• خرید مجموعه داستان های درماندگان ژانر تراژدی و اجتماعی به قلم احمد آذربخش برای خرید کلیک کنید
  • دیو، دیو است؛ انسان، انسان. هاله‌های خاکستری از میان می‌روند؛ این‌جا یا فرشته‌ای و یا شیطان. رمان دیوهای بیگانه اثر آیناز تابش کلیک کنید
  • رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

اطلاعیه تاپیک جامع پیدا کردن نام رمان های بی نام

  • نویسنده موضوع zahra jafarian
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 38
  • بازدیدها 7K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

آوا اسدی

منتقد رمان انجمن + منتقد ادبی انجمن
منتقد انجمن
منتقد ادبی انجمن
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-04-10
نوشته‌ها
387
لایک‌ها
1,960
امتیازها
73
سن
14
محل سکونت
جهنم
کیف پول من
48,085
Points
611
سلام کسی میدونه نویسنده ی رمان قلب شیشه ای کیه؟
اسم شخصیتاش رها و بامداده اینا دختر دایی پسر عمه هستن ک هشت سال پیش قبل فوت پدر و مادر دختره عاشق هم بودن و بعد از فوت پدر و مادر رها اون پیش پدربزگ و مادر بزرگش زندگی میکنه تا اینکه بعد هشت سال بامداد میاد و باهاش ازدواج میکنه ولی مث قبل عاشقش نیس و به رها میگه این ازدواج یه اجباره...

لطفا اگه کسی اسم نویسنده رمان رو میدونه بگه اسم رمان قلب شیشه ای هسش🙏🏻
رمان عشق دردناک نیست؟
چون موضوع رمان قلب شیشه ایی یه چیز دیگه است
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : آوا اسدی

Remember

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-14
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
2
امتیازها
0
کیف پول من
69
Points
1
سلام
یک رمان بود اسمش شخصیت اصلیش نفس بود و شخصیت پسر اصلی امیرحسین دختر خانواده ای به شدت مذهبی داشت ولی خودش فقط جلوی خانوادش خودش رو معتقد نشون میداد اما با پسری به اسم حامد ر*اب*طه داشت و امیرحسین همسایه ی بچگیشون بود ولی رفته بودن و حالا بعد چند سال دوباره داشتن همدیگه رو میدیدن و همچنین معلوم شد مادر دختره کسی بوده به اسم طلا
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Sarin

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2023-11-24
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
2
امتیازها
1
کیف پول من
67
Points
1
سلام یه رمانی بود یه دختره لات و فقیر بود که با خوندادش تو پایین شهر زندگی میکردن یه شب که دختره بیرون بود میخواستن روش اسید پباشن که یه پسره نجاتش میده و اسید چن قطره رو شونه پسره مپاشه بعدش اینا میرن بیمارستان وچن روز بعد دختره میفهمه پسره همسایشونه
کسی اسمشو میدونه؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahrax

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2023-12-20
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
2
امتیازها
3
کیف پول من
68
Points
1
سلام یه رمان بود اسم پسره بامداد بودش اسم دختره یادم نیست ولی پسره وکیل بود و همسایه روبرو دختره فک کنم تو شمالم بودن و داداش دختره باعث مرگ داداش پسره شد و مامان پسره هم مریض بود رو ویلچر
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

پریسا۶۰

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-04
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
امتیازها
1
کیف پول من
112
Points
1
پارت اول رمان اینه اسم دختره رها بود پسره هم بامداد لطفا اسم رمان را بگین


نگاه خیره ام را از لرزش نامحسوس دست‌هایم می‌گیرم ، پیشانی‌ام را به پنجره بخار گرفته اتاق می‌چسبانم و چشمانم را میبندم

- بیا دختر ، بیا این لیوان آب قند رو بخور حالت جا بیاد.

صدای بی‌بی را که میشنوم بی اختیار بغض میکنم ، فکرش را هم نمیکردم جدا شدن از آنها تا این حد برایم سخت و دردناک باشد.

- رها .

نفس عمیقی میکشم و به آرامی به عقب برمیگردم.

نگاه روی صورت رنگ پریده ام می گرداند ، لیوان آب قندی که در دست داشت را به سمتم میگیرد و همانطور که به چشمان پر شده ام زل زده است میپرسد

- چته دختر جان؟

ل*ب زیر دندان میکشم و لیوان اب قند را از دستش میگیرم

- خوبم بی‌بی.

- چشمات که اینو نمیگه.

نگاه میدزدم و سر پایین می اندازم .

- نمیخوایش؟

با خجالت جواب میدهم

- میخوام بی‌بی ، فقط...

با پشت دست قطره اشک سر خورده روی گونه ام را پس میزنم و به سختی ادامه میدهم

- دلم واسه شما و آقاجان تنگ میشه .

دست جلو می کشد ، موهای بیرون ریخته از روسری ام را مرتب می کند و با مهربانی می گوید

- ما هم دلمون واست تنگ میشه عزیزکم ، اما باید بری ، هر دختری یک روز باید بره .

بغض صدایش برایم قابل لمس است ، خوب میدانم که او هم همانند من به سختی جلوی خودش را گرفته

- هر وقت دل تنگ شدی بیا ، در این خونه همیشه به روت بازه .
این رمان توی ت*ل*گرام به نام گو ر به گور در حال تایپه. ولی فکر کنم قبلا با اسم دیگه ای منتشر شده
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

萨马维

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-03-12
نوشته‌ها
3
لایک‌ها
2
امتیازها
3
سن
16
کیف پول من
131
Points
3
سلام به همگی
کسی می تونه به من کمک کنه تا اسم رمانی رو که میخوام پیداکنم. رمان در مورد دختری هست که بخاطرپسری خودکشی میکنه چون پسره اون به دلایلی ول میکنه و میره راستش اسم دختره و پسره را یادم نیست. دختره داستان یک داداش داره که عاشق دوستش میشه دختره میفهمه و بقیه اش رو یادم نیست ولی فکرکنم میره پیش یکی از آشناهای که در پاریس زندگی میکنه.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

萨马维

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-03-12
نوشته‌ها
3
لایک‌ها
2
امتیازها
3
سن
16
کیف پول من
131
Points
3
سلام دوباره
 من دنبال یه رمان تخیلی میگردم.

توی اون رمان یه دختری بود که چشماش بفش بود تویه کشور خارجی با مادرش زندگی میکرد به دلیلی سوار هواپیما شد توی راه هواپیما سقوط کرد دختره وارد یه سرزمین دیگه شد بعد یه اتفاقاتی افتاد که مردم این سرزمین میخواستن دخترو نابود کنن بخاطر طلسم اونم فرار کرد رفت تو جنگل طلسم شده اون سرزمین همه میگفتن یه روحی اونجا هست که هرکس رفته از دستش جون سالم در نبرده اما دختر با اون آشنا میشه روحه درواقه یه پسری بوده که فکر کنم بخاطر عشق سابقش طلسم شده یه جای دیگشم که یادمه دختر برا باطل کردن طلسم اون سرزمین باید دنبال یه اژدها که تو دریا زندگی میکنه میرفته تو مسیر بایه دزد دریایی آشنا میشه اون کمکش میکنه مثل اینکه اژدهاهم یه پسره طلسم شده بوده عاشق دختره میشه بخاطرش جونشو از دست میده
آخرشم دختره و اون پسره که طلسم جنگل بوده عاشق هم میشن طلسم باطل میشه و اینام باهم زندگی میکنن پیش مادر دختره

یه نکته دیگشم اینه که داستان یه جادوگر بدجنس داشته.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra6789

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-03-16
نوشته‌ها
2
لایک‌ها
0
امتیازها
0
کیف پول من
83
Points
2
سلام دنبال اسم یه رمان میگردم. رمان در مورد یه دختر بود که عاشق یه مردی بود و به دلایلی که یادم نیس با برادر کوچیکتر اون مرد ازدواج میکنه. برادره اخلاق تندی داره و کلا خیلی سرده و فکر کنم تو بچگی این برادرا شاهد ت... سربازا به مادرشون و قتلش بودن برای همین پسره اینجوری سرد شده. یجای داستان هم دایی پسرا میاد دیدنشون اما سر یه ماجرایی فکر کنم چاقو میخوره و میمیره و وقتی قاتلشو میخوان اعدام کنن همون برادر کوچیکه که خیلی داییه رو دوست داشته وایمیسه اعدامشو کامل میبینه.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

melorin.m

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-03-24
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
امتیازها
1
کیف پول من
73
Points
1
سلام وقت بخیر بنده تک رمان چاپ شده خوندم که اسم شخصیت ها نازنین و کسرا بود که دخترعمو و پسرعمو بودند و کسرا در دوران عقدشون فوت میکنه اسمش رو به خاطر ندارم ممنون میشم اگر کسی خونده راهنماییم کنه.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا