#❦ققنوس_آتش❦
#پارت_174
ارباب نیم نگاهی به دارک میاندازد و در خطاب به میا ل*ب میزند:
- دوست ندارم کسی خبردار بشه که دارک پسر منه و الان تو هم خبر داری، اگه کسی بفهمه بیشک تو گفتی و تو میدونی مجازاتت چیه!
میا برگهها را روی زانوهایش گذاشته و دست راستش را روی قلبش میگذارد.
- من به کسی نمیگم،...