آخرین پارت رمانتو خوندمرفته آموزشگاه بدبختی داره می‌کشه هامشخصه توهم نخوندی
Leila.navel80درحال ویراستاری - رمان ققنوس آتش | Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان
#❦ققنوس_آتش❦ #پارت_129 - خیلی خب دستت رو بردار که ببینمش. وقتی دارک کمی ساعد آزراء را می‌کشد، آزراء دستش را محکم‌تر می‌گیرد و می‌گوید: - به اینی که میگم گوش کن بعد. دارک لبخند ملیحی می‌زند و صاف می‌نشیند. ابراز علاقه کن! ابراز علاقه کن... ! - میشه برام یه خبری از بابام بگیری؟ با شنیدن این حرف...forums.taakroman.ir
zahra jafarian
MINERVA
.امیـر والا؏.
The ghost
Diamond Angel
Ayli
لطفا این دوتا پست آخری رو بخونید نظر خیلی خیلی تخصصی تون رو بگید
می‌خوایم استارت بزنیم قوی تر بنویسیم
قلمت موندگار باشه
نمی‌دونم کار چندمته؛ اما دایره لغاتت خیلی زیاده و واژه‌ها اصلاً تکراری نیستند
واقعاً بهت تبریک میگم عزیزم وقتی خواننده رمانت رو می‌خونه انگار وارد یه دنیای فانتزی و عجیب غریب میشه و تو به خوبی تونستی منظورت رو به مخاطب برسونی. 
خدایی من تاب خوندن این چیزها رو ندارم
خونم میفته گردنت‌ها 
اما جداً از آرتاش انتظار نداشتم، مر*تیکه‌ی روانی
🗡
کلی دستت درد نکنه که خوندیخب خب لیلا در قالب خواننده رمانت ظاهر میشه
اول از فضاسازی داستان و کلمات متفاوتی که به کار می‌بری میگم
آرتاش چرا این کار رو کرد؟
کنار کودن یه علامت تعجب بذار، غیر این نکته‌ای نبود جز همون تکرار اسم‌ها که بهتره کمتر باشه عزیزم، امیدوارم به دل نگیری اما همون‌جور که خودت بهم کمک کردی توی نگارش رمانم، منم بهت میگم که استفاده مکرر از اسم‌ها موجب خستگی مخاطب میشه حیفه رمان به این قشنگی
از اون آدمایی که نفعش تو هرچی باشه انجامش میده و به حالش فرقی نمیکنه کدوم سمتی باشه چشم اینو هم درست میکنم
کار اول من رو باید می‌دیدی خلق چنین آثاری به دور از محتواهای آبکی می‌تونه تاثیرات زیادی روی مخاطب بذاره. به نظر من هم انتقادی که در مسیر پیشرفت آدمی کمک کنه چه بسا کمک کننده‌ست
جز این مورد مشکلی ندیدم. روز به روز شاهد درخششت باشیم 
ممنون عزیزمکارت درسته دختر
واقعاً نویسنده بودن برازنده هر کسی نیست
معلومه آتاش تعادل روانی نداره
