حوراء
سرپرست آزمایشی مطبوعات + دستیار مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
دستیار مدیر
منتقد انجمن
خبرنگار انجمن
تایپیست انجمن
راهنمای انجمن
ادمین اعلانات
مقامدار آزمایشی
کلبه های پوشالی ،درختها تتمه آتش سوزیهای مهارشده، پرندگان مرده سنگهای سقط شده برها و گاومیشهای مغروق آدمهای غرق شده، تله ها جزایری از سنبلهای در هم پیچیده آبزی و خیلی چیزهای دیگر که به سمت اقیانوس آرام روانند از این همه هیچ چیز فرصت ته نشین شدن را در آب نداشته است همه چیز دستخوش تلاطم شدید و سرگیجه آور درونی آب است همه چیز در بستر پرتلاطم رود شناور است.
به مادرم گفتم که بیش از هر چیز خواهان نوشتن بوده ام، جز نوشتن طالب چیز دیگری نبوده ام هیچ چیز مادرم زن لجبازی است. پاسخی نمی دهد. به دنبال نگاهی گذرا سر بر میگرداند و نرم و فراموش نشدنی شانه بالا می اندازد. بعدها اولین کسی که از خانواده روی گرداند من بودم. هنوز چند سالی مانده است که مرا این دختر بچه را از دست بدهد. در مورد پسرها جای نگرانی نیست ولی میداند که این دختر روزی ترکش میکند روزی به این نتیجه میرسد که از خانه بزند بیرون دخترک در زبان فرانسه شاگرد اول شده است. آقای مدیر میگوید خانم دخترتان در زبان فرانسه شاگرد اول شده است مادرم چیزی نمیگوید هیچ چیز خوشحال هم نمی شود چون کسی که شاگرداول شده منم، نه پرهاش. این موجود ،کثیف این مادری که محبوبم است میگوید: در ریاضیات چطور؟ به او میگویند هنوز زود است بعداً مادرم میپرسد بعداً یعنی
کی؟ میگویند هر وقت دخترتان آمادگی داشته باشد، خانم. ،مادرم محبوبم با آن فیس و افاده باورنکردنی و جورابهای نخی که دو برایش رفو کرده در این منطقه حاره هنوز هم فکر میکند که لازمه خانم مدیر مدرسه بودن جوراب به پا کردن .است با آن پیراهنهای رقت انگیز و
#انجمن_تک_رمان
#عاشق
#مارگریت_دوراس
#قاسم_روبین
#حوراء_تقی_پور
به مادرم گفتم که بیش از هر چیز خواهان نوشتن بوده ام، جز نوشتن طالب چیز دیگری نبوده ام هیچ چیز مادرم زن لجبازی است. پاسخی نمی دهد. به دنبال نگاهی گذرا سر بر میگرداند و نرم و فراموش نشدنی شانه بالا می اندازد. بعدها اولین کسی که از خانواده روی گرداند من بودم. هنوز چند سالی مانده است که مرا این دختر بچه را از دست بدهد. در مورد پسرها جای نگرانی نیست ولی میداند که این دختر روزی ترکش میکند روزی به این نتیجه میرسد که از خانه بزند بیرون دخترک در زبان فرانسه شاگرد اول شده است. آقای مدیر میگوید خانم دخترتان در زبان فرانسه شاگرد اول شده است مادرم چیزی نمیگوید هیچ چیز خوشحال هم نمی شود چون کسی که شاگرداول شده منم، نه پرهاش. این موجود ،کثیف این مادری که محبوبم است میگوید: در ریاضیات چطور؟ به او میگویند هنوز زود است بعداً مادرم میپرسد بعداً یعنی
کی؟ میگویند هر وقت دخترتان آمادگی داشته باشد، خانم. ،مادرم محبوبم با آن فیس و افاده باورنکردنی و جورابهای نخی که دو برایش رفو کرده در این منطقه حاره هنوز هم فکر میکند که لازمه خانم مدیر مدرسه بودن جوراب به پا کردن .است با آن پیراهنهای رقت انگیز و
#انجمن_تک_رمان
#عاشق
#مارگریت_دوراس
#قاسم_روبین
#حوراء_تقی_پور
کد:
کلبه های پوشالی ،درختها تتمه آتش سوزیهای مهارشده، پرندگان مرده سنگهای سقط شده برها و گاومیشهای مغروق آدمهای غرق شده، تله ها جزایری از سنبلهای در هم پیچیده آبزی و خیلی چیزهای دیگر که به سمت اقیانوس آرام روانند از این همه هیچ چیز فرصت ته نشین شدن را در آب نداشته است همه چیز دستخوش تلاطم شدید و سرگیجه آور درونی آب است همه چیز در بستر پرتلاطم رود شناور است.
به مادرم گفتم که بیش از هر چیز خواهان نوشتن بوده ام، جز نوشتن طالب چیز دیگری نبوده ام هیچ چیز مادرم زن لجبازی است. پاسخی نمی دهد. به دنبال نگاهی گذرا سر بر میگرداند و نرم و فراموش نشدنی شانه بالا می اندازد. بعدها اولین کسی که از خانواده روی گرداند من بودم. هنوز چند سالی مانده است که مرا این دختر بچه را از دست بدهد. در مورد پسرها جای نگرانی نیست ولی میداند که این دختر روزی ترکش میکند روزی به این نتیجه میرسد که از خانه بزند بیرون دخترک در زبان فرانسه شاگرد اول شده است. آقای مدیر میگوید خانم دخترتان در زبان فرانسه شاگرد اول شده است مادرم چیزی نمیگوید هیچ چیز خوشحال هم نمی شود چون کسی که شاگرداول شده منم، نه پرهاش. این موجود ،کثیف این مادری که محبوبم است میگوید: در ریاضیات چطور؟ به او میگویند هنوز زود است بعداً مادرم میپرسد بعداً یعنی
کی؟ میگویند هر وقت دخترتان آمادگی داشته باشد، خانم. ،مادرم محبوبم با آن فیس و افاده باورنکردنی و جورابهای نخی که دو برایش رفو کرده در این منطقه حاره هنوز هم فکر میکند که لازمه خانم مدیر مدرسه بودن جوراب به پا کردن .است با آن پیراهنهای رقت انگیز و
#انجمن_تک_رمان
#عاشق
#مارگریت_دوراس
#قاسم_روبین
#حوراء_تقی_پور