کتاب در حال تایپ کتاب دنیای سوفی|یوستین گردر

  • نویسنده موضوع .Sarina.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 79
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

کتاب های درخواستی در حال تایپ

.Sarina.

مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
ناظر انجمن
ناظر تایید
ویراستار انجمن
تیزریست انجمن
میکسر انجمن
تایپیست انجمن
ادیتور انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
مقام‌دار آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-21
نوشته‌ها
680
لایک‌ها
1,870
امتیازها
73
کیف پول من
97,310
Points
882

Lunika✧

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
مدیریت تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,921
لایک‌ها
14,196
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
کیف پول من
291,489
Points
70,000,164
سطح
  1. حرفه‌ای
امضا : Lunika✧

.Sarina.

مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
ناظر انجمن
ناظر تایید
ویراستار انجمن
تیزریست انجمن
میکسر انجمن
تایپیست انجمن
ادیتور انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
مقام‌دار آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-21
نوشته‌ها
680
لایک‌ها
1,870
امتیازها
73
کیف پول من
97,310
Points
882
دنیای سوفی - یوستین گردر


کسی که از سه هزار سال بهره
نگیرد تنگدست بسر می برد.
گوته

قدرشناسی نویسنده
این کتاب بدون یاری و پشتگرمی سیری دانوی¹ نگاشته نمی‌شد. از میکن ایمس² که دستنویس را خواند و اظهار نظرهای سودمند کرد و نیز از تروند برگ اریکسن³ به خاطر ملاحظات موشکافانه و کمک‌های فاضلانه‌اش، در طول سالیان سپاس‌گزارم.
ی.گ

1. Siri Dannevig
3. Trond Berg Eriksen
2. Maiken Ims

#دنیای_سوفی
#سارینا
#انجمن_تک_رمان
کد:
دنیای سوفی - یوستین گردر


کسی که از سه هزار سال بهره
نگیرد تنگدست بسر می برد.
گوته

قدرشناسی نویسنده
این کتاب بدون یاری و پشتگرمی سیری دانوی¹ نگاشته نمی‌شد. از میکن ایمس² که دستنویس را خواند و اظهار نظرهای سودمند کرد و نیز از تروند برگ اریکسن³ به خاطر ملاحظات موشکافانه و کمک‌های فاضلانه‌اش، در طول سالیان سپاس‌گزارم.
ی.گ
[HR][/HR]
1. Siri Dannevig 
3. Trond Berg Eriksen 
2. Maiken Ims
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

.Sarina.

مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
ناظر انجمن
ناظر تایید
ویراستار انجمن
تیزریست انجمن
میکسر انجمن
تایپیست انجمن
ادیتور انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
مقام‌دار آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-21
نوشته‌ها
680
لایک‌ها
1,870
امتیازها
73
کیف پول من
97,310
Points
882
باغ عدن
... در زمانی باید چیزی از عدم به وجود آمده باشد.....
سوفی آموندسن از مدرسه به خانه می رفت تکه اول راه را با یووانا آمده بود. درباره آدمهای ماشینی حرف زده بودند. یووانا عقیده داشت مغز انسان مانند. کامپیوتری پیشرفته است. سوفی خیلی مطمئن نبود آدمیزاد لابد بیش از یک
قطعه افزار است؟
به فروشگاه بزرگ که رسیدند راهشان از هم جدا شد. سوفی بیرون شهر زندگی میکرد و راهش تا مدرسه دو برابر یووانا بود. بعد از باغ آنها بنای دیگری نبود، خانه شان انتهای دنیا مینمود جنگل از همان جا شروع می شد.
آمد و آمد تا رسید به کوچه کلوور در آخر کوچه پیچ تندی بود، به نام پیچ ناخدا احدی گذارش به این طرفها نمی افتاد مگر در تعطیلات آخر هفته اوائل ماه مه بود شاخه های سرکش نرگسهای زرد گرد درختان میوه بعضی
از باغها پیچیده بود. برگهای سبز کمرنگ درختان غان تازه در آمده بود. شگفتا چگونه همه چیز در این وقت سال می شکفد! زمین که رو به گرمی نهاد و دانه های آخر برف که آب شد خروارها گیاه سبز از خاک بی جان سر
در می آورد، چه این را سبب می شود؟
سوفی در باغ را گشود به صندوق پست نگاهی انداخت. معمولاً مقدار زیادی
برگه آگهی و یک یا چند پاکت بزرگ برای مادرش آنجا بود، اینها را روی میز
آشپزخانه می ریخت و می رفت طبقه بالا اتاق خودش و به کارهای مدرسه اش می‌پرداخت.

#دنیای_سوفی
#سارینا
#انجمن_تک_رمان
کد:
[CENTER]باغ عدن
[/CENTER]
... در زمانی باید چیزی از عدم به وجود آمده باشد..... 
سوفی آموندسن از مدرسه به خانه می رفت تکه اول راه را با یووانا آمده بود. درباره آدمهای ماشینی حرف زده بودند. یووانا عقیده داشت مغز انسان مانند. کامپیوتری پیشرفته است. سوفی خیلی مطمئن نبود آدمیزاد لابد بیش از یک 
قطعه افزار است؟ 
به فروشگاه بزرگ که رسیدند راهشان از هم جدا شد. سوفی بیرون شهر زندگی میکرد و راهش تا مدرسه دو برابر یووانا بود. بعد از باغ آنها بنای دیگری نبود، خانه شان انتهای دنیا مینمود جنگل از همان جا شروع می شد. 
آمد و آمد تا رسید به کوچه کلوور در آخر کوچه پیچ تندی بود، به نام پیچ ناخدا احدی گذارش به این طرفها نمی افتاد مگر در تعطیلات آخر هفته اوائل ماه مه بود شاخه های سرکش نرگسهای زرد گرد درختان میوه بعضی 
از باغها پیچیده بود. برگهای سبز کمرنگ درختان غان تازه در آمده بود. شگفتا چگونه همه چیز در این وقت سال می شکفد! زمین که رو به گرمی نهاد و دانه های آخر برف که آب شد خروارها گیاه سبز از خاک بی جان سر 
در می آورد، چه این را سبب می شود؟ 
سوفی در باغ را گشود به صندوق پست نگاهی انداخت. معمولاً مقدار زیادی 
برگه آگهی و یک یا چند پاکت بزرگ برای مادرش آنجا بود، اینها را روی میز 
آشپزخانه می ریخت و می رفت طبقه بالا اتاق خودش و به کارهای مدرسه اش می‌پرداخت.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا