خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!
  • تک رمانی‌های عزیز! مفتخرم در همین لحظه اعلام کنم که مشکل انجمن حل شده و پرانرژی‌تر از همیشه، در خدمتتون هستیم 🕶️✨ منتظر سورپرایزهای بهاری تک‌رمان، باشید ❤️

ساعت تک رمان

  1. ANLI

    داستان کوتاه جکسون و آقای اسمیت | زری کاربر انجمن تک رمان

    ...انرژی در درون رگ‌های جکسون جاری شده بود. ملین کش و قوسی به تن خسته‌اش داد و یکی‌یکی قلنج انگشتانش را شکست و گفت: - خیلی‌خب پسرم، چراغ رو خاموش می‌‌کنم و شب خواب رو روشن می‌ذارم که راحت بخوابی. اگر هم دوست داشته باشی شب کنارت می‌مونم که احساس تنهایی نکنی. #جکسون_و_آقای_اسمیت #زری #انجمن_تک_رمان
  2. ANLI

    درحال تایپ رمان اغواگر عنکبوت | زری کاربر انجمن تک رمان

    ...فکرت پیش کلاس‌ها هست؟ خیلی مضحکه! دون ژست مغرورانه‌ای گرفت و مردمک چشمانش را در اجزای صورت دال چرخاند و ل*ب زد: - می‌دونی مضحک‌تر از همه چیز چیه؟ این‌که ون میناموتو یه خائنه و هیچ جای بخششی براش وجود نداره؛ اما هنوز دنبال یه راهی می‌گردی که بی‌گناهیش رو اثبات کنی. #اغواگر_عنکبوت #زری...
  3. ANLI

    درحال تایپ من با تو مجنون شدم| اثر زری نویسنده انجمن تک رمان

    ...حاج علی متوجه نشن که گریه کردی. گلی دستش را بر روی مچ پای اسما خانم گذاشت و با گریه ل*ب زد: - آبجی، آبجی، ازت خواهش می‌کنم، به پاهات می‌افتم اجازه نده که آزاده خانم من رو به عقد اون مرد در بیاره. هر کار بگی انجام میدم؛ اما ازم نخواه که این یه کار رو انجام بدم. #من_با_تو_مجنون_شدم #زری...
  4. ANLI

    درحال تایپ رمان جنون آنی | زری کاربر انجمن تک رمان

    ...بالاخره میاین به دادم برسین یا نه؟ ریچل بر روی صندلی راک چوبی سفید رنگش نشست و پای راستش را بر روی پای چپش گذاشت و از لای دندان‌های کلید شده‌اش غرید: - بگو خفه‌خون بگیره، وگرنه یه گلوله توی مغزش خالی می‌کنم. تا ربع ساعت دیگه میام، آدرس رو هم برام پیامک کن. #جنون_آنی #زری #انجمن_تک_رمان
  5. ANLI

    درحال تایپ نبرد کریستین بایتگ‌ها|اثر زری کاربر انجمن تک رمان

    ...زد: - بی‌شک، کونوئل. چشمان دوک درخشش گرفت. با یک حرکت بر روی قسمت دیگری از سنگ مرمر نشست و تک خنده‌ای کرد. - خیلی عجیبه که هر دومون نظرمون روی کونوئل بود! لبخندی زیبا گونه‌ی سرد دوناتا را گل‌گون کرد. - عجیب نیست چون هر دومون می‌دونیم که چی درسته و چی غلط. #نبرد_کریستین_بایتگ‌ها #زری...
  6. ANLI

    شعر اشعار «رگ خواب» | اثر زری کاربر انجمن تک رمان

    بودنت درد بزرگی‌ست و نبودنت عجب درد سهمگینی با رفتنت چنان تیغه زدی که زخم‌هایم دوا و درمانی ندارد نه در فکر دوا و درمانی، نه در فکر عشق و آشیانه‌ای نه دوری‌ات را دوست دارم، نه بودنت، مرا به فراموشی بسپار تنها راهی که برایم باقی گذاشتی، فراموشی بود و بس #رگ_خواب #زری #انجمن_تک_رمان
  7. ANLI

    شعر شعر «دانه‌ای در تاریکی خاک» | اثر زری کاربر انجمن تک رمان

    گفته بودم تو را فراموش کرده‌ام اما هر روز تو را آغاز می‌کنم و هر روز این قصه‌ی تلخ جدایی را به پایان می‌رسانم شاید فردا را با بودنت تجربه نکنم؛ اما تا ابد و یک روز به یادتم #دانه‌ای_در_تاریکی_خاک #زری #انجمن_تک_رمان
  8. ANLI

    شعر اشعار«سیگاری نیم سوخته» | اثر زری کاربر انجمن تک‌رمان

    عاقبت تن من به خاک هدیه می‌شود با تو خوب و بد گذشت؛ اما حال من خوب نشد تیرت به بال‌هایم خورد، بال‌هایم شکست من مرده دل‌ام، برایم امید و آرزو مضحک است تو به دل من رحم نکردی، رحم ندارم؛ اما من همانم که بودم #سیگاری_نیم_سوخته #زری #انجمن_تک_رمان
  9. ANLI

    درحال تایپ رمان جنون آنی | زری کاربر انجمن تک رمان

    ...میده؟ سالیوان از شدت ترس، با شانه‌ی لرزان نامحسوسش رو‌به‌رو شد، پی‌در‌پی بزاق دهانش را قورت داد و با لکنت زبان ل*ب زد: - چ، چرا؟ من، من، من که، که خطا، خطایی، از، ازم، سر، سر نزده. نیشخندی مزین لبان گوشتی رابرت شد. - پس بمبی که توی ماشینم‌ جاساز کردی، اون ثواب بود؟ نه. #جنون_آنی #زری...
  10. ANLI

    شعر اشعار«سیگاری نیم سوخته» | اثر زری کاربر انجمن تک‌رمان

    بگذار آن قطره اشکی باشم که ز دل‌تنگی از چشمانت می‌چکد بگذار آن نسیمی باشم که گونه‌ی گل‌گونت را به نوازش می‌کشد بگذار به خاطره‌ی شیرین بودنت و خاطره‌ی تلخ نبودنت بیندیشم سوگند می‌خورم روزی، ز نبودنت بمیرم و مانند آب ته نشین شوم #سیگاری_نیم_سوخته #زری #انجمن_تک‌_رمان
بالا