کتاب در حال تایپ مجموعه اشعار فروغ فرخزاد |اثر فروغ فرخزاد

ساعت تک رمان

کتاب های درخواستی در حال تایپ

Paryzad

منتقد ادبی انجمن
منتقد ادبی انجمن
تایپیست
تاریخ ثبت‌نام
2023-12-07
نوشته‌ها
185
لایک‌ها
874
امتیازها
63
کیف پول من
32,046
Points
273

امضا : Paryzad

sillag

ناظر رمان + کاندیدای مدیریت تالار تایپیست
پرسنل مدیریت
ناظر رمان
کاندیدای مدیریت
دستیار مدیر
ادیتور انجمن
تیزریست
تایپیست
کاربر VIP انجمن
ویراستار آزمایشی
مترجم آزمایشی
گوینده آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2024-03-12
نوشته‌ها
343
لایک‌ها
1,346
امتیازها
73
کیف پول من
27,869
Points
492

Paryzad

منتقد ادبی انجمن
منتقد ادبی انجمن
تایپیست
تاریخ ثبت‌نام
2023-12-07
نوشته‌ها
185
لایک‌ها
874
امتیازها
63
کیف پول من
32,046
Points
273
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم
برگ های آرزوهایم یکایک زرد می شد
آفتاب دیدگانم سرد می شد
آسمان س*ی*نه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد
وه … چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه ی من
همچو آواری نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دل های خسته
پیش رویم :
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
س*ی*نه ام :
منزلگه اندوه و درد و بد گمانی
کاش چون پاییز بودم
کد:
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم
برگ های آرزوهایم یکایک زرد می شد
آفتاب دیدگانم سرد می شد
آسمان س*ی*نه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد
وه … چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه ی من
همچو آواری نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دل های خسته
پیش رویم :
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
س*ی*نه ام :
منزلگه اندوه و درد و بد گمانی
کاش چون پاییز بودم
#مجموعه_اشعار_فروغ_فرخزاد
#فروغ_فرخزاد
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : Paryzad

Paryzad

منتقد ادبی انجمن
منتقد ادبی انجمن
تایپیست
تاریخ ثبت‌نام
2023-12-07
نوشته‌ها
185
لایک‌ها
874
امتیازها
63
کیف پول من
32,046
Points
273
دخترک خنده کنان گفت که چیست

راز این حلقه زر

راز این حلقه که انگشت مرا

این چنین تنگ گرفته است به بر

راز این حلقه که در چهره او

اینهمه تابش و رخشندگی است
مرد حیران شد و گفت
حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است
همه گفتند : مبارک باشد
دخترک گفت : دریغا که مرا
باز در معنی آن شک باشد
سالها رفت و شبی
زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه زر
دید در نقش فروزنده او
روزهایی که به امید وفای شوهر
به هدر رفته هدر
زن
پریشان شد و نالید که وای
وای این حلقه که در چهره او
باز هم تابش و رخشندگی است
حلقه بردگی و بندگی است
کد:
دخترک خنده کنان گفت که چیست

راز این حلقه زر

 راز این حلقه که انگشت مرا

 این چنین تنگ گرفته است به بر

 راز این حلقه که در چهره او

اینهمه تابش و رخشندگی است

مرد حیران شد و گفت

حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است

 همه گفتند : مبارک باشد

دخترک گفت : دریغا که مرا

باز در معنی آن شک باشد

سالها رفت و شبی

زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه زر

دید در نقش فروزنده او

روزهایی که به امید وفای شوهر

به هدر رفته هدر

زن

پریشان شد و نالید که وای

وای این حلقه که در چهره او

باز هم تابش و رخشندگی است

حلقه بردگی و بندگی است
#مجموعه_اشعار_فروغ_فرخزاد
#فروغ_فرخزاد
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Paryzad
بالا