...زیر ل*ب میکشد و تلخندی میزند و میگوید:
- اگر اتفاقی براش بیفته، من چیکار کنم کاکو؟
اسی سرِ پرهان را در آغوشش میگیرد و دستانش را در موهای او فرو میبرد و ل*ب میزند:
- من قول میدم تا فردا ظهر پیداش کنم، صحیح و سالم تحویل خانوادهش بدم. تو به حرف من شک داری رفیق؟
#خمار_عشق
#زری
#انجمن_تک_رمان