اطلاعیه تاپیک جامع پیدا کردن نام رمان های بی نام

  • نویسنده موضوع Zahra jafarian
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 55
  • بازدیدها 11K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Aseman♡

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-30
نوشته‌ها
2,708
لایک‌ها
17,584
امتیازها
114
محل سکونت
میان یه عالمه رویا
کیف پول من
675
Points
10
سلام.
یه رمان بود قدیمی هم هست نویسنده‌اش هم م.مودب پور بود.
داستان یه پیرزن بود که چندتا جوون اتفاقی جلوی امامزاده باهاش آشنا میشن اونا قصه زندگیشو براشون میگه و کلی سختی و اتفاق.
و قرارشون میشه هفته ای یبار که اونا برن امامزاده و بعد پیش اون خانم.
یادم اومد پریچهر بود.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aseman♡

Mahsa73

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-18
نوشته‌ها
2
لایک‌ها
13
امتیازها
3
کیف پول من
-19
Points
0
سلام من دنبال یه رمان میگردم اینکه یه دختری بود که تو تهران درس میخوند تو خوابگاه و بدون اطلاع پدرش ص*ی*غه یه اقا پسری میشه ولی ر*اب*طه نداشتن و ازین دخترای تقریبا مذهبی بوده این دختر میره خونه پسره مادر پسره هم اونجا بود و باهم اشنا میشن و میفهمه اصلا به لحاظ فرهنگی به هم نمیخورن بعد پسره بهش خیانت میکنه و با یه دختر تو تیپای خودش دوست میشه و اینکه تو این بین بهش خبر میدن پدرش بر اثر نیش مار فوت شده و بعدها این دختر با یه اقای دکتر اشنا میشه تا همین جاهاش یادمه میشه لطفا اگه اسمشو میدونین بهم بگین
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Lara

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-31
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
3
امتیازها
3
کیف پول من
0
Points
0
سلام دوستان من دنبال تک رمان هستم که قبلا خوندمش ولی بازم میخوام بخونمش حالا اسمش یادم نیست
دختر که اسمشم یادم نیست عاشق پسر عمش یا عموش بود که اسمش کیانه بعد یک خانواده داره دختره که از خارج از کشور میان کیان عاشق اون دختره میشه که از خارج اومده
و ب دختر داییش که اسمشم یادم‌نیست میگه که اومدم خواستگاریت قبول نکن و یه دلیل بیار که هممون شب بابای دخترع دختره رو کلییی میزنه و ....
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Si!Mi!N

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-04-26
نوشته‌ها
32
لایک‌ها
281
امتیازها
53
کیف پول من
201
Points
0
سلام من دنبال یه رمان میگردم اینکه یه دختری بود که تو تهران درس میخوند تو خوابگاه و بدون اطلاع پدرش ص*ی*غه یه اقا پسری میشه ولی ر*اب*طه نداشتن و ازین دخترای تقریبا مذهبی بوده این دختر میره خونه پسره مادر پسره هم اونجا بود و باهم اشنا میشن و میفهمه اصلا به لحاظ فرهنگی به هم نمیخورن بعد پسره بهش خیانت میکنه و با یه دختر تو تیپای خودش دوست میشه و اینکه تو این بین بهش خبر میدن پدرش بر اثر نیش مار فوت شده و بعدها این دختر با یه اقای دکتر اشنا میشه تا همین جاهاش یادمه میشه لطفا اگه اسمشو میدونین بهم بگین
رمان کانی نیست؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Rahdar

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-09
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
2
امتیازها
3
کیف پول من
0
Points
0
سلام یه رمانی بود که دختره سیده بود بنا به دلایلی از مسجد زده میشه بعد با یه دختره دوست میشه که باهم با پسرای پولدار دوست میشن به خاطر پولاشون رقیه سادات یه مدت میره محله قدیمیشون وتو پارک روبروی مسجد میشینه و یه مدت متوجه حاج اقای جوونی میشه که برای نماز به اون مسجد میاد و سخنرانی میکنه و رقیه سادات ارامش پیدا میکنه لطفا اسمشو بگین خیلی دنبالش گشتم ??
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Aby

نویسنده رمان
نویسنده انجمن
ویراستار انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-30
نوشته‌ها
3,498
لایک‌ها
17,270
امتیازها
113
سن
19
محل سکونت
ستاک‌لنف
کیف پول من
42,785
Points
300
سلام
دنبال یه رمان میگردم که ژانرش فانتزیه و داستانش اینه که یه شیطان و یه موجود دیگه که نمیدونم اسمش چی بود ولی پاک بود، عاشق هم میشن ولی نمیتونن بهم برسن چون قبیله‌هاشون باهم مشکل دارن
تا اینجا یادمه اگه کسی میدونه خیلی ممنون میشم کمکم کنید ^_^
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aby

MAHTA☽︎

مدیرارشد بازنشسته+نویسنده اختصاصی
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,704
لایک‌ها
12,294
امتیازها
113
کیف پول من
9,051
Points
2
سلام دوستان من دنبال تک رمان هستم که قبلا خوندمش ولی بازم میخوام بخونمش حالا اسمش یادم نیست
دختر که اسمشم یادم نیست عاشق پسر عمش یا عموش بود که اسمش کیانه بعد یک خانواده داره دختره که از خارج از کشور میان کیان عاشق اون دختره میشه که از خارج اومده
و ب دختر داییش که اسمشم یادم‌نیست میگه که اومدم خواستگاریت قبول نکن و یه دلیل بیار که هممون شب بابای دخترع دختره رو کلییی میزنه و ....
اوایلش به رمان زهرتاوان پگاه عزیز می‌خوره.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHTA☽︎

DARK GIRL

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-04
نوشته‌ها
3,284
لایک‌ها
45,016
امتیازها
218
محل سکونت
زیر آوار آسمان
کیف پول من
9,959
Points
121
سلام
یه رمانی بود اسم دختره ارنیدا یا یه همچین چیزی بود به معنای الهه اب یا دریا، آنید صداش میزدن.
این به کشاورزی علاقه داشت و به بهونه‌ای که یادم نمیاد چی از خونه میره و پرستار یه زن میشه (خونوادش خبر نداشتن فکر کنم بهشون گفته بود میره کار کنه) این زنه هم یه نوه به اسم شروین داشته
این شروین که جراح مغز و اعصاب بوده بعد مدتها از امریکا میادو با آنید خیلی بد برخورد میکنه و خلاصه دعوایی میشن
بعد نگو شروین یه دوستی داشته دختر بود، عاشق یکی میشه باهاشم نامزد میکنه یه بیماری میگیره که فک کنم سرطان بوده، دختره رو میکشه! اونم چون نتونسته کاری کنه و دختره مرده از جراحی کنار کشیده با اینکه کارش خوب بوده
یه شبم یه اتفاقی میوفته شروین بد قاطی میکنه و میخواد از پیش مادربزرگش بره که مادربزرگه انید و عجل میکنه انیدم باهاش میره
یه چندوقتی دوتایی هم*خو*نه میشن
خلاصه که عاشق هم میشن و بابای انیدم از اونایی بوده که خیانت میکرده و اینا وقتی میفهمه انید اینطوره با بدبختی راضیش میکنن انید ... نکرده
توروخدا بگید این چی بود خیلی میخوام باز بخونمش=/





اهم🥺
.SARISA. یوتاب☪ آریاتس☪ فاطمه تاجیکی✾
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : DARK GIRL

لیلیِ مجنون

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-19
نوشته‌ها
538
لایک‌ها
3,978
امتیازها
3
محل سکونت
بالِ قاصدَک.
کیف پول من
1,332
Points
116
امضا : لیلیِ مجنون

لیلیِ مجنون

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-19
نوشته‌ها
538
لایک‌ها
3,978
امتیازها
3
محل سکونت
بالِ قاصدَک.
کیف پول من
1,332
Points
116
امضا : لیلیِ مجنون
بالا