• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

Usage for hash tag: خیا‌نت_جالبی_بود

ساعت تک رمان

  1. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...خیلی اهمیت میداد، عشق واقعی‌ای که با هم تجربه می‌کردیم زندگی‌مون رو زیبا‌تر میکرد و جانان هم شیرینی زندگی‌مون بود. از خدا ممنون بودم که بالاخره دست من و معراج رو گذاشت تو دست هم و من بالاخره بعد از کلی غم و غصه خوشبختی رو کنار معراج حس کردم. #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی #انجمن_تک_رمان
  2. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...تو حق منی آرزو منم حقم رو به دست میارم. - الان یکم زود نیست؟ - اتفاقا خیلی هم دیر شده، من دیگه تحمل ندارم از عشقم جدا باشم همین امشب با پدر و مادرت صحبت میکنم. پاشو بریم خونه‌تون. - دیگه مقاومت نکردم و دوتایی رفتیم خونه که با مامان و بابا صحبت کنیم. #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی...
  3. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...کنم. سریع پیاده شدم که با دیدن چهره‌ای آشنایی که جلوم ایستاده بود خون تو رگ‌هام منجمد شد. یکم که دقیق تر چهره‌ش رو آنالیز کردم شوکه شدم! باورم نمیشد. الان اگه عزراییل هم جلوم ایستاده بودم به این اندازه شوکه نمی‌شدم! خدای من اون معراج بود! معراج! #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک_رمان
  4. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...میکنم. - فردا منتقلش میکنن زندان اونجا برید دیدنش. آه سوزناکی کشیدم و رفتم بیرون، کاش خدا جون من رو می‌گرفت تا اینقدر تو مشکل گرفتار نشم و جوونیم تباه نشه. با تمام وجودم آرزوی مرگ می‌کردم امشب و دیگه به هیچ چیز فکر نمی‌کردم. [/CODE] [/SPOILER] #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی #انجمن_تک_رمان
  5. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...غصه‌ی هیچی رو نخور فقط به روزهای خوب فکر کن. - اگه سقطش نکنم چی میشه؟ - مگه یادت رفته دکتر گفت یه بچه‌ی ناقص‌العضو به دنیا میاری، شیمی درمانی اثرات خیلی بدی رو بچه میذاره. آهی کشیدم و به سختی پا شدم و با یه دل خون و چشم‌گریون رفتم سمت اتاق کورتاژ. #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی‌...
  6. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...چی میشه؟ - چون سرطان شما بدخیمه باید داروهایی با دز بالا مصرف کنید متاسفانه روی جنین این داروها تاثیر میذاره باید قبل از اینکه درمان رو شروع کنید جنین رو سِقط کنید. با ناراحتی پا شدم و کیفم رو برداشتم خواستم از در برم بیرون که سرم گیج رفت و افتادم. #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی...
  7. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...قهوه‌ رو آورد کم کم خوردم و پرهام رفت تو اتاقش واسه آماده شدن. چند ثانیه بعد از خوردنِ قهوه یه خواب عمیق منو گرفت و پی در پی خمیازه کشیدم کم کم چشمام داشت بسته میشد و همه جا رو تار می‌دیدم. تنها چیزی که یادم موندم خنده‌های پرهامه ع*و*ضی بود که می‌شنیدم. #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی‌...
  8. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...فقط دلم میخواست تا صبح گریه کنم بلکه یکم آروم بشم. داشتم تو خودم می‌ترکیدم از غم من دیگه برای همیشه معراجم رو از دست داده بودو و الان یه مرده‌ی متحرک بودم. https://irsv.upmusics.com/AliBZ/Ali%20Araghi%20%7C%20Har%20Ki%20Joda%20Kard%20(320).mp3 #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک_رمان
  9. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...با یه آهنگ سنگین برقصیم. مینا: قربونت برم الان میگم سنگینش کنن. همین لحظه آهنگِ" لیلی و مجنون اومدن شیرین و فرهاد اومدن" شروع به پخش کرد، همه نگاهشون چرخید سمت در ورودی تالار فکر کنم بنفشه و پاشا اومده بودن. مانتو و شالم رو پوشیدم و همگی رفتیم دم در. #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی‌...
  10. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...شاید هم ازم باج میخواد. اگه این فیلم به دست معراج برسه همه چیز تمومه! از دشت عصبانیت داشتم به خودم می‌لرزیدم و نفسام بالا پایین میرفت، با حرص لپ‌تاپ رو کوبیدم زمین که خورد شد و هر تیکه‌اش یه جا افتاد. این‌قدر حالم بد شده بود که باز خون سرفه کردم. #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک_رمان
بالا