Usage for hash tag: Mona❦

ساعت تک رمان

  1. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...نیم‌نگاهی به او می‌اندازد. آزراء دستانش را در هوا تکانی می‌دهد و می‌گوید: - زود باش پسر، می‌دونم که این‌طوری در بدترین شرایط زندگیم رهام نمی‌کنی. وقتی کاملاً به سمت او برمی‌گردد آزراء از فرط خوشحالی لبخندی گنده بر لبانش می‌نشاند. - چه کاری از دست من ساخته‌س؟ #ققنوس_آتش #Mona❦ #انجمن_تک_رمان
  2. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...می‌فشارد. - اون وقت چرا؟ می‌تونستی بگی برادرمی!! - نمی‌خواستم این رو بگم! می‌داند که دختر قدرتمند فردی‌ست که شرایط را به خوبی کنترل کند برای همین لبخندی می‌زند. - بآووشه! حال می‌تواند آثار گیجی را در صورت دارک ببیند. از این‌که قابل پیش‌بینی باشد به شدت متنفر است‌. #ققنوس_آتش #Mona❦...
  3. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...به هیچ وجه حاضر نیست او را از دست بدهد. نه بعد تمام آموزش‌ها و خرج‌هایی که برای او کرد. مبایلش را از جیب شلوار نخی‌اش بیرون می‌کشد و سعی می‌کند با پزشک سازمان تماس بگیرد. باید این موضع را همان روزی که فهمید او ققنوس آتش است پیگیری می‌کرد اما به کل از یاد برده بود. #ققنوس_آتش #Mona❦...
  4. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...واپسین که آرام روی زمین می‌نشیند فقط چشم به دارکی می‌دوزد که لگد محکمی حواله‌ی شکم ساموئل کرده و او را به زمین می‌زند و حرکت مرد که چند قدم عقب می‌رود و با قدرت به سمت آزراء حمله‌ور شده و باعث بستن ناگهانی چشم‌هایش می‌شود. پووم تاک، پووم تاک، پووم تاک، پووم تاک. #ققنوس_آتش #Mona❦ #انجمن_تک_رمان
  5. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...نیرو‌هات یاد بدی؟ راستش را بخواهید قهقهه و دست زدن ساموئل ته دل آزراء را خالی می‌کند اما چیزی جز پوزخند بروز نمی‌دهد. پس این دارک کجاست؟ دیگر نمی‌خواهد از قدرت‌هایش استفاده کند. انرژی زیاده از او ربوده‌اند. امیدوار است هرچه زودتر از این وضعیت مزخرف نجات پیدا کند. #ققنوس_آتش #Mona❦...
  6. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...چقدر ارزشمند است و باید بیشتر مراقب خود باشد. آزراء دستانش را قفل یک دیگر کرده و زمزمه می‌کند: - بذار برم بکشمشون ترسوو! این دفعه دارک کمی محکم‌تر از قبل انگشت اشاره‌اش را روی د*ه*ان قنچه شده‌اش می‌گذارد. - شششش! آروم‌تر، لازم نکرده تو فقط بلدی گند به بار بیاری! #ققنوس_آتش #Mona❦ #انجمن_تک_رمان
  7. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...باقی بماند. - خودت میگی دیروز، امروز چیزی درباره تو وجود نداره که منو ازش بترسونه، برای همین می‌خوام یه رد کوچولو از خودم روی هیکل خوش فرمت به جا بذارم عمو جان! دروغ چرا؟ این حجم از قدرتمند بودن آزراء لحظه‌ای ترس به جان هردوی‌شان می‌اندازد، هم ساموئل! هم دارک! #ققنوس_آتش #Mona❦ #انجمن_تک_رمان
  8. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...خودت چه گوهی بخوری، ما می‌خواستیم تو یکی از اونا بشی ولی همون بهتر که نموندی چون لیاقتشو نداشتی. دیگر توان کنترل اعصابش را ندارد و اصلاً برایش مهم نیست که در ملأ عام حضور دارند. - چطوری به خودت اجازه میدی منو متهم به قتل آدلارد کلاین بکنی؟ مدرکت کجاست؟ ¹.شارلاتان #ققنوس_آتش #Mona❦...
  9. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...رو می‌کشم. با چشم غره‌ی آزراء می‌داند شوخی به جایی نکرده برای همین روی حرفش ماله می‌کشد. - خب بریم توی شهر دوری بزنیم و کمی خرید کنیم. چیزی نمی‌گوید و بعد از تسویه حساب همراه با دارک شروع به حرکت می‌کند که صدایی آشنا از پشت سرش او را متوقف می‌سازد. - ژاکلین! #ققنوس_آتش #Mona❦ #انجمن_تک_رمان
  10. Lunika✧

    نیمه‌حرفه‌ای رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

    ...تمام این ۲۶ سال را در آن‌جا زندگی می‌کرده، آزراء‌ست؟ - Tout est disponible, que voulez-vous؟ (همه چیز موجود است، چی میل دارید؟) آزراء نگاهش را از گارسون گرفته و به دارک می‌دهد‌ - ‌پوتین می‌خوری؟ با چشمانی که از شدت تعجب از حدقه بیرون زده‌اند فقط سری تکان می‌دهد. #ققنوس_آتش #Mona❦...
بالا