...عصبی به سویش برگشت.
- اسم مرا به زبان نیاور!
صدایش را کمی بالاتر برد:
- تو حق اینکه مرا صدا بزنی را نداری!
نیوان ناباور صدایش میزند:
- مهبد!
مهبد گویا که دیوانه شده است جیغ میکشد.
- گفتم مرا صدا نزن! صدایم نزن! نمیخواهم صدای تو را بشنوم.
#انجمن_تک_رمان
#ونیس_امیر_خانی
#دو_امپراطور_و_یک_ملکه