پارت_15
فکر کردم کنزو بلند شده. سرم رو بالا بردمتا ببینم میخواد چی کار کنه که ناگهان دیدم یک پرندهی خیلی گنده که نمیتونستم تشخیص بدم جغده یا عقاب، کنزو رو با چنگالهای تیزش بلند کرد و به طرف جنگلی برد که در ن*زد*یک*ی چشمه بود. جیغ بلندی کشیدم و پا بر*ه*نه دنبال پرنده دویدم. چون از قبل کفشهام...