...آوردم، روی میز گذاشتم و گفتم:
- ساحل تو رو خدا بس کن دیگه. تو که خوب میدونی من از اینجور جاها خوشم نمیاد.
ساحل ل*بهاش رو جمع کرد و با حالت بامزهای گفت:
- خب خوشگلم، امتحانش که ضرر نداره. بعدش هم من تنهایی نمیتونم برم، بی تو اصلاً خوش نمیگذره.
#رمان_جانان_من_باش
#شکوفه_فدیعمی
#انجمن_رمان_تک