خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

کامل شده کتاب اثر مرکب| دارن هاردی

  • نویسنده موضوع Lunika✧
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 90
  • بازدیدها 1K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Lunika✧

مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,122
کیف پول من
316,377
Points
70,000,473
ریتم رفتاری‌تان را ثبت کنید.

می‌خواهم شما را با چیزی آشنا کنم که برای خودم درست کردم و در ثبت و پیگیری ریتم یک رفتار جدید به من کمک کند. من به آن برگه ی «ثبت ریتم رفتارهای هفتگی» می‌گویم و فکر می‌کنم برای شما هم خیلی مفید باشد. اگر می‌خواهید آب بیشتری بنوشید، هر روز بیشتر قدم بزنید؛ از همسرتان با محبت بیشتری قدردانی کنید یا انجام هر رفتاری که برای رسیدن به هدف‌تان به آن نیاز دارید؛ باید آن‌ها را ثبت و پیگیری کنید تا مطمئن شوید که یک ریتم رفتاری ایجاد کنید.
تعهد یعنی مدت ها پس از آن که اراده‌ی انجام کاری را به دست آوردید، آن کار را ادامه دهید.
بازه‌ی زمانی ...-...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Lunika✧

مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,122
کیف پول من
316,377
Points
70,000,473
ریتم های زندگی

وقتی آدم‌ها تلاش جدیدی را شروع می‌کنند، تقریباً همیشه در انجامش افراط می‌کنند. البته انتظار دارم برای ایجاد یک ریتم رفتاری برای موفقیت هیجان‌زده شوید؛ ولی باید به برنامه‌ای دست پیدا کنید که بتوانید آن را کامل، قطعی و بدون هیچ عذر و بهانه‌ای در دراز مدت انجام دهید. نمی‌خواهم به ریتم‌هایی فکر کنید که می‌توانید این هفته، این ماه یا حتی در سه ماه آینده انجام دهید؛ بلکه می‌خواهم درباره‌ی چیزهایی فکر کنید که می‌توانید برای بقیه‌ی زندگی‌تان انجام دهید.
اثرمرکب یا همان نتایج و پیامدهای قطعی و مثبتی که می‌خواهید در زندگی‌تان تجربه کنید، نتیجه‌ی انتخاب‌ها و کارهای هوشمندانه‌ای است که مدام تکرار شده‌اند. شما وقتی پیروز می‌شوید که هر روز، هر شب و همیشه قدم‌های درست بردارید؛ ولی با انجام کارهای بالاتر از توان‌تان آن هم در بازه‌های زمانی کوتاه، زمینه‌ی شکست‌تان را به وجود می‌آورید.
یکی از دوستانم در تیم مجله‌ی موفقیت، بعد از این که عکسی را از او در توییتر به اشتراک گذاشتم، تصمیم گرفت که به تناسب اندام و وزن دل‌خواهش برسد. این هدف، تغییر بزرگی در سبک زندگی‌اش بود.
او در محل کارش حداقل دوازده ساعت روی صندلی می‌نشست و از ورزش کردن هم نفرت داشت. قبل‌تر به ما گفته بود همیشه برای اجتناب از کارهایی که نیاز به برخاستن دارد و خم و راست شدن، روش هایی را پیدا می‌کند تا انجام‌شان ندهد و همین نشان می‌دهد چقدر از فعالیت‌های جسمی نفرت دارد. با این حال، تصمیم گرفت به تناسب اندام برسد. به یک باشگاه ورزشی رفت، یک مربی شخصی گرفت و شروع کرد به تمرین: روزی دو ساعت و پنج روز در هفته. به او گفتم: «این کار، اشتباه است. نمی‌توانی سر تعهدت باقی بمانی و سرانجام از آن دست می‌کشی. تو داری زمینه‌ی شکستت را فراهم می‌کنی.» منکرش شد و متقاعدم کرد که برای همیشه تغییر کرده است. حتی مربی‌اش هم تمرین و فشار بیشتری را به او توصیه کرده بود. گفت: «من این کار را انجام می‌دهم و می‌خواهم ماهیچه‌های شکمم نمایان شوند.»
از او پرسیدم: «هدف اصلی‌ات چیست؟» می‌دانستم که نمی‌خواهد عکسش روی جلد مجله‌ی پرورش اندام قرار گیرد.
گفت: «می‌خواهم خوش‌تیپ، خوش هیکل و سلامت باشم.» پرسیدم: «چرا؟» گفت: «دنبال نشاط و سرزندگی هستم. می‌خواهم آن‌قدر زنده بمانم که نوه‌ها و نتیجه‌هایم را ببینم.» این‌ها انگیزه‌های واقعی و معنی داری بودند؛ می‌خواست در طولانی مدت سلامت باشد.
این یعنی هدفش فقط برای مدتی کوتاه نبود؛ بلکه دنبال تناسب اندام بلند مدت بود.
گفتم: «خیلی خب؛ متقاعدم کردی؛ ولی داری افراط می‌کنی. دو یا سه ماه انجامش می‌دهی و بعد می‌گویی برای دو ساعت تمرین وقت ندارم؛ بنابراین امروز نمی‌توانم تمرین کنم. این اتفاق بارها و بارها برایت رخ خواهد داد. پنج بار تمرین در هفته، به دو یا سه جلسه تبدیل می‌شود و تو دل‌سرد می‌شوی. خیلی زود، این کار را می‌گذاری کنار. می‌دانم این روزها واقعاً هیجان‌زده هستی، پس بیا این کار را انجام بده: دو ساعت در روز و پنج روز در هفته تمرینت را انجام بده [انرژی خیلی زیادی لازم است تا چرخ‌ها از سکون به حرکت جزئی درآیند] اما این کار بیش از 60 یا 90 روز انجام نده. بعد از آن، می‌خواهم وقت تمرینت را به 60 یا 75 دقیقه کاهش دهی. هنوز هم می‌توانی این کار را پنج روز در هفته انجام دهی؛ ولی بهتر است چهار روز تمرین کنی. این کار را برای 60 یا 90 روز دیگر انجام بده. بعد، از تو می‌خواهم که حداقل سه روز در هفته و برنامه‌ای است که می‌خواهم طبق آن عمل کنی. چون اگر کاری را شروع کنی که نتوانی ادامه‌اش دهی، اصلاً به مدت یک ساعت تمرین کنی و اگر احساس انرژی بیشتری می‌کردی، چهار روز تمرین کن. این تمامش نمی‌کنی.»
واقعاً باید جان می‌کَندم تا موضوع را درک کند، چون در آن لحظه کاملاً پرحرارت و هیجان‌زده بود. فکر می‌کرد می‌تواند برای بقیه‌ی زندگی‌اش این رویه‌ی جدید را در پیش بگیرد. برای کسی که هیچ‌وقت ورزش نکرده است، دو ساعت در روز و پنج روز در هفته ورزش، مطمئناً به بن‌بست می‌رسد. باید برنامه‌ای طراحی کنید که بتوانید آن را پنجاه سال انجام دهید، نه پنج هفته و پنج ماه. خیلی خوب است که بتوانید برای مدتی قدرتمندانه عمل کنید؛ ولی باید آخر این مسیر را هم ببینید؛ جایی که کم‌کم شروع می‌کنید تا از این کار دست بکشید. شما می‌توانید همیشه 45 دقیقه تا یک ساعت را به چند بار ورزش در هفته اختصاص دهید؛ اما اختصاص دو ساعت در روز و پنج روز در هفته برای این که رویه‌تان موفق شود، هیچ‌وقت اتفاق نمی‌افتد. یادتان باشد که ثبات و پایداری، یکی از حیاتی‌ترین اجزای موفقیت است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Lunika✧

مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,122
کیف پول من
316,377
Points
70,000,473
قدرت ثبات و پایداری

قبل‌تر اشاره کرده بودم که اگر فقط یک خصیصه باشد که به من مزیت رقابتی می‌دهد، توانایی‌ام در پایداری است. هیچ چیزی مثل ثبات نداشتن، سریع‌تر تکانش بزرگ را از بین نمی‌برد. حتی آدم های خوب، پُرشور و جاه طلب با نیت های خوب هم وقتی بحث ثبات پیش می آید، راحت، مأیوس و متوقف می‌شوند.
ولی این ابزاری قوی است که می‌توانید برای شروع پرواز به سوی اهداف‌تان استفاده‌اش کنید.
در نظر بگیرید اگر من و شما هم‌زمان از لس‌انجلس به منهتن پرواز کنیم و شما در هر ایالت بین راهی فرود بیایید و دوباره پرواز کنید؛ ولی من مستقیم و بدون توقف پرواز کنم، حتی اگر شما با سرعت پانصد مایل بر ساعت پرواز کنید و من فقط دویست مایل بر ساعت سرعت داشته باشم، با این حال باز هم با اختلاف فاحشی شکست‌تان می‌دهم. انرژی و وقتی که صرف توقف و شروع دوباره می‌کنید، زمان سفرتان را حداقل ده برابر طولانی‌تر می‌کند. در واقع، به احتمال زیاد شما حتی نمی‌توانید سفرتان را تمام کنید چون بالاخره در نقطه‌ای سوخت شما (انرژی، انگیزه، باور و اراده‌تان) تمام می‌شود. به مراتب راحت‌تر است و به انرژی خیلی کم‌تری هم نیاز دارید وقتی که یک بار برمی‌خیزید و در تمام مسیر با سرعت ثابتی حرکت می‌کنید؛ حتی اگر سرعت‌تان کم‌تر از سرعت خیلی‌های دیگر باشد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Lunika✧

مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,122
کیف پول من
316,377
Points
70,000,473
پمپ دستی چاه آب

وقتی درباره‌ی کم کاری و تنبلی در رویه‌ها و ریتم‌های رفتاری‌تان فکر می‌کنید، بهای هنگفت بی‌ثباتی را در نظر بگیرید. این فقط اتلاف یک عمل خاص و نتایج کوچک ناشی از آن نیست؛ بلکه فروپاشی کامل و اتلاف تکانشی‌ است که روی کل پیشرفت‌های شما اثر می‌گذارد.
یک پمپ دستی آب را در نظر بگیرید که با استفاده از یک لوله، آب را از چند متر زیر زمین بالا می‌کشد.
برای بالا کشیدن آب به سطح زمین، باید اهرم پمپ را چند بار بالا و پایین کنید تا مکش لازم به وجود آید و آب را به سطح زمین بیاورد و آب از لوله فوران کند.
خیلی‌ها وقتی تلاش جدیدی را شروع می‌کنند، به اهرم چنگ می‌زنند و سرسختانه شروع می‌کنند به تلمبه زدن. درست مثل دوستم که درباره‌ی برنامه‌ی تناسب اندامش هیجان داشت؛ آن‌ها هم هیجان‌زده و متعهد هستند. مکرر و بی وقفه تلمبه می‌زنند؛ ولی بعد از چند دقیقه یا چند هفته، وقتی هیچ آبی (نتیجه‌ای) نمی‌بینند، کامل از تلمبه زدن دست می‌کشند. درک نمی‌کنند که مدتی طول می‌کشد تا خلأ لازم برای مکش آب به داخل لوله و در نهایت فوران آن به داخل سطل‌هایشان به وجود آید. درست مثل چرخ و فلک، موشک فضاپیما یا خارج شدن لوکوموتیو قطار از اینرسی، پمپاژ آب به سطح زمین هم وقت، انرژی زیاد و ثبات می‌خواهد. خیلی‌ها تسلیم می‌شوند؛ ولی عاقل‌ها به تلمبه زدن ادامه می‌دهند.
آن‌هایی که ثابت قدم می‌مانند، بالأخره به چند قطره آب می‌رسند. این موقعی است که خیلی‌ها می‌گویند:
«حتماً شوخیت گرفته! این همه زور زدن برای چی بود؟ چند قطره‌ی ناچیز؟ بی‌خیال!» خیلی‌ها دستان‌شان را به نشانه‌ی تسلیم بالا می‌برند و دست از تلاش می‌کشند؛ ولی عاقل‌ها، پافشاری بیشتری می‌کنند و این‌جا است که جادو اتفاق می‌افتد: اگر به تلمبه زدن ادامه دهید، خیلی طول نمی‌کشد که به یک جریان آب مداوم و ثابت می‌رسید. موفق می‌شوید! حالا آب به جریان افتاده است؛ دیگر نمی‌خواهد که شدید و سریع زحمت بکشید. در واقع، کار خیلی راحت می‌شود. همه‌ی کاری که باید برای حفظ فشار جریان آب انجام دهید، این است که هرازچندگاهی؛ اما با ثبات تلمبه بزنید. این همان اثر مرکب است.
حالا اگر اهرم تلمبه را برای مدتی طولانی به حال خودش رها کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ آب، داخل زمین برمی‌گردد و شما هم برمی‌گردید به خانه ی اول‌تان. اگر تلاش کنید تا آرام و یکنواخت تلمبه بزنید، به هیچ آبی نمی‌رسید. تکانش از دست رفته است و آب برگشته است به اعماق زمین. تنها راه برگرداندن آب به بالا این است که بار دیگر به شدت و با سرعت تلمبه بزنید. خیلی از ما زندگی‌مان را این‌ گونه کجدار و مریز جلو می‌بریم. یک کسب و کار جدید را شروع می‌کنیم؛ ولی بعد از مدتی دست از تلاش برمی‌داریم و سرگرم تفریحات می‌شویم. ما رویه‌ی ده تماس مشتری‌یابی در روز را شروع می‌کنیم، به کمی موفقیت می‌رسیم و بعد، بی‌خیال می‌شویم. ما درباره‌ی رویه‌ی شب قرار عاشقانه‌ی جدید با همسرمان هیجان‌زده می‌شویم؛ اما با گذشت چند هفته، دوباره سراغ تماشای فیلم‌های خانگی و خوردن تنقلات روی کاناپه برمی‌گردیم.
بعضی‌ها کتاب جدیدی می‌خرند، در یک برنامه یا همایش جدید ثبت نام می‌کنند و برای یکی دو هفته یا چند ماه، دیوانه‌ی آن می‌شوند؛ ولی بعد از مدتی، متوقف می‌شوند و در نهایت، سر از جایی درمی‌آورند که از همان‌جا شروع کرده بودند. این داستان برایتان آشنا نیست؟
اگر از انجام هر کاری فقط چند هفته غفلت کنید؛ فقط نتایجی را که در این چند هفته ایجاد می‌شدند، از دست نداده‌اید؛ خواه تمرین کردن در باشگاه ورزشی باشد یا رفتارهای محبت آمیز به همسرتان یا تماس‌های تلفنی که بخشی از رویه‌ی مشتری‌یابی‌تان هستند. اگر این همه‌ی چیزی بود که از دست می‌دادید، (که بیشتر آدم‌ها این‌طور تصور می‌کنند) خسارت زیادی وارد نمی‌شد؛ اما با تنبلی حتی برای مدت زمانی کوتاه‌تر، شما تکانش را از بین می‌برید. نابود شدن تکانش، یک فاجعه است.
کُل پیروزی در مسابقه درباره‌ی حرکت کردن است. مثل لاکپشت باشید. کسی که اگر زمان کافی به او بدهند، در نتیجه‌ی عادت‌ها و رفتارهای مثبتی که با ثبات و پایداری انجام می‌دهد، واقعاً هر کسی را در هر رقابتی شکست می‌دهد. این کار، قدرتی جادویی به تکانش شما می‌دهد و تکانش‌تان را حفظ می‌کند.
گفتنِ داشتنِ انتخاب‌های درست، مقید شدن به رفتارهای درست، تمرین عادت‌های عالی، ثابت قدم ماندن و حفظ تکانش، راحت‌تر از انجام دادن‌شان است. به خصوص در دنیای پویا، متغیر و همیشه چالش‌انگیزی که با میلیاردها انسان دیگر سهیم هستیم. در فصل بعد درباره‌ی تأثیراتی صحبت می‌کنم که اغلب ندانسته و ناآگاهانه می‌توانند به توانایی شما برای موفقیت کمک کنند یا این‌که مانعش شوند. این تأثیرات، نافذ، متقاعد کننده و دائمی هستند. یاد بگیرید چگونه از آن‌ها استفاده کنید؛ وگرنه ممکن است به خاطرشان شکست بخورید. اجازه دهید به شما نشان دهم چگونه... .
به خدمت گرفتن اثر مرکب
خلاصه‌ی گام‌های عملی
• رویه‌های صبحگاهی و شامگاهی مربوط به خودتان را ایجاد کنید. برنامه‌های روزانه‌ی ثابت و قابل اطمینان در سطح جهانی برای زندگی‌تان طراحی کنید.
• سه جنبه از زندگی‌تان را که در آن‌ها به اندازه‌ی کافی ثابت قدم و استوار نیستید، یادداشت کنید. این بی‌ثباتی تا حالا چه هزینه‌هایی را برای زندگی‌تان در بر داشته است؟ برای ثابت‌قدم ماندن در تعهد جدیدتان نسبت به ثبات، یک بیانیه تهیه کنید.
• در برگه‌ی ثبت ریتم رفتارهای‌تان، بعضی از رفتارهای کلیدی مربوط به اهداف جدیدتان را بنویسید. رفتارهایی را بنویسید که باید ریتم‌هایی را برایشان ایجاد کنید تا در نهایت تکانش به وجود آورند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Lunika✧

مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,122
کیف پول من
316,377
Points
70,000,473
فصل پنجم: تأثیرات

امیدوارم تا این‌جا متوجه شده باشید که انتخاب‌هایتان چقدر مهم هستند. حتی آن انتخاب‌هایی که مهم به نظر نمی‌رسند، وقتی مرکب شوند، می‌توانند تأثیر فوق‌العاده‌ای روی زندگی‌تان بگذارند. در ضمن، درباره‌ی این واقعیت صحبت کردیم که شما مسئول 100 درصد زندگی‌تان هستید. شما به تنهایی مسئول انتخاب‌ها و اقدام‌هایتان هستید. با این حال، باید متوجه شده باشید که نیروهای قدرتمند خارجی هم روی انتخاب‌ها، رفتارها و عادت‌های شما تأثیر می‌گذارند. بیشتر آدم‌ها از کنترل زیرکانه و نامحسوسی که این نیروها روی زندگی‌شان دارند، خبر ندارند. برای این که خط سیر مثبت‌تان به سوی اهداف‌تان را حفظ کنید، باید این تأثیرات را بفهمید و کنترل کنید تا جای این که شما را از مسیرتان به سوی موفقیت منحرف کنند، از شما پشتیبانی کنند تا به موفقیت برسید. سه نوع از تأثیرات روی هر شخصی اثر می‌گذارند:
ورودی‌ها (چیزی که مغزتان را با آن تغذیه می‌کنید)
ارتباط‌ها (آدم‌هایی که وقت‌تان را با آن‌ها می‌گذرانید)
و محیط (اطراف‌تان).
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Lunika✧

مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,122
کیف پول من
316,377
Points
70,000,473
1) ورودی‌ها: زباله وارد شود، زباله خارج می‌شود.

اگر می‌خواهید ب*دن‌تان با بهترین عملکرد به حرکت درآید، باید مراقب باشد که خوراکی‌هایی با بالاترین کیفیت ارزش غذایی مصرف کنید و از مصرف غذاهای کم‌ارزش وسوسه‌انگیز اجتناب کنید. اگر می‌خواهید مغزتان با بالاترین توانش کار کند، باید درباره‌ی چیزهایی که به آن می‌دهید، حتی بیشتر مراقب باشید. آیا مغزتان را با خلاصه‌ی اخبار تغذیه می‌کنید یا سریال های طنز تخریب کننده ی ذهن مجلات زرد می‌خوانید، یا مجله‌ی موفقیت، کنترل کردن ورودی‌ها تأثیر مستقیم و قابل توجهی روی بازدهی و نتایج شما دارد.
کنترل چیزی که مغزمان مصرف می‌کند، پیچیده و دشوار است؛ چون بیشتر چیزهایی که دریافت می‌کنیم، ناخودآگاه هستند. هر چند درست است که می‌توانیم بدون فکر کردن غذا بخوریم؛ اما بهتر است به آن‌چه به ب*دن‌مان وارد می‌کنیم، دقت کنیم چون غذا خودش که به ب*دن ما نمی‌پرد. باید خیلی مراقب باشیم ورودی‌های بی‌ربط و مخرب، جذب مغزمان نشوند. این یک جنگ تمام نشدنی است که در مقابل هر نوع اطلاعاتی که می‌توانند نیروی خلاقیت‌تان را از بین ببرند، مراقب باشد و گزیده انتخاب کنید.
مغزتان برای این طراحی نشده است که شما را خوش‌حال کند. مغزتان فقط یک دستور کار دارد: بقا.
مغزتان همیشه منتظر نشانه‌های «کمبود و حمله» است. مغزتان برنامه‌ریزی شده است تا در جستجوی چیزهای منفی باشد؛ مثل منابع رو به کاهش، آب و هوای بد و هر چیزی که به شما صدمه می‌زند. بنابراین؛ وقتی در مسیرتان به محل کار، رادیو را روشن می‌کنید و با گزارش‌های مربوط به دزدی‌ها، آتش سوزی‌ها، حملات و اقتصاد رو به رکود بمباران می‌شوید، مغزتان به کار می‌افتد و تمام روز را صرف تفکر درباره‌ی آن جشنواره‌ی ترس، نگرانی و منفی نگری می‌کند. وقتی بعد از اتمام کارتان، اخبار عصرگاهی را می‌بینید، همین موضوع، دوباره اتفاق می‌افتد. اخبار بد بیشتر؟ عالیه! ذهن‌تان در کل شب درباره‌ی آن اخبار دچار تشویش می‌شود.
اگر ذهن‌تان به حال خودش رها شود، در کُل روز و شب در تردد اطلاعات منفی، نگران کننده و ترسناک خواهد بود. ما نمی‌توانیم دی‌ان‌ای‌مان را تغییر دهیم؛ ولی می‌توانیم رفتارمان را عوض کنیم. می‌توانیم ذهن‌مان را آموزش دهیم تا به فراتر از «فقدان و یورش» نگاه کند. چگونه؟ ما می‌توانیم ذهن‌مان را تغذیه و از آن محافظت کنیم. می‌توانیم درباره‌ی چیزهایی که اجازه‌ی ورود به آن‌ها می‌دهیم، منظم و فعال باشیم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Lunika✧

مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,122
کیف پول من
316,377
Points
70,000,473
آب آلوده ننوشید.

شما چیزهایی را در زندگی‌تان به دست می‌آورید که خودتان خلق‌شان می‌کنید. انتظارات، فرآیند خلاقیت را به کار می‌اندازند. شما چه انتظاری دارید؟ شما انتظار آن چیزی را دارید که درباره‌اش فکر می‌کنید. فرآیند تفکر شما، همان گفت‌وگوی درون ذهن‌تان، پایه و اساس نتایجی است که در زندگی‌تان خلق می‌کنید.
بنابراین سؤال این است که: درباره‌ی چه چیزی فکر می‌کنید؟ چه چیزی روی افکار شما اثر می‌گذارد و آن را هدایت می‌کند؟ و جواب آن: هر چیزی که اجازه‌ی شنیدن و دیدن آن را به خودتان می‌دهید. این همان ورودی‌هایی است که مغزتان را با آن‌ها تغذیه می‌کنید. همین و بس! ذهن شما مثل یک لیوان خالی است؛ هر چیزی را درونش بریزید، در خودش نگه می‌دارد. اگر اخبار مهیج، عناوین جنجالی، یاوه‌گویی‌های مصاحبه‌های تلویزیونی را انتخاب کنید، آب آلوده‌ای را به درون لیوان‌تان می‌ریزید. اگر آب تیره و بد را درون لیوان‌تان بریزید، هر چیزی که خلق می‌کنید، از میان آن ظرف آلوده عبور خواهد کرد، چون این چیزی است که درباره‌اش فکر می‌کنید. اگر زباله وارد شود، زباله خارج می‌شود.
تمام آن مدتی که در حین رانندگی، رادیو درباره‌ی قتل، توطئه، مرگ و میر، اقتصاد و مبارزات سیاسی وراجی می‌کند، فرآیند تفکر شما را ت*ح*ریک می‌کند و روی انتظارات و خروجی خلاقیت شما اثر می‌گذارد. این خبر بدی است؛ ولی درست مثل یک لیوان آب آلوده، اگر آن را برای مدت زمان کافی زیر شیر آب تمیز بشویید، در نهایت یک لیوان آب پاک و تمیز خواهید داشت. آن آب تمیز و صاف چیست؟ ورودی‌ها و تفکرات مثبت، الهام‌ بخش و حمایت‌کننده. داستان‌های الهام‌ بخش آدم‌هایی که با وجود چالش‌ها، بر موانع پیش رویشان غلبه می‌کنند و به چیزهای بزرگی دست می‌یابند. استراتژی‌های موفقیت، کامیابی، سلامتی، عشق و شادی. ایده‌هایی برای خلق فراوانی بیشتر، رشد کردن، گسترش یافتن و بیشتر شدن، نمونه‌ها و‌ داستان‌های مربوط به چیزهایی که در جهان، خوب، درست و امکان‌پذیر هستند. به همین خاطر است که ما در مجله‌ی موفقیت، سخت تلاش می‌کنیم. ما می‌خواهیم این نمونه‌ها، داستان‌ها و راه‌های کلیدی را در اختیار شما قرار دهیم تا بتوانید از آن‌ها برای پیشرفت و بهبود دیدگاه‌تان نسبت به جهان، خودتان و نتایجی که خلق می‌کنید، استفاده کنید. در ضمن، به همین خاطر است که من صبح‌ها و عصرها 30 دقیقه متن‌های الهام‌ بخش و آموزش می‌خوانم و سی‌دی‌های موفقیت شخصی را در اتومبیلم گوش می‌کنم. من لیوانم را می‌شویم و ذهنم را تغذیه می‌کنم. آیا این کار به من مزیتی می‌دهد؟ آن هم نسبت به شخصی که به محض بیدار شدن از خواب روزنامه می‌خواند، موقع رفتن و برگشتن از محل کارش به اخبار رادیو گوش می‌دهد و قبل از رفتن به رخت‌خواب اخبار شبانگاهی تماشا می‌کند؟ حتماً همین‌طور است و شما هم می‌توانید از این مزیت برخوردار شوید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Lunika✧

مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,122
کیف پول من
316,377
Points
70,000,473
قدم اول: مراقب بودن

مگر این که در یک غار یا جزیره‌ی دور افتاده مخفی شوید؛ در غیر این صورت آب آلوده را داخل لیوان‌تان خواهید ریخت. بیلبوردهای تبلغاتی، برنامه‌های شبکه‌های خبری، عناوین هیجان‌انگیز تبلیغاتی، حتی دوستان، اعضای خانواده و نوارهای ذهنی منفی خودتان، می‌توانند سیلی از آب آلوده را روانه‌ی لیوان‌تان کنند؛ اما به این معنی نیست که نمی‌توانید برای محافظت از خودتان مقابل این آلودگی، قدمی بردارید. شاید
نتوانید از خریدن اتفاقی مجله‌های زرد اجتناب کنید؛ ولی می‌توانید اشتراک مجله‌های زردتان را لغو کنید.
می‌توانید موقع رفتن و برگشتن از محل کارتان به رادیو گوش نکنید و در عوض، از یک سی‌دی الهام‌ بخش و آموزشی استفاده کنید. می‌توانید یک دستگاه دی‌وی‌آر بخرید و فقط برنامه‌هایی را ثبت کنید که فکر می‌کنید واقعاً آموزشی و خوش‌بین کننده هستند و پیام‌های بازرگانی بین آن‌ها را جلو بزنید و نبینید؛ پیام‌هایی که هدف‌شان فقط ایجاد احساس‌های منفی یا کمبود در شما است؛ مگر این که بخواهید وسایل چرند و بنجل بیشتری بخرید.
من واقعاً با تلویزیون بزرگ نشدم؛ بعضی از برنامه‌های آن دوران را یادم است؛ اما تلویزیون، بخش بزرگی از زندگی خانوادگی ما نبود. من خودم را به نحوی مدیریت کردم که بدون تلویزیون بزرگ شوم و همین موضوع باعث شد حالا وقتی گاه‌گاهی برنامه‌ای را تماشا می‌کنم، دیدگاه روشن‌تری داشته باشم؛ البته من هم با دیدن سریال‌های طنز می‌خندم؛ ولی بعد از دیدن‌شان، همان احساس تغذیه‌ی بد و نفخ بعد از خوردن فست فود را دارم. هنوز باورم نمی‌شود که تبلیغات تلویزیونی چطور از روانشناسی ما، ترس‌ها، دردها، نیازها و ضعف‌هایمان برای به دام انداختن‌مان استفاده می‌کنند. اگر همه‌ی زندگی‌ام را به این فکر کنم که به اندازه‌ی کافی خوب نیستم و باید این وسیله یا آن یکی یا چیزهای دیگری را بخرم تا خوب باشم، چطور می‌توانم انتظار داشته باشم که نتایج شگفت‌انگیزی خلق کنم؟
برآورد می‌شود که امریکایی‌ها (12 سال به بالا) سالانه 1704 ساعت را صرف تماشای تلویزیون می‌کنند که میانگین آن 4/7 ساعت در روز است. ما حدود 30 درصد از زمان بیداری‌مان را مشغول تماشای تلویزیون هستیم؛ حدود 33 ساعت در هفته، بیشتر از یک روز کامل! که معادل دو ماه کامل تماشای تلویزیون در هر دوازده ماه زندگی‌مان است! وای! و مردم تعجب می‌کنند چرا نمی‌توانند در زندگی‌شان پیشرفت کنند؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Lunika✧

مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,122
کیف پول من
316,377
Points
70,000,473
رژیم رسانه‌ای بگیرید.
رسانه‌ها با گروگان گرفتن ما، پیشرفت می‌کنند. آیا تا به حال شده است که در یک بزرگ‌راه، چندین مایل پشت ترافیک بمانید وتعجب کرده باشید که چه چیزی باعث این ترافیک شده است؟ حتماً وقتی در نهایت نزدیک شده‌اید، دیده‌اید که هیچ چیز فیزیکی مانع حرکت خودروها نیست؛ تصادف مدتی قبل اتفاق افتاده و به کنار بزرگ‌راه منتقل شده است. این خود آدم‌ها هستند که سرشان را از ماشین بیرون آورده‌اند تا ببینند چه اتفاقی افتاده و همین باعث آهسته رفتن‌شان شده است. حالا واقعاً عصبانی می‌شوید؛ اما وقتی خودتان هم از کنار صح*نه‌ی تصادف عبور می‌کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ شما هم سرعت‌تان را کم می‌کنید، چشمان‌تان را از جاده‌ی روبه‌رو برمی‌دارید و گر*دن‌تان را کج می‌کنید تا تصادف را ببینید.
چرا آدم‌های خوب و محترم می‌خواهند چنین صح*نه‌های غم‌انگیز و ناخوش‌آیندی را ببینید؟ این میراث ژنتیکی ما است و به حس ماقبل تاریخ حفظ جانمان برمی‌گردد. ما نمی‌توانیم جلوی خودمان را بگیریم.
حتی اگر در اجتناب از منفی نگری ماهر باشیم و خودمان را طوری تربیت کرده باشیم که سرسختانه مثبت باشیم، وقتی موضوع پیروی از احساسات در میان باشد، سرشت اصلی‌مان نمی‌تواند مقاومت کند. اربابان رسانه‌ها این موضوع را می‌دانند. آن‌ها در خیلی از موارد، سرشت شما را بهتر از خودتان می‌شناسند.
رسانه‌ها همیشه از عناوین جذاب و غافلگیرکننده برای جلب توجه استفاده می‌کنند؛ ولی امروز، به جای سه شبکه‌ی خبری تلویزیونی و رادیویی، صدها شبکه وجود دارد که 24/7 در حال اجرای برنامه هستند.
جای چند روزنامه، درگاه‌های خبری بی‌شماری وجود دارند که از طریق کامپیوترها و تلفن‌هایمان به ما می‌رسند. رقابت برای جلب توجه شما هیچ‌وقت این‌قدر خونین نبوده است و اداره کنندگان رسانه‌ها، تا این حد، مدام با دوز و کلک متوسل به اخبار شوکه کننده نمی‌شده‌اند. آن‌ها یک دوجین یا خیلی بیشتر، موارد بسیار تأثرآور، شوکه کننده، مجرمانه، غم‌انگیز و نفرت‌انگیزی را که هر روز در جهان اتفاق می‌افتد، پیدا می‌کنند و آن‌ها را بارها و بارها در روزنامه‌ها، شبکه‌های خبری و وب‌سایت‌ها نمایش می‌دهند. در همان 24 ساعت، میلیون‌ها اتفاق شگفت‌انگیز، زیبا و باورنکردنی رخ داده است. با این وجود، ما چیزهای خیلی کمی درباره‌شان می‌شنویم. از آن‌جا که برای جستجوی اخبار منفی برنامه‌ریزی شده‌ایم، دنبال موارد منفی بیشتر و بیشتری می‌رویم. داستان‌های خبری مثبت چگونه می‌توانند امیدوار باشند که با این دسته از علایق مردم و هزینه‌های هنگفت تبلیغاتی رقابت کنند؟
بیایید به همان بزرگ‌راه برگردیم. چه می‌شود اگر در بزرگ‌راه، جای یک صح*نه‌ی تصادف، دل‌انگیزترین و خیره‌کننده‌ترین غروب آفتابی که تا به حال دیده‌اید، اتفاق افتاده باشد؟ در این موقع اوضاع ترافیک چطور خواهد بود؟ من این صح*نه را بارها دیده‌ام. ماشین‌ها به سرعت برق از آن می‌گذرند.
بزرگ‌ترین خطر رسانه‌ها این است که دید خیلی بد و منحرف شده‌ای از جهان به ما می‌دهند. از آن‌جا که تمرکز و تکرار پیام‌رسانی آن‌ها روی موارد منفی است، این همان چیزی است که ذهن ما شروع به باورش می‌کند. این دیدگاه منحرف و کوته‌بینانه از چیزهایی که با شکست مواجه می‌شوند، تأثیر خیلی شدیدی روی نیروی خلاقیت‌تان دارد و می‌تواند جلوی حرکت‌تان را بگیرد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Lunika✧

مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,122
کیف پول من
316,377
Points
70,000,473
فیلترکننده‌ی اخبار ناخواسته

من کاری را که برای محافظت از ذهنم انجام می‌دهم، در اختیار شما می‌گذارم؛ ولی به شما هشدار می‌دهم که یک رژیم سخت و دقیق ذهنی دارم. شاید بخواهید با اولویت‌های خودتان سازگار شوید؛ اما این سیستم به طرز خیلی خوبی برای من جواب داده است.
همان‌طور که شاید حدس زده باشید، من هیچ‌گونه اخباری تماشا نمی‌کنم یا گوش نمی‌دهم و هیچ‌گونه رویاها و بلندپروازی‌هایم اثر ندارند. من برای شناسایی اخبار و به‌روزرسانی‌های صنعت موفقیت که کاملاً روزنامه یا مجله‌ی خبری نمی‌خوانم. 99 درصد از کل اخبار، وارد زندگی شخصی من نمی‌شوند و روی اهداف، به منافع و علایق و اهداف مستقیم من مرتبط هستند، تعدادی فید RSS راه انداخته‌ام. اخباری که برایم مفید هستند، از دیگر خبرها جدا می‌شوند تا مجبور نشوم هیچ‌گونه آلودگی و آشغالی را در لیوان آبم بریزم. در حالی که خیلی‌ها ساعت‌های متعددی زباله‌های بی‌ربط و نامناسبی را می‌خوانند که تفکرشان را مختل می‌کند و روح و روان‌شان را از بین می‌برد، من کارآمدترین و مؤثرترین اطلاعاتی را که می‌خواهم، درست وقتی به آن‌ها نیاز دارم و در کم‌تر از 15 دقیقه به دست می‌آورم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا