#❦ققنوس_آتش❦
#پارت_138
***
در آب دریا تکیه داده و موج سرد بیرحمانه بر جانش میتازد. اما خیالی نیست؛ بدنش اکنون خوب یاد گرفته چگونه خود را گرم نگه دارد. نفس عمیقی میکشد و چشم از هم باز میکند. آسمان رو به رویش زیادی سیاه است. ابرها؛ گریان میبارند و وای که چقدر اشکشان را دوست میدارد. به...