...کرد. نگاهِ لورا محوِ آن دختر شجاع شده بود.
آنا همان دختری بود که با شجاعت به جلو قدم برداشت، همان دختری که همرزمهایش با شگفتی به او نگاه میکردند. لورا ناگاه در خاطراتش پرت شد. به جایی از خاطراتش سفر کرد که آنا در برابر ترسش از او مراقبت کرد.
#پارت16
#رمان_ناطور_نبات
#نگین_شرافت
#انجمن_تک_رمان