• مصاحبه اختصاصی رمان کاراکال میگل سانچز کلیک کنید

درحال ویراستاری کتاب اثر مرکب| دارن هاردی

  • نویسنده موضوع Lunika✧
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 88
  • بازدیدها 969
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار نقد و کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده فعال
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,215
لایک‌ها
13,539
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
267,916
Points
4,271
سطح
  1. حرفه‌ای
6. جشن بگیرید

کار مداوم بدون تفریح و سرگرمی، سربازان را کسل و بی‌حوصله می‌کند و این آغازی برای سرپیچی از فرمان است. در طول مسیر باید زمان‌هایی برای جشن گرفتن و ل*ذت بردن از بعضی دست‌آوردها و پیروزی‌هایتان وجود داشته باشد. شما نمی‌توانید با سختی کشیدن و بدون هیچ پاداشی، به راه‌تان ادامه دهید. شما باید جوایزی هر چند کوچک پیدا کنید که هر ماه، هر هفته یا هر روز به خودتان بدهید؛ حتی چیزی خیلی کوچک برای قدردانی از خودتان به خاطر چسبیدن به یک کار جدید. شاید زمانی برای قدم زدن به خودتان بدهید، در وام حمام لم دهید یا چیزی را فقط برای سرگرمی بخوانید. برای مراحل مهم‌تر و بزرگتر، یک وقت ماساژ برای خودتان رزرو کنید یا در رستورانی که دوست دارید شام، بخورید.
تغییر، سخت است چیزی وجود دارد که 99 درصد آدم‌های شکست خورده و آدم‌های موفق در آن مشترک هستند؛ همه‌ی آنها از انجام دادن کارهای مشابه نفرت دارند. تفاوت در این است که آدم‌های موفق، آن کارها را به هر حال انجام می‌دهند. تغییر، سخت است. به همین خاطر است که مردم عادت‌های بدشان را عوض نمی‌کنند و خیلی از آن‌ها، ناکام و ناخوش می‌شوند.
به هر حال، چیزی که من را درباره‌ی این واقعیت بیشتر راغب می‌کند این است که اگر تغییر راحت بود و همه آن را انجام می.دادند، برای من و شما خیلی سخت‌تر میشد که سرتر از دیگران باشیم و آدم‌های فوق‌العاده موفقی شویم. معمولی بودن، راحت است. غیرمعمولی بودن چیزیست که شما را از انبوه مردم جدا خواهد کرد.
همیشه خوشحال می‌شوم وقتی می‌دانم انجام کاری دشوار است. چرا؟ چون می‌دانم خیلی‌ها آن را انجام نمی‌دهند، بنابراین، برای من آسان‌تر خواهد بود که جلوی توده‌ی مردم گام بردارم و هدایت‌شان را به عهده بگیرم. من عاشق حرف‌های دکتر مارتین لوتر کینگ هستم که عالمانه گفته است: «معیار شناخت یک انسان، موضع او در زمان آسایش و آسودگی نیست، بلکه موضع او در گیر و دار چالش هاست.» وقتی با وجود دشواری، طاقت‌فرسایی و مشقت، انجام کاری را ادامه می‌دهید، آن وقت است که بهبود موردنظرتان را کسب می‌کنید و در رقابت با دیگران نتایج بهتری به دست می‌آورید. اگر کاری سخت، پردردسر و ملال‌آور است، خب باشد. فقط انجامش دهید. آن‌قدر به انجام دادن آن ادامه دهید که جادوی اثر مرکب پاداشی سخاوتمندانه به شما بدهد.
صبور باشید، وقتی با موضوع ریشه‌کن کردن عادت‌های بد قدیمی و شروع عادت‌های جدید سر و کار دارید، یادتان باشد که صبور باشید. اگر بیست، سی یا چهل سال یا بیشتر را صرف تکرار رفتارهایی کرده‌اید که حالا سعی در تغییرشان دارید، باید انتظار داشته باشید مدت زمان طولانی و تلاش زیادی را صرف کنید تا این که نتایج نهایی نمایان شوند. مطالعات علمی نشان داده‌اند الگوهای فکری و رفتاری که بارها تکرار شده‌اند، چیزی به نام شیار عصبی ایجاد می‌کنند که مجموعه‌ای از نورون‌های عصبی متصل شده به هم هستند و الگوهای فکری یک عادت خاص را حمل می‌کنند. توجه، عادت را تغذیه می‌کند. وقتی توجه‌مان را متوجه یک عادت می‌کنیم، شیارهای عصبی را فعال می‌کنیم و اندیشه‌ها، آرزوها و کار های مرتبط با آن عادت را آزاد می‌کنیم.
خوشبختانه، مغز ما منعطف است. اگر توجه به آن عادت بد را متوقف کنیم، آن شیارها ضعیف می‌شوند. وقتی عادت‌های جدیدی را شکل می‌دهیم، با هر تکرار، شیارهای جدید را عمیق‌تر می‌کنیم تا سرانجام بر شیارهای قبلی غلبه کنند.
ایجاد عادت‌های جدید (و شکل دادن شیارهای جدید در مغز) کاری زمان‌ بَر است. صبور باشید. اگر از مسیرتان منحرف شده‌اید، به خودتان بیایید (خودتان را سرزنش نکنید) و دوباره به مسیر درست برگردید.
اشکالی ندارد. همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم. فقط دوباره تلاش کنید و استراتژی دیگری ر ا امتحان کنید؛ تعهد پایداریتان را تقویت کنید. وقتی به تلاشتان ادامه دهید، نتایج بزرگی می‌گیرید. حالا که صحبت از نتایج شد، بد نیست بدانید فصل بعد، جاییست که ما شروع می‌کنیم به جدا شدن از بقیه؛ همان جایی که تکانش بزرگ شکل می‌گیرد. با همه‌ی تلاش‌های منظمی که از اصول سه فصل اول کتاب به کار بسته‌اید، اینجا جاییست که پاداشتان را می‌گیرید؛ پاداشی بزرگ!

به خدمت گرفتن اثر مرکب
خلاصه‌ی گام‌های عملی:
•سه مورد از بهترین عادت‌های تان را تعیین کنید؛ همان‌هایی را که از مهم‌ترین هدفتان پشتیبانی می‌کنند. سه مورد از عادت‌های بدتان را تعیین کنید؛ عادت‌هایی که شما را از رسیدن به مهم‌ترین هدفتان دور می‌کنند. سه عادت جدید را تعیین کنید که لازم است‌ پرورش دهید تا شما را در مسیر رسیدن به مهم‌ترین هدفتان قرار دهند.
•انگیزه‌های اصلی‌تان را تعیین کنید. کشف کنید چه چیزی شما را برای رسیدن به نتایج بزرگ ترغیب می‌کند و ت*ح*ریک‌ شده نگه می‌دارد.
•نیروی چرایتان را پیدا کنید. اهدافی دقیق، الزام‌آور و برانگیزاننده برای خودتان تعیین
کنید
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار نقد و کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده فعال
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,215
لایک‌ها
13,539
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
267,916
Points
4,271
سطح
  1. حرفه‌ای
فصل چهارم: تکانش

می‌خواهم یکی از دوستان بسیار خوبم را به شما معرفی کنم. این دوست که به بیل گیتس، استیو جابز، ریچارد برانسون، مایکل جردن، لانس آرمسترانگ، مایکل فلپس و خیلی از آدم‌های فوق‌العاده موفق دیگر خیلی نزدیک است، چنان اثری روی زندگی‌تان می‌گذارد که هیچ چیز دیگری چنین اثری ندارد. می‌خواهم شما را با تکانش آشنا کنم، یا همان‌طور که دوست دارم صدایش بزنم: «تکانش بزرگ». بدون شک، تکانش بزرگ یکی از قدرتمندترین و مرموزترین نیروهای موفقیت است. تکانش را نمی‌توانید ببینید یا احساس کنید، ولی وقتی به آن دست پیدا کنید، خودتان متوجه حضورش می‌شوید. نمی‌توان انتظار داشت که تکانش در هر موقعیتی از راه برسد، ولی وقتی خودش را نشان داد، وای! تکانش بزرگ می‌تواند شما را پرتاب کند به سوی موفقیت. وقتی تکانش را همراه خود دارید، دیگر تقریباً هیچ راهی وجود ندارد که کسی بتواند به شما برسد.
به خاطر شروع این فصل هیجان‌زده هستم. وقتی ایده‌های مطرح شده در ادامه‌ی این فصل را به کار گیرید، نتیجه‌ی نهاییتان هزار بار بیشتر از هزینه‌ای خواهد بود که برای خرید این کتاب پرداخته‌اید. جدی می‌گویم، این ایده‌ها بزرگ و مهم هستند!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار نقد و کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده فعال
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,215
لایک‌ها
13,539
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
267,916
Points
4,271
سطح
  1. حرفه‌ای
مهارت قدرت تکانش بزرگ

اگر فیزیک دورهی دبیرستان یادتان باشد (حتماً یادتان است، نیست؟)، قانون اول نیوتن را به یاد میآورید که به آن قانون اینرسی هم گفته میشود: اجسام ساکن، تمایل به سکون دارند؛ مگر اینکه نیرویی خارجی بر آنها اعمال شود. اجسام متحرک تمایل دارند به حرکتشان ادامه دهند، مگر اینکه چیزی مانع تکانش آنها شود. به عبارت دیگر، خورههای تلویزیون تمایل دارند که خورهی تلویزیون باقی بمانند. آدمهای موفق یعنی کسانی که به آهنگ موفقیت دست یافتهاند، با جدیت به تلاششان ادامه میدهند و در نهایت به موفقیتهای خیلی بیشتری میرسند.
ایجاد تکانش، راحت نیست، ولی به محض این که آن را به وجود آوردید، باید مراقب باشید! آیا از دوران کودکیتان بازی چرخوفلک یادتان مانده؟ با چند نفر از دوستانتان دور هم جمع میشدید و به سختی چرخوفلک را میچرخاندید و بعد، همانطور که مشغول چرخاندن چرخوفلک بودید، آواز میخواندید.
شروع کار، همیشه کُند بود و سخت. اولین قدم، یعنی به حرکت در آوردن چرخوفلک ساکن، همیشه سختترین مرحله بود. مجبور بودید آن را بکشید و هل دهید، چهره تان در هم میرفت و ناله و شکایت میکردید و با تمام وجود تلاش میکردید. اولش به نظر میرسید که اینطوری موفق نمیشوید. در نهایت، پس از تلاش زیاد و طولانی، موفق میشدید به آن کمی سرعت دهید و همراهش بدوید. با وجود اینکه آن را به حرکت در آورده بودید (و دوستانتان با صدای بلند تشویقتان میکردند)، برای اینکه به سرعت دلخواه برسید، مجبور بودید با سرعت بیشتری بدوید و همانطور که با تمام قدرت میدویدید، آن را پشت سر تان بکشید. سرانجام، موفق میشدید! روی چرخوفلک میپریدید و به دوستانتان ملحق میشدید و از برخورد باد با صورتتان و تماشای دنیای اطراف که تبدیل به دایرههای رنگی شده بود، ل*ذت میبردید. بعد از مدتی، وقتی سرعت چرخوفلک کم میشد، بیرون میپریدید و دوباره همراه آن میدویدید تا سرعتش بیشتر شود و دوباره روی آن بپرید. به محض این که چرخوفلک به سرعت مناسب میرسید و به تکانش کافی دست مییافت، در حرکت نگهداشتن آن آسان میشد.
پذیرش و اتخاذ هر تغییری به همین صورت است. شما با برداشتن یک قدم کوچک و انجام یک عمل در هر زمان، شروع میکنید و پیشرفتتان، آرام و آهسته است، اما به محض این که عادتِ تازه شکل گرفتهتان، شروع به تاثیرگذاری کرد، تکانش بزرگ هم به شما ملحق میشود و موفقیت و نتایجتان به سرعت مرکب میشوند.
وقتی یک موشک به فضاپیما پرتاب میشود، اتفاقی مشابه رخ میدهد. شاتل هوایی در چند دقیقهی اول پرواز، نسبت به زمان باقیمانده از سفرش، سوخت بیشتری مصرف میکند، چرا؟ چون مجبور است بر نیروی کششی جاذبهی زمین غلبه کند. وقتی این کار را انجان داد، میتواند به راحتی در مدار زمین شناور بماند. قسمت سخت ماجرا، جدا شدن فضاپیما از زمین است. روش های قدیمی و رفتارهای شرطی گذشته، درست مثل اینرسی چرخوفلک یا کشش جاذبهی زمین هستند. هر چیزی فقط میخواهد در حالت فعلیش باقی بماند. برای شکستن اینرسی و به حرکت درآوردن خود جدیدتان، انرژی خیلی زیادی میخواهید. اما وقتی به تکانش مناسب برسید، تقریباً شکست ناپذیر میشوید و خیلی سخت است که متوقف شوید و با اینکه در آن لحظه به مراتب کمتر تلاش میکنید، با این حال نتایج بهتر و بزرگتری به دست میآورید.
آیا تا به حال شگفت زده نشدهاید که چرا افراد موفق، به موفقیتهای بیشتری میرسند... ثروتمندان، ثروتمندتر میشوند... آدمهای خوشحال، خوشحالتر... و آدمهای خوششانس، بیشتر شانس میآورند؟
آنها به تکانش دست یافته‌اند. وقتی به تکانش برسید، بی‌وقفه شما را جلو می‌برد. اما تکانش در هر دو سمت این معادله عمل می‌کند و می‌تواند به نفع شما یا علیه‌تان باشد. از آنجایی که اثر مرکب همیشه موثر است، اگر عادت‌های بدتان به حال خودشان رها شوند، نیرویی ایجاد می‌کنند که شما را به قعر شرایط و عواقب شومِ غیرقابل کنترل می‌فرستد. این همان چیزی است که در فصل اول کتاب، دوستمان براد تجربه‌اش کرد. با چند عادتِ بد کوچک، 33 پوند به وزنش اضافه شد و به خاطر تکانش منفی ناشی از آن عادت‌های بد، در کار و زندگی زناشویی‌اش، مشکلات و اضطراب فراوانی برایش به وجود آمد. قانون اینرسی می‌گوید: اجسام ساکن می‌خواهند ساکن بمانند؛ این جاییست که اثر مرکب علیه شما عمل میکند. هر چه زمان بیشتری را روی کاناپه بنشینید و سریال‌ها و برنامه های تلویزیونی را تماشا کنید، بلند شدن و حرکت کردن برایتان سخت تر میشود. پس بیایید همین حالا شروع کنیم!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار نقد و کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده فعال
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,215
لایک‌ها
13,539
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
267,916
Points
4,271
سطح
  1. حرفه‌ای
چگونه میتوانید تکانش بزرگ را به زندگیتان فراخوانید؟ شما خودتان به وجودش میآورید؛ آن هم با انجام کارهایی که قبل از این درباره شان صحبت کردیم، یعنی:
1. انتخاب ها و تصمیم های جدید بر اساس اهداف و ارزش های اصلیتان
2. به کار بستن آن انتخاب ها از طریق رفتارهای مثبت و سازنده
3. تکرار کافی آن اقدامات و اعمال مثبت برای بوجود آمدن عادت های جدید
4. تبدیل رویه ها و ریتم های رفتاری به کارهای منظم روزانه
5. ثابت قدم و پایدار ماندن برای یک دوره ی به اندازه ی کافی طولانی.
بعد، تکانش بزرگ سراغتان میآید که اتفاق خیلی خوبیست!و شما عملاً توقف ناپذیر میشوید.
مایکل فلپس را یادتان هست؟ همان شناگری که در المپیک تابستانی 2008 پکن هشت مدال طلای افسانه ای گرفت؛ چگونه این کار را انجام داد؟ با کار و تلاش زیاد همراه مربی اش باب بومن توانست در یک دوره ی دوازده ساله، استعدادها و مهارت هایش در این رشته را تقویت کند. آنها رویه ها و ریتم های رفتاری مشخصی را ایجاد کردند و پایداری و ثبات را در عملکردهایش گسترش دادند و همین موضوع، فلپس را برای گرفتن تکانش مناسب در زمان درست (بازی های المپیک) آماده کرد. این ر*اب*طه ی همزیستی فلپس و بومن به خاطر بلندپروازی و پیش بینی پذیریش و گسترهای که دارد، یک جورهایی افسانه ایست. بومن چنان ثبات و مداومتی را در تمرینات به وجود آورده بود که یکی از شفاف ترین خاطرات فلپس این است که بومن به او اجازه داده بود تا تمرین اش را فقط 15 دقیقه زودتر تمام کند تا در مراسمی شرکت کند! فقط همین یک بار در دوازده سال! تعجبی ندارد که فلپس در استخر شنا اینقدر شکست ناپذیر شد!
احتمالاً شما یا یکی از دوستانتان آی‌پاد دارید. آیا تا حالا به سیر تکاملی که باعث حضورش در جیب هایتان شده است، فکر کرده اید؟ شرکت اپل مدت ها قبل از عرضه ی آی‌پاد به بازار، وجود داشت. در حالی که کامپیوترهای مک همیشه طرفداران بسیار وفادار خود را داشته اند، آنها هنوز هم بخش کوچکی از سهم بازار کامپیوتر های شخصی را در دست دارند. آی‌پاد اولین ام‌پی‌تری پلیر بازار نبود؛ در واقع اپل دیر وارد این بازی شد. اما آنها عواملی قدرتمند برای ادامه ی کار داشتند: ثبات و پایداری در تلاششان برای حفظ وفاداری مشتریان، تعهد شفاف و مستحکم برای کیفیت بالا، طراحی نوآورانه و مبتکرانه و کاربرد راحت.
آنها ام‌پی‌تری پلیرهایشان را ساده، جذاب و با کاربرد راحت ساختند و از طریق کمپین‌های تبلیغاتی سرگرم کننده و مبتکرانه به بازار عرضه اش کردند و موفق شدند! موفقیتشان خیلیها را ناراحت کرد.
ولی آی‌پاد موفق یک شبه نبود. در سال 2001 که اپل، آی‌پاد را عرضه کرد، آنها از نرخ رشد درآمد 30 درصدی سال قبل به نرخ منفی 33 درصد رسیدند. سال بعد، یعنی سال 2002، باز هم نرخ رشد درآمدشان منفی بود؛ منفی 2 درصد در سال. اما در سال 2003 نرخ رشدشان 18 درصدی بود. در سال 2004، نرخ رشد دوباره به حدود 33 درصد رسید. در سال 2005، آنها به تکانش دست پیدا کردند و اپل یکباره به نرخ رشد درآمد 68 درصدی رسید و در حال حاضر بیش از 70 درصد از سهم بازار ام‌پی‌تری پلیر را در دست دارد. همانطور که میدانید، از آن زمان تکانش بزرگ به آنها کمک کرده است تا بر بازار تلفنهای هوشمند (با آی‌فون) و پخش موسیقی دیجیتال(با آی‌تیونز) حاکم شوند. در ضمن این تکانش باعث تجدید حیات و رشد در بازار اصلیشان یعنی کامپیوتر های شخصی شده است. با بودن تکانش بزرگ در کنارشان، تعجب نمیکنم که در سایر بازارها هم توسعه پیدا کنند.
گوگل هم برای مدتی یک موتور جستوجوی کوچک بود و برای زنده ماندن میجنگید؛ اما امروز بیش از 60 درصد سهام بازار جستوجوی اینترنتی را در اختیار دارد. یوتیوب، فضای به اشتراک گذاری ویدئو، در فوریه ی سال 2005 ایجاد شد و در نوامبر همان سال به طور رسمی راه افتاد. اما اصلاً وبسایت پرُبازدیدی نبود تا اینکه برنامهی کوتاهی که به صورت زنده از شبکهی NBC پخش شده بود، در این وبسایت آپلود شد و خیلی از مردم برای دیدن آن برنامه به یوتیوب هجوم بردند. آن ویدئو به صورت ویروسی دیده شد و قبل از اینکه شبکه ی NBCتقاضا کند آنرا از وبسایتشان بردارند، بیش از 5 میلیون بازدید کننده داشت.
پس از آن دیگر هیچ جور نمیشد آنها را گرفت، آنها به تکانش دست پیدا کرده بودند. امروز، یوتیوب مالک بیش از 60 درصد سهام بازار اشتراک ویدئوست! گوگل خودش را به دو بنیان گذار جوان یوتیوب رساندو 1/65 میلیارد دلار برای خرید تکانششان پرداخت!
مایکل فلپس، اپل، گوگل و یوتیوب چه چیز مشترکی دارند؟ آنها قبل از دستیابی به تکانش و بعد از آن، کارهای مشابهی انجام میدادند. عادت ها، رویه ها، نظم و انضباط، و ثبات و پایداریشان کلیدهایی بودند که درهای تکانش را روی هر کدامشان باز کرد و وقتی تکانش بزرگ، خودش را به آنها نشان داد، غیرقابل توقف شدند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار نقد و کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده فعال
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,215
لایک‌ها
13,539
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
267,916
Points
4,271
سطح
  1. حرفه‌ای
قدرت رویه‌ها

بعضی از بهترین نیت ها و اهداف ما به این خاطر شکست میخورند که سیستم اجرایی مناسبی برایشان نداریم. برای حل این مشکل، نگرش ها و رفتارهای جدیدتان باید در رویه های روزانه، هفتگی و ماهانه گنجانده شوند تا باعث تغییرات واقعی و مثبت شوند. یک رویه عملیست که هر روز حتماً انجامش میدهید، طوری که سرانجام مثل مسواک زدن یا بستن کمربند ایمنی، آن را به طور ناخودآگاه انجام دهید.
مثل بحثمان در فصل عادت ها، اگر هر عملی را که با موفقیت انجام میدهید، به دقت بررسی کنید، متوجه میشوید که احتمالاً یک رویه را برای آن در پیش گرفته اید. این رویه ها با غیرارادی کردن و اثربخش کردن اعمالمان، تنش ها و فشارهای زندگی را کم و زندگی را آرام میکنند. برای رسیدن به اهداف جدید و ایجاد عادت های جدید لازم است رویه های جدیدی را برای پشتیبانی از اهدافتان ایجاد کنید.
هر چه هدف بزرگتر باشد، رویه هایمان باید سخت تر و شدیدتر باشند. تا حالا این سوال برایتان پیش نیامده است که چرا اردوهای آموزشی نظامی اینقدر سخت هستند؛ جایی که وظایف نسبتاً کوچکی مثل مرتب کردن تختخواب، برق انداختن پوتین ها یا خبردار ایستادن، بیش از حد مهم هستند؟ ایجاد رویه ها برای آماده کردن سربازان جهت مبارزه، از موثرترین روش هاییست که در آن سربازان عملکرد کارآمد، مثمرثمر و قابل اطمینان برای فشارهای شدید را به دست میآورند. این رویه های به ظاهر ساده که در دوره ی آموزشی مقدماتی اجرا میشوند، آنقدر دقیق هستند که فقط در مدت هشت تا دوازده هفته، نوجوانان نازک نارنجی، ترسو و شلخته را به سربازانی با اعتماد به نفس، بی پروا و مأموریت پذیر تبدیل میکنند.
رویه های آنها آنقدر خوب و دقیق تمرین داده میشوند که این سربازان جوان میتوانند وسط آشفتگی جنگ هم، به طور غریزی با دقت و ظرافت عمل کنند. این سطح شدید آموزش ها و تمرین ها، سربازان را برای انجام وظایفشان کاملاً آماده میکند؛ حتی در شرایط وجود خطر مرگ حتمی.
در حال حاضر، ممکن است اوضاعتان اینقدر خطرناک نباشد، ولی اگر رویه های مناسب را در برنامه هایتان نگنجانید، پیامدهای اینگونه زندگی کردن میتوانند سخت و غیرقابل کنترل باشند. ایجاد رویه ای از کارهای منظم روزانه و قابل پیش بینی، شما را برای پیروزی در میدان نبرد زندگی آماده میکند.
گلفباز افسانه ای، جک نیکلاس، به دلیل رویه ی پیش از ضربه هایش معروف بود. او به یک نوع حرکت پایبند بود و قبل از هر ضربه انجامش میداد؛ مجموعه ای از رویه های ذهنی و جسمی که او را برای ضربه زدن، متمرکز و آماده میکرد. جک از پشت توپ شروع میکرد و بعد یک یا دو نقطه بین توپ و هدف اصلی را انتخاب میکرد. همانطور که در اطراف قدم میزد و به توپ نزدیک میشد، چوب گلفش را با هدف میانی اش هم خط میکرد. پاهایش را در موقعیت قرار نمیداد مگر اینکه احساس میکرد کاملاً برای ضربه زدن آماده است. بعد، حالت خاصی به خودش میگرفت. چوب گلف را عقب و جلو میبرد و به هدف اصلی، هدف میانی و چوب گلفش نگاه میکرد و این کار را تکرار میکرد. فقط بعد از انجام همه ی این مراحل بود که به توپ ضربه میزد.
یک روانشناس در یکی از مهمترین مسابقات لیگ، زمان بین بیرون آوردن چوب گلف از کیف و ضربه زدن به توپ نیکلاس را اندازهگیری و ثبت کرد. حدس میزنید چه شد؟ به ظاهر در هر ضربه، زمانبندی رویه ی جک بیش از یک ثانیه تفاوت نداشت. شگفت‌انگیز است! همان روانشناس، گرگ نورمن را در شکست تلخش در مسابقات مسترز سال 1996 ارزیابی کرد. همانطور که مسابقه جلوتر میرفت، رویه ی قبل از ضربه هایش سریع و سریعتر میشد. این تغییر رویه ی او، ریتم رفتار و ثباتش را کم میکرد و او هرگز نمیتوانست تکانش لازم را به دست آورد. وقتی نورمن رویه اش را عوض کرد، عملکردش غیرقابل پیشبینی و نتایجش بی ثبات و نامنظم شد.
بازیکنان راگبی هم برای رویه های پیش از ضربه هایشان اهمیت زیادی قائل هستند، چون به آنها اجازه میدهد تا با هزاران باری که در گذشته این کار را انجام دادهاند، همآهنگ شوند. قابل پیش بینی‌ست که بدون این رویه های قبل از ضربه، عملکردشان زیر فشار زمانی تا حد زیادی کم میشود. خلبان ها هم باید همیشه چک لیست پیش از پروازشان را کامل کنترل کنند. این حتی شامل وقتی ست که هزاران ساعت گزارش پرواز پُر کردهاند و هواپیما هم با عملکرد عالی از مقصد قبلی رسیده است؛ در این شرایط هم باز باید بدون استثنا چک لیست قبل از پرواز را کنترل کنند. این کار نه تنها هواپیما را آماده میکند، بلکه مهمتر از آن، روی خلبان متمرکز میشود و او را برای عملکرد آتی آماده میکند.
همه ی آدم های موفق و صاحبان کسب و کاری که با آنها همکاری کردهم، علاوه بر عادت های خوب، برای انجام کارهای منظم روزانه شان، رویه هایی را به وجود آورده اند. این تنها راهیست که هر یک از ما میتوانیم به طور پیش بینی پذیری رفتارمان را تنظیم و کنترل کنیم. راه دیگری برای این کار وجود ندارد. یک رویه ی روزانه که بر اساس عادت های خوب و کارهای منظم بنا شده است، چیزیست که موفقترین افراد را از بقیه جدا میکند. رویه ها، فوق‌العاده قوی هستند.
برای ایجاد رویه های مفید و موثر، اول باید تصمیم بگیرید میخواهید چه رفتارها و عادت هایی را در خودتان نهادینه کنید. چند لحظه وقت بگذارید و اهدافتان از فصل 3 را مرور و بررسی کنید که این شامل رفتارهایی هم میشود که میخواهید اضافه و یا کم کنید. حالا نوبت شماست تا به یک جک نیکلاس تبدیل شوید و بهترین رویه های پیش از ضربه تان را پیدا کنید. درباره ی جزئیاتی هم که نیاز دارید آگاهانه عمل کنید. به محض اینکه آن رویه را ایجاد کردید، مثلاً یک رویه ی صبحگاهی، میخواهم تا اطلاع ثانوی آن را به طور کامل انجام دهید. وقتی از خواب بیدار شدید، بدون هیچ حرف و حدیثی انجامش دهید. اگر کسی یا چیزی مانعتان شد، دوباره از اول شروع کنید و ارادهتان را برای انجام آن کار، قوی کنید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار نقد و کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده فعال
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,215
لایک‌ها
13,539
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
267,916
Points
4,271
سطح
  1. حرفه‌ای
پشتیبانی از روزهایتان

اگر میخواهید با تلاش های تان به موفقیت هایی در سطح جهانی برسید، کلیدش این است که عملکردتان را حول رویه هایی در سطح جهانی بنا کنید. پیش بینی یا کنترل چیزی که ممکن است در وسط روزِکاری برایتان پیش بیاید، میتواند سخت و حتی بیهوده باشد. ولی تقریباً همیشه میتوانید شیوه ی آغاز کردن روزتان یا به پایان رساندنش را کنترل کنید. من برای هر دوی آنها رویه هایی دارم. در اینجا جنبه های متفاوتی از هر کدامشان را با شما در میان میگذارم تا هم ایده هایی به شما داده باشم و هم به شما کمک کنم تا قدرت و اهمیت ایجاد رفتار های جدیدتان به صورت رویه های منظم را بهتر درک کنید. من اول، اهدافام را در ذهنم مجسم میکنم و بعد، رفتارها و رویه هایم را بر اساس آنها طراحی میکنم . شاید با به اشتراک گذاشتن بعضی چیزهایی که برای من عملی و موثر هستند، با استراتژی هایی آشنا شوید که دوست دارید امتحانشان کنید...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار نقد و کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده فعال
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,215
لایک‌ها
13,539
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
267,916
Points
4,271
سطح
  1. حرفه‌ای
بیدار شوید و بدرخشید

رویه ی صبحگاهی من مثل آماده سازی قبل از ضربه ی جک نیکلاس است و من را برای کل روز آماده میکند. چون هر روز صبح انجامش میدهم، در ذهنم حک شده است و لازم نیست درباره اش فکر کنم.
آیفون من ساعت 5 صبح (بعضی وقت ها 5:30) زنگ میزند و من دکمه ی یادآوری را میزنم. بعد، میدانم که هشت دقیقه وقت دارم. چرا هشت دقیقه؟ نمیدانم، از استیو جابز بپرسید؛ او آیفون را اینطوری برنامه ریزی کرده. در طول آن هشت دقیقه سه کار انجام میدهم. اول، به تمام چیزهایی فکر میکنم که قدردانشان هستم. میدانم که باید ذهنم را برای فراوانی آماده کنم. وقتی روزتان را با احساس شکرگزاری برای چیزهایی که دارید، شروع میکنید، نگاه، رفتار و پاسخ جهان به شما خیلی متفاوت خواهد بود. دوم، کاری را انجام میدهم که به نظر کمی عجیب می آید. هر روز به یک شخص ابراز محبت میکنم. تنها راه جلب عشق و محبت، دوست داشتن دیگران است. یکی از چیزهایی که من خیلی بیشتر میخواهم، عشق و دوست داشتن است. من با فکر کردن به یک نفر (هر کسی میتواند باشد: دوست، فامیل، همکار و ... خیلی مهم نیست) به او عشق و محبت میدهم و بعد، با تجسم تمام چیزهای خوبی که برایش آرزو کردم، عشق و محبتم را به سویش میفرستم. بعضی ها به این کار دعا میگویند اما من به آن میگویم نامه ی عاشقانه ی ذهنی. سوم، درباره ی هدف شماره ی یک زندگی ام فکر میکنم و سه کاری را انتخاب میکنم که همین امروز میتوانم برای نزدیک شدن به آن انجام دهم. موقع نوشتن این مطلب، هدف شماره ی یک من، بیشتر کردن عشق و صمیمیت در زندگی زناشویی ام است. هر روز صبح، سه کاری را برنامه ریزی میکنم که میتوانم با انجامشان اطمینان پیدا کنم که همسرم احساس عشق، احترام و زیبایی میکند.
وقتی از خواب بیدار میشوم، قهوه سازم را روشن میکنم و در حالی که قهوه دم میکشد، حدود ده دقیقه حرکات کششی میکنم؛ حرکاتی که از برنامه ی دکتر اوز انتخاب کرده ام. فهمیده ام تنها راهی که میتوانم با آن حرکات کششی را در زندگی ام بیشتر بگنجانم، تبدیل شان به یک رویه است. من مجبور بودم تا این کار را در جایی از برنامه ام بگنجانم و زمان دم کشیدن قهوه، بهترین زمان ممکن بود.
بعد از انجام حرکات کششی، یک فنجان قهوه میریزم و روی صندلی راحتی چرمی ام مینشینم. بعد، زنگ آیفونم را برای 30 دقیقه ی بعد تنظیم میکنم (نه بیشتر، نه کمتر) و مطلبی مثبت و آموزشی میخوانم.
وقتی موبایلم زنگ زد، مهمترین پروژه ام را بر میدارم و به مدت یک ساعت با تمرکز کامل و بدون حواس پرتی روی آن کار میکنم (توجه دارید که هنوز ایمیل هایم را نخوانده ام). بعد از آن، هر صبح رأس ساعت 7، سراغ چیزی میروم که به آن مأموریت بازبینی میگویم. من یک مجموعه اهداف تکرار شونده در تقویم روزانه ام دارم که هر روز پانزده دقیقه را به تنظیم مجددشان اختصاص میدهم. در این زمان است که سه هدف اصلی یکساله و پنج ساله، اهداف کلیدی آن فصل سال و اهداف اصلی هفتگی و ماهانه ام را بررسی میکنم. بعد، در مهمترین بخش آن مأموریت بازبینی، سه مورد از مهمترین و باارزشترین اولویت های آن روزم را مرور یا تنظیم میکنم، یعنی از خودم میپرسم: «اگر امروز فقط همین سه کار را انجام دهم، کدام کارها هستند که بیشترین و بهترین نتایج را در نزدیک شدن من به اهداف بزرگم به وجود میآورند؟» فقط بعد از آن است که ایمیلم را باز میکنم و مجموعه ای از وظایف و مأموریت ها را برای بقیهی اعضای گروهم میفرستم تا در آن روز پیگیری کنند. بعد، سریع، صندوق ایمیلم را میبندم و برمیگردم سراغ مهمترین و باارزشترین اولویت های آن روزم.
بقیه ی روز میتواند میلیون ها شکل متفاوت داشته باشد، ولی تا زمانیکه رویه ی صبحگاهی ام را به دقت انجام دهم، بیشتر رفتارهای منظم کلیدی ام انجام میشوند، یعنی نسبت به آنکه هر روزم را بدون برنامه یا حتی بدتر از آن با مجموعه‌ای از عادت‌های بد شروع کنم، کاملاً آماده میشوم تا کارهایم را در بالاترین سطح ممکن انجام دهم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار نقد و کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده فعال
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,215
لایک‌ها
13,539
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
267,916
Points
4,271
سطح
  1. حرفه‌ای
رویاهای شیرین

عصرها دوست دارم که «جمع بندی» کنم؛ این کاریست که از جوانی و پیشخدمتی در رستوران یاد
گرفتهام. قبل از آنکه به خانه برگردیم، باید تمام رسیدها، قبض کارتهای اعتباری و پولهای نقد را جمع
میکردیم. همهی حساب و کتابها باید درست و دقیق میبود؛ وگرنه مشکل بزرگی به وجود میآمد!
خیلی مهم است که عملکرد هر روزتان را جمعبندی کنید. در مقایسه با برنامهی آن روزتان، اوضاع چطور
پیش رفته است؟ چه کارهایی را لازم است به برنامهی فردا منتقل کنید؟ بر اساس اتفاقات آن روز، لازم است چه چیز دیگری را به برنامهی فردا اضافه کنید؟ چه کاری دیگر مهم نیست و باید حذف شود؟ بهعلاوه، من دوست دارم هر ایده یا بینش جدیدی را که در طول روز کسب کردهام، در دفتر وقایع روزانه ام ثبت کنم. تا حالا بیش از چهل دفتر وقایع روزانه از ایدهها، بینشها و استراتژیهای باور نکردنی و شگفتانگیز جمع کردهام، سرانجام، قبل از رفتن به رختخواب، حداقل ده صفحه از یک کتاب الهامبخش را میخوانم. میدانم که ذهن انسان پردازش آخرین اطلاعات مصرف شده پیش از خواب را ادامه میدهد، بنابراین میخواهم برای پیشرفت و پیشبرد اهداف و آرزوهایم، توجهام را روی چیزی مفید و سازنده متمرکز کنم. به همین سادگی! اتفاقات بد خیلی زیادی ممکن است در طول روز رخ دهند، ولی چون پشتیبانهای ذهنام را کنترل میکنم، میدانم که همیشه روزهایم را با تمام قوا شروع و تمام میکنم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار نقد و کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده فعال
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,215
لایک‌ها
13,539
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
267,916
Points
4,271
سطح
  1. حرفه‌ای
ایجاد تغییرات برای بهبود بخشیدن

هر از گاهی، رویه هایم را متوقف میکنم. در غیر این صورت، زندگی، راکد و غیر جذاب میشود. یک مثال
ساده اش، کار کردن با وزنه است. وقتی برای مدتی در یک زمان ثابت و به یک روش مشابه و تکراری بدنسازی میکنم، بدنم نمایش نتایج مرکب را متوقف میکند. خسته میشوم، اشتیاقم را از دست
میدهم و تکانش بزرگ، دیگر خودش را نشان نمیدهد. به همین خاطر، مهم است که با آن مبارزه کنید، با روش های جدیدی خودتان را به چالش بکشید و تجربیاتتان را تازه کنید!
در حال حاضر میخواهم ماجراجویی های بیشتری را به زندگی‌ام اضافه کنم. برای انجام دادن کارهایی که
به طور عادی انجامشان نمیدهم، برای خودم اهداف هفتگی، ماهانه و سالانه تعیین میکنم. بیشتر وقت ها
کارهایی خارق‌العاده و عجیب نیستند؛ بلکه منظورم کارهایی هستند مثل خوردن غذاهای متفاوت، ثبت
نام در کلاسی جدید، بازدید از یک مکان جدید یا پیوستن به یک باشگاه برای ملاقات آدمهای تازه. این
تغییرات کوچک، به من احساس سرزندگی میدهند، کمک میکنند تا دوباره اشتیاقم را به دست آورم و
فرصت هایی به وجود میآورند برای کسب دیدگاه های تازه.
رویه هایتان را بررسی کنید. اگر کاری را که سابق بر این به شما انرژی میداد، حالا یکسان و خسته‌کننده
شده است یا دیگر نتایج فوق‌العاده‌ای به وجود نمیآورد، تغییرش دهید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

Lunika✧

مدیر ارشد + مدیر تالار نقد و کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده فعال
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,215
لایک‌ها
13,539
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
267,916
Points
4,271
سطح
  1. حرفه‌ای
ریتم رفتاریتان را پیدا کنید

وقتی رفتارهای منظم روزانه تان به یک رویه تبدیل شدند، باید از توالی آن مراحل برای ایجاد یک ریتم رفتاری استفاده کنید. وقتی رفتارهای منظم و اقداماتتان را با ریتم های منظم هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه تطبیق میدهید، مثل این است که مقابل خانهتان فرش و خوشآمدگویی برای تکانش بزرگ پهن میکنید.
این کار،مثلِ حرکت در آمدن چرخهای لوکوموتیو قطار است. وقتی قطار ثابت است، جلوگیری از حرکت رو
به جلوی آن خیلی راحت است و با قرار دادن یک تکه چوب، زیر چرخ جلو، میتوان این کار را انجام داد.
انرژی خیلی زیادی لازم است تا پیستونها شروع به حرکت کنند و مجموعهای از ارتباطات را به وجود آورند که در نهایت باعث حرکت جزئی چرخها شوند. این یک فرایند آهسته است، ولی به محض اینکه قطار شر وع به حرکت کند، چرخها به یک ریتم میرسند. اگر فشار، ثابت باقی بماند، قطار به تکانش دست پیدا میکند و حالا بیایید ببینید چه میشود! اگر قطار با سرعت 55 مایل در ساعت با دیوار پنج فوتی بتونی تقویت شده با فولاد برخورد کند، نابودش میکند و به حرکتاش ادامه میدهد. تجسم موفقیتتان مثل لوکوموتیو غیر قابل توقف، به شما کمک میکند تا در دست یافتن به ریتم رفتاری خودتان مشتاق باقی بمانید.
من همراه با ریتمهای رفتاری روزانهام، برای آینده هم برنامه‌ریزی میکنم. مثلاً با بررسی دوبارهی هدف
عمیقتر کردن عشق و صمیمیت در زندگی زناشوییام، یک بر نامهی منظم هفتگی، ماهانه و فصلی طراحی
کردم. میدانم که زیاد رمانتیک به نظر نمیرسد، ولی شاید توجه کرده باشید که حتی وقتی چیزی برایتان
اولویت خیلی زیادی دارد، اگر در تقویمتان برنامه‌ریزی اش نکرده باشید، اغلب انجاماش نمیدهید، درست است؟
همیشه جمعه شبها «شب قرار عاشقانه» است و من و همسرم جورجیا بیرون میرویم یا با هم یک کار
خاص انجام میدهیم. ساعت 6 بعدازظهر، زنگ آیفونهای هر دوی ما به صدا در میآید و مهم نیست که مشغول انجام چه کاری هستیم، چون قرار عاشقانهمان آغاز شده است! شنبه ها روز خانواده است، یعنی کار کردن ممنوع! از غروب آفتاب جمعه تا طلوع آفتاب یکشنبه، وقتیست که ما برای زندگی زناشویی و خانواده میگذاریم. اگر این حد و مرز را به وجود نیاورید، کار امروز تمایل دارد خودش را به فردا موکول کند.
متاسفانه، آدمهایی که نادیده شان میگیریم، اغلب، مهمترین آدمهای زندگیمان هستند.
هر هفته ساعت 6 بعدازظهر یکشنبه ها، وقت مرور و بررسی رابطهی مشترکمان است. این تمرین را از
متخصصان رابطهی مشترک، لیندا و ریچارد ایر یاد گرفتم که در مصاحبهام با آنها در اکتبر سال 2009 برای مجموعه ی صوتی موفقیت به من توضیح دادند. در این زمان، دربارهی پیروزیها و شکستهای هفتهی
گذشته و در ضمن تغییرات و اصلاحاتی که باید در رابطهمان ایجاد کنیم، صحبت میکنیم. مکالمه مان را با گفتن چیزهایی آغاز میکنیم که طی هفتهی گذشته، به خاطرشان از هم سپاسگزار و قدردان هستیم.
شروع کردن با چیزهای خوب همیشه مفید و کمک‌کننده است. بعد، با ایدهای که در مصاحبه با جک کنفیلد یاد گرفتم، از هم میپرسیم: «در این هفته، از یک تا ده، به رابطهمان چه نمرهای میدهی؟» اینسوال بحث را میبرد سمت پیروزیها و شکستها! بعد از آن دربارهی تغییرات و اصلاحاتی که باید در رابطهمان ایجاد کنیم، صحبت میکنیم که این موضوع از طریق سوال بعدی انجام میشود: »چه کارهایی باید انجام دهیم تا نمرهمان را برسانیم به ده؟» در آخر بحث، هر دوی ما این احساس را داریم که حرفهایمان به خوبی شنیده و بررسی شده است و ملاحظات و آرزوهایمان را برای هفته ی آینده کاملاً مشخص کردهایم. این یک فرآیند فوق‌العاده و باور نکردنی است. کاملاً توصیه اش میکنم... البته اگر جرأتاش را دارید!
در ضمن، من و جورجیا هر ماه کاری بینظیر و خاطرهانگیز را برنامهریزی میکنیم. جیم ران به من یاد داد که زندگی در حقیقت مجموعهایست از تجربهها و هدف ما باید افزایش تعداد و بزرگی تجربههای خوب
باشد. ماهی یک بار، تلاش میکنیم کاری انجام دهیم که یک تجربهی تا حدی به یاد ماندنی را خلق کند.
این کار میتواند رانندگی در کوهستان، رفتن به یک گردش ماجراجویانه، رفتن به لسآنجلس و امتحان یک رستوران مجلل جدید، قایقرانی در خلیج یا هر کار دیگری باشد. کاری فراتر از امور عادی که تجربهیخاصی
دارد و خاطرهی ماندگاری به وجود میآورد.
هر فصل، یک مسافرت دو-سه روزه برنامهریزی میکنیم. من دوست دارم یک بررسی سه ماهه از تمام
اهداف و الگوهای زندگیام داشته باشم و این بهترین زمان ممکن برای بررسی عمیقتر اوضاع و احوال
رابطهمان است. عالوه بر این، ما یک سفر تعطیالتی ویژه و یک گردش سال نو هم داریم. خواهید دید وقتی
تمام اینها برنامهریزی شوند، دیگر مجبور نیستید دربارهی کارهایی که باید انجام دهید، فکر کنید. همه
چیز، طبیعی اتفاق میافتد. ریتمی رفتاری به وجود آوردهایم که به ما تکانش میدهد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧
بالا