• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

Usage for hash tag: ژاکاو

ساعت تک رمان

  1. Melina.N

    در حال پیشرفت رمان یوتوپیا | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...کرده بود من تنها بودم! یه فرد تنها بیچاره، فردی که مامانش نبود تا مثل هر مامانه دیگه‌ای نازش کنه! مامانش قربونش بره و نازش رو بکشه! من خیلی دلم برای مامانم تنگ شده. کاش بابا این‌کار رو نمی‌کرد. کاش مامان هنوز زنده بود و ریحانه! کاش هیچ‌وقت وجود نداشت. #یوتوپیا #ژاکاو #ملینا_نامور #انجمن_تک_رمان
  2. Melina.N

    در حال پیشرفت رمان یوتوپیا | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...مامانی پیشت نبود تو همیشه باید یه پسر خوب باشی! چیزی که توی خوبی کردن هست هیچ‌وقت توی بدی و خشم وجود نداره. لطفا بهم قول بده تو یه فرد خوب برای جامعه میشی؟ چیزی کاملاً برخلاف پدرت، باشه؟ سرم رو آروم تکون میدم. - من خیلی دوستت دارم مامان! - منم پسرم. #یوتوپیا #ژاکاو #ملینا_نامور #انجمن_تک_رمان
  3. Melina.N

    در حال پیشرفت رمان یوتوپیا | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...رو از زیر می‌کشه داد میزنه: - مگه من زنت نیستم؟ این یکی توی اتاق ما چی میگه؟ بابا کلافه است و نگاه کوتاهی به من می‌اندازه. گوشه دیوار جمع شدم و با ترس به اون‌ها نگاه می‌کنم. بابا وقتی عصبانی میشه مامان رو کتک میزنه! مطمئنم امروزم این کار رو می‌کنه. #یوتوپیا #ژاکاو #ملینا_نامور #انجمن_تک_رمان
  4. Melina.N

    در حال پیشرفت رمان یوتوپیا | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...بیاد! دوباره ادامه میده. - اون می‌تونه از بالای دیوار آویزونت کنه! بلند میشه و به سمت در خ*را*ب کنار بشکه‌های خالی میره‌. - چرا من و گرفتید؟ هق هق می‌کنم و باز میگم: - چرا؟ وقتی نمی.تونستی چرا گفتی بابات میشم؟ چرا فکر کردم قراره یه خانواده داشته باشم؟ #یوتوپیا #ژاکاو #ملینا_نامور #انجمن_تک_رمان
  5. Melina.N

    در حال پیشرفت رمان یوتوپیا | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...و بعضی‌هاشون تا کناره‌های گوشمه. - خیلی ع*و*ضی هستی! می‌خنده و میگه: - یه فحش جدید بده خب خسته شدم. - تا حالا آدم انقدر ع*و*ضی و پرو ندیده بودم! تو یه بیمار روانی هستی! بی‌توجه به حرفم هم‌زمان که قیچی رو روی زمین پرت می‌کنه میگه: - با موهای کوتاه هم جذابی! #یوتوپیا #ژاکاو #ملینا_نامور #انجمن_تک_رمان
  6. Melina.N

    در حال پیشرفت رمان یوتوپیا | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...نشناس بود. بهتم زده و چیزی برای گفتن ندارم! تنها یک کلمه اون هم بی‌جون و ترسیده زمزمه می‌کنم. - تو یه آشغالی! می‌خنده و میگه: - می‌دونم‌. آشغال بودن باحاله! - می‌خوای باهام چی‌کار کنی؟ آروم میگه: - اذیتت می‌کنم و تمام سختی‌هایی که کشیدم و سرت در میارم. #یوتوپیا #ژاکاو #ملینا_نامور...
  7. Melina.N

    در حال پیشرفت رمان یوتوپیا | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...زدن ل*ب‌هام جدا می‌کنه. - عزیزم! هِم... خوشگلی‌ها! کم‌کم چشمه‌اشک می‌جوشه و از ترس شروع می‌کنم به سکسکه! - من وقتی لوم دادی رفتم خارج تا بقیه قاچاق بچه‌هام رو فراری بدم؛ ولی خبر رسیده جنازه‌ها رو هم لو دادی؟ پسرم و بادیگارد‌هام؟ خیلی جرعت داشتی نازَکَم! #یوتوپیا #ژاکاو #ملینا_نامور...
  8. Melina.N

    در حال پیشرفت رمان یوتوپیا | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...ساده و نقلیه و همین قشنگش کرده. روی مبل قهوه‌ای سه نفره روبه‌روی تلویزیون کوچولو می‌شینم و میگم: - خدایا چشم‌هام درد می‌کنه! درد! در زده میشه. چشم‌هام چهارتا میشه یعنی کیه؟ کسی این‌جا من رو نمی‌شناسه! #یوتوپیا #ژاکاو #ملینا_نامور #انجمن_تک_رمان لطفاً نظرتون رو داخل گفتمان رمان یوتوپیا بگید❤️🍓
  9. Melina.N

    در حال پیشرفت رمان یوتوپیا | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...منطقه هستش خیلی نقلیه برای یه نفر خیلی خوبه؛ لطفا لجبازی نکنید یه مدت اون‌جا زندگی کنید تا بتونیم فرید رو هم دستگیر کنیم اون‌جا باز می‌دونید که یه سرپناهی هم دارید‌. اگر کمکی هم بخواید من هستم مثل خواهرم می‌مونید منم برای زندگی خواهرم هرکاری می‌کنم! #یوتوپیا #ژاکاو #ملینا_نامور #انجمن_تک_رمان
  10. Melina.N

    در حال پیشرفت رمان یوتوپیا | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

    ...نیست من چجوری حرف شما رو باور کنم؟ مجبورم پرده ترس رو از روبه‌روی صورتم کنار بزنم مجبورم مثل دیوونه‌ها بپذیرم‌‌؛ ولی باید بشه چون این منم! ژاکاوی که فرید باید مثل سگ ازش بترسه! *** وارد ویلا که میشم یکی از بادیگارد‌ها که کت و شلوار رسمی هم به تن داره با تعجب نگاهم می‌کنه. زود دستش رو داخل...
بالا