پسره خر غیرت میشه یهویی...اما قبلش خیلی بی غیرت بود:/
-
چاپ کتاب های رمان، شعر و دلنوشته به مدت محدود کلیک کنید
تكراري ترين صح*نه هاي رمان ها
- نویسنده موضوع .Mahdieh
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 59
- بازدیدها 4K
- Tagged users هیچ
ساعت تک رمان
خلافکاره بد و خانه خ*را*ب کن تهش ادم خوبه میشه:/
همیشه دوتا کفتر عاشق یه اهنگو ازبَرن وقتی تو ماشین پلی میشه میرن تو عالم هپروت
همه ی پسرا داداشیای دخترن به جز یه نفر که اون عند غروره:/
دختره با اینکه با همه ی پسرای شهرشون دوسته اما خیلی پاکه:./
پای دخترع پیچ میخوره و دقیقا تو لحظه‌ی افتادن پسره می‌گیرتش -_-
صح*نه داشتن هم زیادی تکراری شده دوستان!!!! #صحنه_نداشته_باشین
#کلیشه‌ای_نباشین
صح*نه داشتن هم زیادی تکراری شده دوستان!!!! #صحنه_نداشته_باشین
#کلیشه‌ای_نباشین
و همشونم از دم خوشگلن چه پسر چه دختر? درست مثل تبلیغات های تلویزیون!
این ادمای معمولی و ساده هم که تو جامعه ی واقعی ما هستند همه از فضا اومدن!! هیچ کدومشون قصه ندارند، فقط خوشگلا و قد بلندا ?
این ادمای معمولی و ساده هم که تو جامعه ی واقعی ما هستند همه از فضا اومدن!! هیچ کدومشون قصه ندارند، فقط خوشگلا و قد بلندا ?
دختره از روی میله های خونه ی دوبلکسشون سر میخوره میره پایین:/
دختره داره میره دانشگاه حلقه ی نامزدیشو دستش میکنه قبل رفتن:/
چرا همه ی رمان ها تیپ های خفن دانشجویی رو برای دخترا توصیف میکنه ولی هیچ کس نمیگه از کدوم در دانشگاه میرن تو ک حراست گیر نمیده چرا؟-_-
چرا همه با ماشین باباشون میرن دانشگاه کسی با مترو نمیره واقن چرا؟:/
دختره داره میره دانشگاه حلقه ی نامزدیشو دستش میکنه قبل رفتن:/
چرا همه ی رمان ها تیپ های خفن دانشجویی رو برای دخترا توصیف میکنه ولی هیچ کس نمیگه از کدوم در دانشگاه میرن تو ک حراست گیر نمیده چرا؟-_-
چرا همه با ماشین باباشون میرن دانشگاه کسی با مترو نمیره واقن چرا؟:/
اول رمان حتما باید با دوست صمیمیشون صحبت کنند؟؟؟؟؟
اونم چی واسه دوستشون ناز کنند مثلا مغرورند ولی دوستش جلف و ازاد
باصدای زنگ گوشی بیدار میشه
استادش مغروره
همون اول تواینه خودشو نگاه میکنه توصیف میکنه!!(یعنی واقعا هیچ راهی دیگه ای واسه این ندارند)))
ازبس پاکند تیپشونم اسپرت و ... ولی قشنگ پرت میشند تو ب*غ*ل پسر
اونم چی واسه دوستشون ناز کنند مثلا مغرورند ولی دوستش جلف و ازاد
باصدای زنگ گوشی بیدار میشه
استادش مغروره
همون اول تواینه خودشو نگاه میکنه توصیف میکنه!!(یعنی واقعا هیچ راهی دیگه ای واسه این ندارند)))
ازبس پاکند تیپشونم اسپرت و ... ولی قشنگ پرت میشند تو ب*غ*ل پسر
روز بعد عروسی پسره با یه آخ ساده ی زنش میگه: بریم دکتر؟
یعنی دیگه حالم به هم خورد از بس این صح*نه رو دیدم
یعنی دیگه حالم به هم خورد از بس این صح*نه رو دیدم
موضوعات مشابه
- قفل شده
رمان های درحال تایپ
-
-
-
درحال تایپ رمان تتریس (ایزدان)|مازیار نبی عبدالیوسفی کاربر انجمن تک رمان
- آخرین: مازیار نبی عبدالیوسفی
