کامل شده دلنوشته نبض عاشقی | علی برادر خدام خسروشاهی دلنویس انجمن تک رمان

[علی خسروشاهی]

بسم رب القلم
نام دلنوشته: نبض عاشقی
نویسنده: علی برادر خدام خسروشاهی دلنویس انجمن تک رمان
ژانر: عاشقانه
ویراستار: Pegah.a
مقدمه:
شب بود. کنار عکس‌ها نشسته بودم.
به عکس‌ها نگاه می‌کردم و به یاد لبخندهای تو که با وجود سختی‌ها، همیشه لبخند بر ل*ب داشتی، اشک می‌ریختم.
تو آن کسی بودی که در تمام روزهای سخت من، به من گفتی که دوستت دارم.
تو آن کسی بودی که من با تمام وجود خواستم به‌خاطر عشق، در کنارش باشم.
تو آن کسی بودی که برای لحظه‌هایی که حتی فکرش را نمی‌کردم به تو فکر کنم، به تو فکر کردم.
تو آن کسی بودی که من با تمام وجود، در کنار تو نشستم.
تو آن کسی بودی که به‌خاطر تو، تمام خستگی‌هایم را به جان خریدم.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

شب بود، کنار عکس‌ها نشسته بودم.
به عکس‌ها نگاه می‌کردم و به یاد لبخندهای تو که با وجود سختی‌ها، همیشه لبخند بر ل*ب داشتی، اشک می‌ریختم.
تو آن کسی بودی که در تمام روزهای سخت من، به من گفتی که دوستت دارم.
تو آن کسی بودی که من با تمام وجود خواستم به‌خاطر عشق، در کنارش باشم.
تو آن کسی بودی که برای لحظه‌هایی که حتی فکرش را نمی‌کردم به تو فکر کنم، به تو فکر کردم.
تو آن کسی بودی که من با تمام وجود در کنار تو نشستم.
تو آن کسی بودی که به خاطر تو تمام خستگی‌هایم را به جان خریدم.
تو آن کسی بودی که به‌خاطر تو، تمام رنج‌هایم را به جان خریدم.
تو آن کسی بودی که به خاطر تو تمام لحظه‌هایم را به عشق تو به جان خریدم.
تو آن کسی بودی که به خاطر تو تمام لحظه‌هایم را به عشق تو نفس کشیدم.
تو آن کسی بودی که به‌خاطر تو تمام لحظات زندگی‌ام را با تو و به عشق تو، به زندگی سپری کردم.
تو آن کسی بودی که به‌خاطر تو تمام وجودم را از درون خود برای تو پاک کردم.
تو آن کسی هستی که تا پایان عمر دوستش دارم!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

دوباره اشک از روی پلک‌ها می‌ریزد؛
اما‌ دیگر از غم نیست
از خوشحالی عشق دوباره است
فقط اشک نیست که اشک می‌ریزد
اشک‌ها را دوست دارم
دوست داشتن تو موجب ریختن اشک می‌شود
به اندازه تمام اشک‌هایم، ای یار تو را دوست می‌دارم!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

دریا همچنان پر موج است و من هنوز خیره به عکس‌ها.
تابه‌حال که یک ساعت از این لحظه گذشته، هنوز هم در قلبم این دریا می‌تپد.
حالا این دریا می‌خواهد این عکس‌ها را بگیرد.
کاش می‌دانستی که من در این دریای بی کران غرق شده‌ام و تو در من غرق گشته‌ای!
کاش می‌دانستی که من تو را در آ*غ*و*ش می‌کشم، آغوشی که در آن هیچ احساسی جز عشق نیست!
این امواج دریا تنها احساسی می‌تواند باشد که من را به سوی تو می‌کشاند.
این امواج دریا فقط احساسی است که می‌تواند باعث آرامشم شود.
این امواج دریا فقط احساسی است که می‌تواند این بغض را فرو بنشاند و با این عشق مرا آرام کند.
این امواج دریا فقط احساسی است که می‌تواند این تنهایی مرا رها کند و با این عشق مرا به سوی تو می‌کشاند.
این امواج دریا فقط احساسی است که می‌تواند این دل خسته را با خود ببرد.
کاش می‌دانستی که من در امواج این دریا به دنبال چه می‌گردم!
آری، دنبال تو می‌گردم.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

عشقم تمام زندگی من و تو بود؛
ولی من خیلی دوست داشتم با تو، با تو بودن را!
برای همین هم به عشقت ایمان آوردم.
تو برایم همانی هستی که دوست داری و خودت هم می‌دانی که من عاشق توام و تو به عشق من ایمان داری.
من با تمام وجود دوستت دارم
تا مرگ بیاید و ما را ز هم جدا کند!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

ای دلبر من، ای زیبای من،
ای عشق من ای گل من،
ای همه عشق من،
ای همه مهر من،
ای همه هستی من،
ای که شب‌ها کنار تو به خواب می‌روم و سحر به عشق تو بیدار می‌شوم،
ای که همیشه و در همه حال به یاد منی، ای هم نفسم،
ای که در همه لحظاتم در کنار منی،
ای که همه وجودم از عشق تو لبریز است،
ای که در هر لحظه‌ام حضورت را حس می‌کنم،
ای که مرا به سوی خودت می‌خوانی ای که مرا به سوی خود می‌کشانی،
ای که همه وجودم به عشقت پر شده است،
ای که مرا به سوی خودت می‌خوانی،
ای که از عشق تو در دل دیوانه‌ام دیوانه شدم،
ای همه جانم
همیشه و همه‌جا خواهم گفت دوستت دارم!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

در آسمان تاریک
میان این‌همه ستاره، تو ستاره‌ی منی.
عشق من زیباترین ستاره آسمان
دوستت دارم!
بی‌هیچ بهانه‌ای
از تو می‌نویسم
تا که در خواب‌های شبانه‌ام
تو را پیدا کنم
و در بیداری
تو را درآغوش بگیرم
و برایت بگویم
دوستت دارم!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

زین سبب عشقت مانند سیگار است
چشم‌هایت چون ستاره در جهانی دیگر است
از عشقت چون پرستو بر دریا پرواز کنم
با نوای عشق تو یارم پرم را باز کنم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

موهایت مانند دریا پر موج است
و تو می‌دانی در این دریا چه می‌گذرد؟
من نمی‌دانم از کجا شروع کنم؛
اما می‌خواهم در این دریای بی‌پایان عاشق تو باشم.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

من تو را از خود بیشتر دوست می‌دارم
ای یار که بی تو زندگی سخت است
ای یار که بی تو زندگی مرگ است
دل کندن از این دنیای پر غم سخت است
اما خدا را شکر می‌کنم که در همین لحظه به فکرم هستی ای یار!
تو مرا از درون خود بیرون خواهی کرد
هرچه باشد من تو را دوست دارم!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان