Usage for hash tag: خیا‌نت_جالبی_بود

ساعت تک رمان

  1. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...دور و برش اما هیچ‌کدوم حتی خبری ازش نگرفتن ببینن چرا امروز دانشگاه نیومده، اون پدر و مادر نداره تنهاست، دلش به اشکان خوش بود که اونم بهش پشت پا زد. مینا: با اینکه ازش خوشم نمیاد دلم براش سوخت، خیلی سخته عشقت بگه نمی‌خوامت. آدم شرمنده غرورش میشه. #رمان_خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی‌...
  2. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...بود. با یه صبح بخیر کنارش نشستم و شروع کردم به خوردن چای. بابا گفت: - چطوری دخترم؟ خوبی یا آره ؟ - آره بابا خوبم همه چی خ... هنوز حرفم تموم نشده بود که دهنم سوخت و جیغ کشیدم. - سوختی؟ - نه بابا رفتم مرحله بعد. بابا خندید و یکم آب سرد بهم داد. #رمان_خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک_رمان
  3. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...اون‌جاست که یاده عشق تو میوفته میفهمه خیلی اشتباه کرده ولی اون موقع تو خوش‌بخت ترینی. مطمئنا این غم هم با تمومه آسیب هاش به سر میرسه دختر آروم باش تو رو خدا. شیوا دیگه حرفی نزد و سرش رو چسبوند به شیشه، ای کاش حرفایی که میزدم رو خودمم می‌شنیدم. #رمان_خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی‌...
  4. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...قرار دارین اومدم دنبالت، حالا می‌بینم خوب مغزت رو شسته اشکان، آخه مگه این دختره نکبت چی داره که من ندارم؟ اشکان به خدا من عاشقتم بهم بگو چیکار کنم که دوستم داشته باشی چیکار کنم هان؟ من که همه جوره ثابت کردم دوستت دارم آخه چرا کوری اشکان چرا؟! #رمان_خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی #انجمن_تک_رمان
  5. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...قبل هم می‌دونستم بهم علاقه‌مند شده چون رفتارهاش عین رفتار‌های من بود وقتی اون رو می‌دیدم. یه لحظه از ته قلبم آرزو کردم که الان اون جای اشکان، رو به روم نشسته بود و بهم پیشنهاد ازدواج داده بود. قبل از اینکه بغضم به اشک تبدیل بشه سریع گفتم: - نه! #رمان_خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی #انجمن_تک_رمان
  6. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...رمان: آرزو که سال آخر دانشگاه است، عاشق پسری به نام معراج می‌شود که هیچ توجهی به او ندارد، آرزو با دوستانش نقشه‌ای می‌چیند که معراج را وابسته به خود کند و موفق هم می‌شود، اما نقشه جایی به‌هم می‌ریزد که دوست آرزو هم دلباخته‌ی معراج می‌شود و ... #رمان_خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی #انجمن_تک_رمان
بالا