• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

دلنوشته رویای ویرانه| اثر Soniya کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع .Belinay.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 44
  • بازدیدها 997
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

.Belinay.

مدیر ارشد+ مدیر تالار عکس+مدیر آزمایشی تالار گویا
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ناظر رمان
کاندیدای مدیریت
نقاش انجمن
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-23
نوشته‌ها
737
لایک‌ها
2,075
امتیازها
73
محل سکونت
From a house between earth and sky
کیف پول من
50,772
Points
1,463
ماه من!
من هر شب، به دنبال خواب زمین و آسمان،
گلیم سفیدی در ذهن می‌بافم.... .
گلیمی از ج*ن*س رویا و آرزو... ؛
رویایی که تمام وجودش، قصد کوچ کردن به آسمان را دارد!
رویایی که به دنبال ویرانی قلبم،
برچسبی از ج*ن*س محالات رویش زده شد... !
و همین سبب می‌شود که قلم، ناله سر دهد و به طرز عجیبی؛
ناامید و خمیده بنویسد
همین ناامیدی قلم، باعث می‌شود که کلمات بی‌ارزش و بی‌معنی جلوه کنند... .
کد:
ماه من!
من هر شب، به دنبال خواب زمین و آسمان،
گلیم سفیدی در ذهن می‌بافم.... .
گلیمی از ج*ن*س رویا و آرزو... ؛
رویایی که تمام وجودش، قصد کوچ کردن به آسمان را دارد!
رویایی که به دنبال ویرانی قلبم،
برچسبی از ج*ن*س محالات رویش زده شد... !
و همین سبب می‌شود که قلم، ناله سر دهد و به طرز عجیبی؛
ناامید و خمیده بنویسد
همین ناامیدی قلم، باعث می‌شود که کلمات بی‌ارزش و بی‌معنی جلوه کنند... .
#دلنوشته_رویای_ویرانه
#اثر_Soniya
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Belinay.

.Belinay.

مدیر ارشد+ مدیر تالار عکس+مدیر آزمایشی تالار گویا
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ناظر رمان
کاندیدای مدیریت
نقاش انجمن
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-23
نوشته‌ها
737
لایک‌ها
2,075
امتیازها
73
محل سکونت
From a house between earth and sky
کیف پول من
50,772
Points
1,463
ماه من!
تو سخنانت را در قالب خورشید ظاهر می‌کردی
فریبنده؛ درخشان، طلایی و زیبا... !
اما پس از چندی، سخنانت دیگر یادآور خورشید نبودند!
تو خورشید را قورت دادی و تاریکی را تن کلمات کردی... .
تاریکی کلمات؛
چنان در قلبم نفوذ کردند که سفیدی‌اش به کل نابود شد،
و سیاهی بر تخت نشست!
اما ماه من!
من هنوز هم، هر روز و شب، نظاره‌گر تاریکی قلبم هستم؛
مگر این کلمات چقدر تاریک بودند؟
شاید آن‌قدر سیاه که حال رنگش به ک*بودی می‌زند... !
کد:
ماه من!
تو سخنانت را در قالب خورشید ظاهر می‌کردی 
فریبنده؛ درخشان، طلایی و زیبا... !
اما پس از چندی، سخنانت دیگر یادآور خورشید نبودند!
تو خورشید را قورت دادی و تاریکی را تن کلمات کردی... .
تاریکی کلمات؛
چنان در قلبم نفوذ کردند که سفیدی‌اش به کل نابود شد،
و سیاهی بر تخت نشست!
اما ماه من!
من هنوز هم، هر روز و شب، نظاره‌گر تاریکی قلبم هستم؛
مگر این کلمات چقدر تاریک بودند؟
شاید آن‌قدر سیاه که حال رنگش به ک*بودی می‌زند... !
#دلنوشته_رویای_ویرانه
#اثر_Soniya
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Belinay.

.Belinay.

مدیر ارشد+ مدیر تالار عکس+مدیر آزمایشی تالار گویا
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ناظر رمان
کاندیدای مدیریت
نقاش انجمن
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-23
نوشته‌ها
737
لایک‌ها
2,075
امتیازها
73
محل سکونت
From a house between earth and sky
کیف پول من
50,772
Points
1,463
احساساتی غریب مرا بلعیدند... .
قلبم بیشتر شبیه به چاهی‌ست، با آبی آلوده به نفت سیاه
چاهی که درش را با سنگی بزرگ بسته باشند... .
و من، تا ابد در چاهی تاریک، سیاه و بی‌هیچ نوری محبوس شدم... !
همین تاریکی، فریاد صدایم را در مغزم می‌کوبد؛
و من با خود فکر می‌کنم، آسمان دلم همیشه این‌قدر تاریک و ترسناک بود؟
احساساتی غریب مرا بلعیدند... .
قلبم بیشتر شبیه به چاهی‌ست، با آبی آلوده به نفت سیاه
چاهی که درش را با سنگی بزرگ بسته باشند... .
و من، تا ابد در چاهی تاریک، سیاه و بی‌هیچ نوری محبوس شدم... !
همین تاریکی، فریاد صدایم را در مغزم می‌کوبد؛
و من با خود فکر می‌کنم، آسمان دلم همیشه این‌قدر تاریک و ترسناک بود؟
#دلنوشته_رویای_ویرانه
#اثر_Soniya
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Belinay.

.Belinay.

مدیر ارشد+ مدیر تالار عکس+مدیر آزمایشی تالار گویا
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ناظر رمان
کاندیدای مدیریت
نقاش انجمن
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-23
نوشته‌ها
737
لایک‌ها
2,075
امتیازها
73
محل سکونت
From a house between earth and sky
کیف پول من
50,772
Points
1,463
ماه من!
شاید هرگز ندانی که من؛
چندین شب و روز را که باور نداشتم بگذرد،
از سر گذرانده‌ام... .
من خواهم مرد و تو هرگز نخواهی فهمید که من؛
از روی چند مین عبور کرده‌ام... .
هرگز فکرش را نمی‌کنی که من،
چند بار ل*ب مرز بودم و سقوط نکرده‌ام... !
شاید هرگز مرا به یاد نیاوری اما من؛
پس از مرگم هم معشوقه بی‌رحم نورانی‌ام را فراموش نخواهم کرد... !
کد:
ماه من!
شاید هرگز ندانی که من؛
چندین شب و روز را که باور نداشتم بگذرد،
از سر گذرانده‌ام... .
من خواهم مرد و تو هرگز نخواهی فهمید که من؛
از روی چند مین عبور کرده‌ام... .
هرگز فکرش را نمی‌کنی که من،
چند بار ل*ب مرز بودم و سقوط نکرده‌ام... !
شاید هرگز مرا به یاد نیاوری اما من؛
پس از مرگم هم معشوقه بی‌رحم نورانی‌ام را فراموش نخواهم کرد... !
#دلنوشته_رویای_ویرانه
#اثر_Soniya
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Belinay.

.Belinay.

مدیر ارشد+ مدیر تالار عکس+مدیر آزمایشی تالار گویا
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ناظر رمان
کاندیدای مدیریت
نقاش انجمن
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-23
نوشته‌ها
737
لایک‌ها
2,075
امتیازها
73
محل سکونت
From a house between earth and sky
کیف پول من
50,772
Points
1,463
ماه من!
آه ای معشوقه لاقید من!
تو از آن دسته مجنون‌هایی بودی که می‌دانستند لیلی برایشان می‌میرد... !
می‌دانستند و دست به س*ی*نه ایستاده‌ بودند و سیگارشان را با آه روشن کرده و با اشک خاموش می‌کردند... .
تو مجنون دروغین من بودی و من گمان می‌کردم؛
تو جزو دسته دوم هستی... !
همان‌هایی که نمی‌دانند و تا کمر در لجن فرو رفته‌اند... .
تو می‌دانستی و در لجن فرو رفته بودی،
تو می‌دانستی و با آه و عذاب وجدان زندگی‌ات را می‌چرخاندی!
کد:
ماه من!
آه ای معشوقه لاقید من!
تو از آن دسته مجنون‌هایی بودی که می‌دانستند لیلی برایشان می‌میرد... !
می‌دانستند و دست به س*ی*نه ایستاده‌ بودند و سیگارشان را با آه روشن کرده و با اشک خاموش می‌کردند... .
تو مجنون دروغین من بودی و من گمان می‌کردم؛
تو جزو دسته دوم هستی... !
همان‌هایی که نمی‌دانند و تا کمر در لجن فرو رفته‌اند... .
تو می‌دانستی و در لجن فرو رفته بودی،
تو می‌دانستی و با آه و عذاب وجدان زندگی‌ات را می‌چرخاندی!
#دلنوشته_رویای_ویرانه
#اثر_Soniya
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Belinay.
بالا