخت است، بی‌تو نفس کشیدن. هر گوشه‌ای از این خانه، پر از یاد...
  7. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    فصل 2: درد جدایی دلنوشته 10: زخم‌های تازه در سکوت شب، زخم‌های تازه‌ای بر دل می‌زنم. هر یاد تو، چون تیغی بر جانم فرود می‌آید، و من در این تاریکی، تنها با دردهایم دست و پنجه نرم می‌کنم. چرا زندگی این‌قدر بی‌رحم است؟ چرا باید هر روز، در آینه‌ی خاطرات تو بنگرم، و زخم‌های کهنه را دوباره باز...
  8. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    فصل 2: درد جدایی دلنوشته 9: جستجوی تو در هر جا در میان خیابان‌های شلوغ، هر قدمی که برمی‌دارم، یاد تو را با خود می‌آورم. چشمانم به دنبال سایه‌ات می‌گردد، که شاید در گوشه‌ای از این دنیا، هنوز هم به انتظار من نشسته‌ای. آه، چقدر سخت است، هر لحظه بدون تو زندگی کردن. صدای خنده‌هایت، در گوشم...
  9. .Sarina.

    دلنوشته خاطرات|سارینا الماسی کاربر تک رمان

    پس چرا نیستی؟ چرا نمی‌آیی و نمی‌پرسی این بار دلیل اشک ریختنم چیست؟ چرا نمی‌گویی که دیگر اجازه نمی‌دهی کسی مرا آزار دهد؟ البته؛ اگر الان بودی... این طور دیوانه‌وار اشک نمی‌ریختم و از دنیا متنفر نبودم. #دلنوشته‌ی_خاطرات #سارینا #انجمن_تک_رمان
  10. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    فصل 2: درد جدایی دلنوشته 8: یادآوری روزهای خوب در دل شب‌های تاریک، یاد روزهای خوب تو، مانند ستاره‌هایی در آسمان دل، می‌درخشد. اما هر درخششی، سایه‌ای از غم را به همراه دارد. چرا که این یادها، تنها نشانه‌هایی از عشق گمشده‌اند. به یاد می‌آورم آن روزهای گرم تابستان، که زیر درختان سبز، دست...
بالا