خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!
  • چاپ کتاب های رمان، شعر و دلنوشته به مدت محدود کلیک کنید

تكراري ترين صح*نه هاي رمان ها

  • نویسنده موضوع .Mahdieh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 59
  • بازدیدها 4K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

varsha

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-04
نوشته‌ها
31
کیف پول من
86
Points
0
پسره از دخترا متنفره ولی زرتی میزنه عاشق دختره میشه.
یا پسره خیلی مغرور و سرد و یخه.
یعنی چی اخه؟یعنی پسر مهربون ما تو دنیا نداریم؟عجبا:\
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

miss_zamani

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-05
نوشته‌ها
384
کیف پول من
102
Points
0
اینکه همیشه دخترا شیطون ولجبازن:/
پسرا مغرورو خود خواهو و حالا.... :/
اما اخرش عاشق میشن:/
تازه تو هر رمان هرپسری با هردختری جنگ داره تهش مال همن:/
یعنی چه؟:/
یا اینکه دختره وضش متوسطه یا پولداره
اما پسرا همیشههه پولدارن:/
تازه جیگرم هستن:/
یعنی هرکی تو رمان زشته پسره خوشگله:/
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Aby

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-30
نوشته‌ها
3,498
کیف پول من
42,800
Points
300
پسره خلافکاره و دختره پلیس یا بلعکس
دختره جای بچه پسرس
توصیف خودشون و لباساشون
مغرور و سرد بودن پسر و شیطون بودن دختر
پسره هیکلی و خوشگل زده رو دست حوری های بهشتی و دختره هم هی قربون صدقش میره
دختره الهه زیبایی و قد بلند
خیلی پولدارن ولی سه چهارتا عروسی باهم میگیرن
خواهر و برادرها به ترتیب سن باهم مزدوج میشن که اول هم خواهر کوچیکه و داداش کوچیکه عاشق هم میشن
و خیلی های دیگه که دستم خسته شد اه Enkcv
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

بانو نقابدار

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-02
نوشته‌ها
632
کیف پول من
12,413
Points
194
دختره میوفته روی پسره بعد بهم خیره می‌شن :|

دختره خوشگلترین پسر دنیا رو می‌بینه ولی ازش بدش میاد :| حتما بیماره :|

دختره و پسره می‌رن می‌رقصن اهنگ ک تموم میشه می‌فهمن فقط خودشون دو تا هستن و بقیه دارن براشون دست می‌زنن :|

پسره به خاطر یه کار کوچیک دختره، می‌زنه تو گوشش :|

دختر داستان با وجدانش درگیره همش با وجدانش حرف می‌زنه :|

تخیلی :|
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

dokhtar-e-baroon

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-23
نوشته‌ها
13
کیف پول من
50
Points
0
درست وقتی ک پسره میزنه تو برجک دختره ، دختره با چشای اشکی سوار ماشینش میشه و میره ی جاده ی کوهستانی بعد چون چشاش تار میبینه تصادف میکنه با ی کامیون بعد میوفته تو پرتگاه بعد ، چن روز میره تو کما بعدش پرستاره بهت میگه خوشبحالت چقد طرف عاشقته ، پسره تو همین یکی دو روز از برد پیت تبدیل ب مرد جنگلی میشه بعد همونجا بالا سر دختره تو بیمارستان میگه عاشقشه . یکی نیس بگه خو کرم داری اول نمیگی دختره تصادف میکنه بعد ک تصادف کرد تا ل*ب مرز مرگ رفت غرورو میذاره کنار ب دختره میگه عاشقشه
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

"ASHOB"

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,920
کیف پول من
7,839
Points
19
این که آخرای رمان وقتی همه چی خوب پیش رفته و پسره بعد سیزده خان رستم و دختره بعد دوازده خان اسفندیار :| به عشقشون رسیدن زرتی یهو یکیشون تصادف میکنه حافظش پاک میشه! :|
بعد تو 60 مواقع اون شخص مغز دیلیت دوباره عاشق طرفش میشه! :|
40 درصد دیگه مغز دیلیت جان از طرفش بدش میاد بعد طرف هم میخواد از ایران بره بعد یهو مغز دیلیت حافظش بر میگرده تو فرودگاه دوباره به وصال یار میرسه! :| :|
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Kooki♡

سرپرست بازنشسته بخش تکنولوژی
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-21
نوشته‌ها
7,869
کیف پول من
4,271
Points
0
بیشتر از هر چیز مغرور و لجباز بودن شخصیت های اصلی خیلی تکراری شده که آخر سرم باهم ازدواج میکنن
با ازدواج و عروسی و بچه تموم میشن
آخر داستان به خوبی و خوشی تموم میشه همه خوشحال و شادن
توصیف زیادی از مکان و لباس خیلی خسته کننده شده
توصیفات و شخصیت پردازی به اندازش خوبه چون وقتی زیاد بشه خواننده خسته میشه
نوشتن متن آهنگ خیلی خیلی خسته کننده شده مخصوصا همخونی هاشون با آهنگ
معشوقای گرامی موقعی که دستای همدیگه رو میگیرن یا دستاشون بهم میخوره؛ یهو میبینن چند نفر بهشون خیره شده پس از خجالت آب میشن
پدر و مادر یا خواهر موقعی که این دو معشوق بهم خیره شدن، اشاره میکنن
گیتار زدن ل*ب ساحل، مسافرت شمال میرن. تو شمال میفهمن که عاشق همدیگن
آخر رمان باید غیر قابل پیشبینی باشه و بنظرم اگه لحظات عاشقانه یا توصیفات مکان کمی تکراری نباشه خیلی بهتره
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Taniya

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-22
نوشته‌ها
642
کیف پول من
-83
Points
0
1. اول رمان همه دخترا جلو آینه از قیافشون می گن.
2. چرا همه دخترا عاشق پاستیل و شکلات و لواشکن:/
3. سر خوردن از روی نرده ی پله ها (Vujd)9)
4. دختره حتما باید بره توی کما تا پسره بیاد بیمارستان بعد تازه حتما باید بوق دستگاه بلند شه (اگه نرن تو کما انگار رمان به فنا می ره)
5. چرا هر کی تو کما پسره میاد تو اتاق باهاش حرف میزنه بعد یهویی صدای دستگاه بلند می شه:/
6. چرا همه دخترا شیطونن پسرا مغرور:/
7. چرا همه داداشا به لباس خواهرشون گیر میدن:/
8. چرا همه دخترا از چرخ و فلک یا چیز دیگه میترسن بعد میچسبن به بازوی پسره بازی که تموم شد با خجالت میان پایین (بابا دیگه خجالتش چیه؟ )
9. چرا همه وقتی یه چیز بی مزه میگن بقیه از خنده غش می کنن:/
10. چرا همه شمیم ها یا شراره ها تو داستانا بدبختن کل شمیم ها و شراره ها کع گناه نکردن:/
11. چرا یه دختره تو داستان هست که دختره اصلی ازش متنفره بعد اون دختره بین پسره و دختر اصلی رو بهم میریزه بعد دختره وقتی آشتی کرد این چی وا میده:/
12. چرا همه دختر های شخصیت اصلی فکر میکنن بقیع تو مهمونی یه تیکه پارچه پوشیدن بعد فقط خودشون الهه مقدس هستن:/
13.گیتار زدن ل*ب ساحل و رفتن به سفر شمال که کلا تکراری شده بدجور:/
14. تو دانشگاه با هم برخورد میکنن میبینن برگه های یکی از پسره یا دختره افتاده:/
15. ازدواج اجباری:/


بازم هست فعلا انقدر یادم اومد بازم یادم اومد حتما میگم
:)):))
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
بالا