مهم آموزشگاه نقد | تک رمان

  • نویسنده موضوع طلایه
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 52
  • بازدیدها 2K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

طلایه

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-28
نوشته‌ها
959
لایک‌ها
13,995
امتیازها
104
کیف پول من
8,717
Points
174
سطح
  1. حرفه‌ای
چگونه برای یک داستان نقد بنویسیم



این مطلب درباره ی نوشتن چگونگی نقد هست و همینجور که تو متنش گفته یه نقد خوب خیلی میتونه تاثیر خوبی رو ی نوشته های نویسنده بگذاره.
(این نوشته به نقل از سایت والیمار و توسط استاد Boromir نوشته شده که منبعشم گذاشته امیدوارم که کارساز واقع شه!)

بدون شک مهمترین کار بعد از نوشتن داستان، نقد کردنشه. یه نقد درست و تا حدی حرفه ای می تونه در روند نوشتن یه نویسنده تأثیر فوق العاده مثبتی بذاره؛ و بر عکس، یه نقد اشتباه و غیر حرفه ای می تونه نویسنده رو دچار دردسر کنه.
یک سری سوال که به نقل از جناب "رامين مستقيم" توی سایت دیباچه گذاشته شده، انتخاب کردم و اینجا قرار می دم تا اونایی که علاقه به نقد کردن دارن بتونن براساس اونا داستان ها رو نقد کنن. البته نقد کردن کار پیچیده ای هست که نیاز به مطالعه ی گسترده داره. اینا فقط برای شروعه، واگرنه هرکدوم کلی مطالعه در زمینه نویسندگی و حتی سایر هنرها و رشته ها می خواد.

بعد از خواندن داستان به صورت کامل، داستان را بر اساس این موارد بررسی کنید:

1-قهرمان داستان کیست؟ کشمکشها کدامند؟ این کشمکشها جسمی، فکری، اخلاقی و یا عاطفیاند؟ آیا کشمکش اصلی میان انسان نیک و انسان بد با مرزبندی خاص صورت میگیرد و یا این کشمکش از نوع بسیار پیچیده و ظریفی است؟

2-آیا پیرنگ دارای وحدت است؟ آیا همه قسمتهای داستان با مفهوم کلی و تأثیر آن مربوط هستند؟ هر حادثه از حادثه قبلی بهطور منطقی نشأة میگیرد یا بهطور طبیعی به حادثه بعدی میانجامد؟ آیا پایان داستان شاد است و یا غمگین و یا هیچکدام؟ آیا پایان داستان مناسبتی با کل داستان دارد؟

3-بهره برداری از تصادف و تقارن چند حادثه در داستان چگونه است؟ آیا از این رخدادها فقط برای آغاز داستان استفاده میشود یا برای پیچیدهتر کردن یا گشودن گره کور داستان؟ تا چه حد این رخدادها نامحتمل به نظر میرسد؟

4-تعلیق( هول و ولا) داستان چگونه آفریده میشود؟ آیا صرفاَ علاقه خواننده به« بعد چه میشود؟» معطوف است یا نگرانیها و دلمشغولیهای وسیعتری توجه او را جلب میکند؟ آیا در داستان مورد نظر، نمونه و یا نمونههایی از راز یا معمای غیرقابل حل وجود دارد که شخصیتهای داستان را بر سر دوراهی قرار دهد؟

5-چه استفادهای از ایجاد شگفتی در داستان میشود؟ آیا این شگفتی به طرز مناسبی صورت میگیرد؟ آیا این شگفتیها در خدمت مقصود مهمی هستند و ذهن خواننده را از نقاط ضعف داستان منحرف میسازد؟

شخصیتها:


6-نویسنده برای آشکار ساختن شخصیتهایش چگونه عمل میکند؟ آیا شخصیتها به حد کافی دراماتیزه( به نمایش درآمده) شدهاند؟ از تضاد شخصیتها چه استفادهای میشود؟

7-آیا شخصیتها نامتناقض عمل میکنند؟ آیا شخصیتها به حد کافی انگیزه عمل دارند؟ آیا باورکردنی هستند؟ آیا نویسنده موفق شده است از به کارگیری شخصیتهای کلیشهای و ساده و تکراری مانند« بقال محتکر» اجتناب ورزد؟

8-آیا هر یک از شخصیتهای داستان به حد کافی پرورده شدهاند تا توجیه کننده نقش و عمل خود در داستان باشند؟ آیا شخصیتها سادهاند( Flat) یا جامع(Vound)؟

9-آیا در داستان شخصیتی در حال تکوین وجود دارد؟ اگر چنین است، آیا تغییرات شخصیتی چشمگیر است یا ناچیز؟ آیا این تغییرات در مورد شخصیت مورد نظر باورکردنی است؟ آیا از انگیزه کافی برخوردار است؟ آیا نویسنده به شخصیت در حال تکوین خود فرصت کافی داده است؟

درونمایه:

10-آیا داستان دارای درونمایه خاصی است؟ درونمایه داستان چیست؟ آیا درونمایه تلویحی است یا آشکار؟

11-آیا درونمایه با مفاهیم همهپسند زندگی تضاد دارد یا مؤید آنها است؟ آیا درونمایه داستان نسبت به زندگی بینشی نوین به ما میدهد یا اینکه بینشی کهن را عمق و تازگی میبخشد؟

دیدگاه

12-نویسنده از چه دیدگاهی به داستان خود مینگرد؟ آیا دیدگاهش نامتناقض است؟ در صورت تغییر دیدگاه آیا توجیه کافی برای آن وجود دارد؟

13-انتخاب این دیدگاه برای نویسنده چه مزایایی دارد؟ آیا برای دریافت مقصود اصلی داستان این دیدگاه راهنمای مناسبی است؟

14-اگر دیدگاه به یکی از شخصیتهای داستان تعلق دارد، آیا این شخصیت دارای هیچ محدودیتی در تأثیرگذاری بر حوادث و رفتار اشخاص دیگر نیست؟

15-آیا نویسنده از دیدگاهش عمدتاَ برای آشکارسازی بهره میبرد یا برای پنهانکاری؟ آیا نویسنده به گونهای هدفمند و در عین حال از دادن اطلاعاتی مهم درباره شخصیتهای اصلی خودداری میکند؟

16-آیا در داستان از نمادها استفاده میشود؟ اگر چنین است آیا این نمادها دارای معانی خاصی هستند یا در نهایت مقصود اصلی داستان، مدنظر است؟

17- آیا از طنز مقطعی در داستان استفاده میشود؟ از طنز دراماتیک چطور؟ طنز کلامی؟ این طنزها چه عملکردی دارند؟

عاطفه( Emotion ) و فکاهه( Humour):

18-آیا داستان مستقیماَ تأثیر عاطفی را مورد هدف قرار میدهد یا عاطفه صرفاَ به شکل محصول جانبی و طبیعی پیش میآید؟

19-آیا عاطفه به حد کافی دراماتیزه شده است؟ آیا داستان نویس در لحظه و یا لحظههایی از داستان دچار احساسات « قیق و آبکی» شده است؟

فانتزی:

20-نویسنده از فانتزی چگونه استفاده میکند؟ فرضهای اولیه برای فانتزی داستان کدامند؟ آیا نویسنده از این فرضها بهطور منطقی استفاده میکند؟

21-آیا داستان صرفاَ فانتزی است یا هدف ارائه و تشریح حقایق بشری است؟ اگر چنین است پس این حقایق کدامند؟

پرسشهای کلی:

22-آیا ویژگی اصلی داستان« پیرنگ» آن است یا در شخصیت و یا تم و سایر عناصر؟

23-زمان و مکان ( قرارگاه) Setting در داستان چه سهمی دارند؟ آیا « زمان» و« مکان»ی خاص برای داستان ضروری است یا داستان در هر جای دیگری میتوانست اتفاق بیفتد؟

24-ویژگی سبک نویسنده چیست؟ آیا برای فضای دانش این سبک مناسب است؟

25-تأثیر عنوان انتخابی داستان در فهم آن چگونه است؟

26- آیا تمام عناصر داستان در خدمت مقصود اصلیاند؟ آیا هیچ بخش غیرضرور یا زائد وجود دارد؟

27-برداشت شما از مقصود اصلی داستان چیست؟ و نویسنده تا چه حد به بیان مقصودش نائل آمده است؟

28-آیا داستان عمدتاَ از نوع گریز است یا تفسیری؟ مقصود داستان چه اهمیتی دارد؟

29-آیا داستان را باز هم خواهید خواند و یا « داستان» ارزش یک بار بیشتر خواندن را ندارد؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

طلایه

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-28
نوشته‌ها
959
لایک‌ها
13,995
امتیازها
104
کیف پول من
8,717
Points
174
سطح
  1. حرفه‌ای
روشهای خوب برای نقد داستان



تمام انرژی و عصارهی روحتان را در یك داستان میریزید. شبها و روزها بر سر یك صفحه وقت میگذارید و كار میكنید تا دست آخر داستان نوشته میشود. در مرحلهی بعد داستانتان را به كسی میدهد تا بخواند، شاید آن شخص، خودش نویسنده باشد و شاید هم یك دوست. خلاصه خیلی وقت گذاشتهاید تا داستانی بنویسید كه پرفروش باشد یا دیگران از آن استقبال كنند. حتماً میدانید كه اگر به صورت حرفهای دنبال نوشتن هستید، دانش چگونه خوب نوشتن لازم است ولی كافی نیست. دانش دیگری را هم باید بدانید. درست است. دانش نقد كردن حرفهای یك داستان در زیر، سیاههای از نكات و سؤالهایی كه یك نقد خوب را شكل میدهند آورده شده و البته روشهای فراوانی برای نقد یك داستان هست. میتوانید بعد از نوشتن داستانتان چند روزی آن را كنار بگذارید و بعد مطالب زیر را بخوانید. بعد ببینید آیا این نكات در داستانتان رعایت شده است.

* * *

فرآیند نقد
در این بخش از نقد داستان سعی كنید موارد زیر را اجرا كنید. به یاد داشته باشید كه نگاه شما در چند موردی كه در زیر آمده هنوز آن نگاه یكسر تكنیكی به داستان نیست.
الف ـ به هیچ وجه مبادرت به خواندن سایر نقدهایی كه راجع به این داستان نوشته شده است نكنید. میتوانید خواندن آنها را به بعد موكول كنید.
ب ـ بهعنوان یك خواننده، برداشت و احساس خود را از داستان، بنویسید. برای مثال میتوانید روی این موضوع دقت كنید كه آیا داستان از همان پاراگرافهای اول توانسته شما را به خود جذب كند؟
ج ـ ضعفهای داستان را پیدا كنید. به یاد داشته باشید كه نوشتن یك نقد دو هدف را دنبال میكند: یكی، مشخص كردن نقاط ضعف آن و دیگر، ارائهی پیشنهادهای سازنده برای نویسنده تا داستان خود را تقویت كند.
د ـ اگر داستان نقطهی قوتی دارد آن را مشخص كنید.
هـ ـ هرگز طی نقد داستان به نقد شخصیت نویسنده نپردازید. تمركز شما فقط و فقط باید روی نوشته و متن باشد. بنابراین زندگی و شخصیت نویسنده هیچ ارتباطی به نقد اثر ندارد.

نقد عناصر داستان
یك داستان معمولاً در بردارندهی عناصری است كه به شكل قاعده درآمدهاند. البته یك داستان خوب الزاماً نیازی به تبعیت بیچون و چرا از این قواعد ندارد و میتواند از این قواعد تخطی كند و حتی ژانر خود را هم زیر پا بگذارد. با این حال، در مبحث روایتشناسی، روایت باید دارای ویژگیهایی باشد تا در فرایند شناخت و نقد آن به مشكلی بر نخوریم. در زیر به شكل ساده و گذرا این عناصر بررسی میشود؛ با این توضیح كه دو كتاب ارزشمند «دستور زبان داستان» از احمد اخوت و عناصر داستان از رابرت اسكولز (ترجمهی فرزانه طاهری) جزء منابع خوب حیطهی روایتشناسی و شناخت عناصر داستاناند كه میتوانید به آنها مراجعه كنید.

الف ـ شروع داستان (OPENING)
آیا اولین جملات و پاراگرافهای داستان توجه شما را به خود جلب كرده اند؟ هرقدر كه نویسنده در داستان خود شروع بهتری داشته باشد، بیشتر میتواند خواننده را جذب كند. حتی ما وقتی در كتابفروشی هستیم و كتاب داستانی را میبینیم كه با نویسندهی آن آشنایی نداریم، یكی از معیارها برای خرید آن میتواند توجه به دقت به نحوهی شروع آن باشد. ادوارد سعید گفته: «بدون داشتن ذرهای از احساس آغاز، هیچ اثری را نمیتوان شروع كرد؛ همانطور كه بدون این احساس پایانی هم در كار نخواهد بود». رابرت اسكولز در كتاب عناصر داستان معتقد است كه در شروع داستان باید شخصیتهای كلیدی معرفی و مناسبتهای اولیهی آنها مشخص شود، زمینه برای كنش اصلی آماده شده و چنانچه داستان نیاز داشته باشد، چیزی دربارهی گذشتهی آن عنوان كند. باید در شروع داستان اولین نشانههای بحران داستان به خواننده نشان داده شود؛ بحرانی كه بعداً كنش اصلی داستان را به همراه دارد. به هرحال شروع داستان خیلی مهم است و یك منتقد هم حتماً باید به شروع داستان توجه اساسی داشته باشد.

ب ـ كشمكش (CONFLICT)
منظور از كشمكش، درگیری ذهنی یا اخلاقی شخصیت داستان است كه از امیال یا آرزوهای برآورده نشده یا مغایر ناشی میشود. در داستان باید دید آیا كشمكش عاطفی شخصیت اصلی و نیز كشمكش بین شخصیتهای دیگر وجود دارد؟ و نویسنده تا چه حد توانسته كشمكش بین شخصیتها و كشمكش شخصی قهرمان داستان را نشان دهد.

طرح
مبحث طرح یكی از مباحث پیچیده و اساسی در داستان است. اما اینجا بهطور گذرا میگوییم منظور از طرح، نقشه،نظم، الگو و شمائی از حوادث است. به بیان بهتر، حوادث و شخصیتها طوری در داستان شكل مییابند كه كنجكاوی و تعلیق خواننده را به دنبال میآورند. خواننده حوادث داستان را پی میگیرد و میخواهد علت وقوع آنها را بداند. شاید لازم باشد بگویم كه طبق تعریف ای.ام.فورستر بین داستان و طرح، فرق است. داستان نقل رشتهای از حوادث است كه بر طبق روالی زمانی ترتیب پیدا كردهاند. اما طرح، نقل حوادث است با تكیه بر موجبیت و روابط علی و معلولی. در این قسمت از نقد باید نكاتی را كه مرتبط با طرح است در نظر بگیریم: آیا طرح اصلی واضح و قابل باور است؟ آیا شخصیت اصلی مسألهی تعریف شدهای برای حل كردن دارد؟ آیا خواننده میتواند زمان و مكان داستان را به آسانی تشخیص دهد؟ و...

فضاسازی داستان (SETTING)
در این قسمت باید دید آیا توصیف كاملی از پس زمینهی داستان ارائه شده است! آیا نویسنده اسمهای خوبی برای آدمها، مكانها و اشیا به كار بـرده است؟ آیا بین زمان و نظم حوادث در داستان هماهنگی است؟

شخصیت پردازی (CHARACTERIZATION)
شخصیت در تعریفی ساده، انسانی است كه با خواست نویسنده پا به صحنهی داستان میگذارد و كنشهای مورد نظر نویسنده را انجام میدهد و سرانجام از صحنهی داستان بیرون میرود. البته در نگاهی دیگر، شخصیت موجودی پویا است كه در كنشهای داستانی ظاهر میشود و اگرچه از طرح كلی داستان پیروی میكند ولی گاهی خود ابتكار عمل به دست گرفته و همهچیز را رهبری میكند. در نقد داستان باید دید آیا شخصیت خوب پردازش شده است؟ آیا تصویر استادانهای از فرهنگ، خصوصیات، دورهی تاریخی و موقعیت مكانی شخصیت اصلی ارائه شده است؟ آیا حس تناقض و كشمكش درونی شخصیت به خوبی نشان داده شده است؟

دیالوگ (DIALOGUE)
در این قسمت باید دید آیا كلماتی كه از د*ه*ان شخصیتها بیرون آمده تناسبی با خلق و خوی آنها دارد؟ آیا خواننده قادر است از خلال دیالوگ بین شخصیتها به فضاسازیها و توصیفهای نویسنده پی ببرد؟ اگر چنین باشد میتوان داستان را دارای نقطهی قوت دانست.

زاویه دید (POINT OF VIEW)
زاویه دید منظری است كه نویسنده ـ راوی و یا شخصیتها از طریق آن به داستان و حوادث آن مینگرند. این منظر، بهطور عمده دو ساحت دارد: ساحت چشم و ساحت فكر. ساحت چشم نگاه یا نظر (PERSPECTIVE) را به بار میآورد و ساحت فكر، ایدئولوژی و وجههی نظر را. در داستان باید دید زاویهی دید اول شخص است یا سوم شخص و یا دانای كل. در عین حال تغییر زاویه دید در داستان به چه شكلی است؟ آیا این كار به شكلی استادانه انجام میشود؟ و اصولاً آیا در داستان ما شاهد تعدّد زاویه دیدها هستیم یا یك زاویه دید واحد بر داستان حاكم است؟
مواردی كه در بالا مطرح شد جزء عناصر اصلی داستان محسوب میشوند كه دانستن آنها اگرچه برای داستاننویسی و ناقد لازم است، اما كافی نیست. یك اثر داستانی خلاقانه، ظرفیتهای خاص خود را دارد؛ لذا مطابقت دقیق و موبهموی آن با عناصر فوق، نقطهی قوت و برجستگی آن محسوب نمیشود. با این حال چنانچه اثری بتواند پابهپای این قواعد، تفاوتها و برجستگیهای خاص خود را هم داشته باشد، آن وقت ما میتوانیم آن را داستانی قوی و ارزشمند بدانیم و مطمئن باشیم كه ارزش بیشتر از یك بار خواندن را دارد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

طلایه

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-28
نوشته‌ها
959
لایک‌ها
13,995
امتیازها
104
کیف پول من
8,717
Points
174
سطح
  1. حرفه‌ای
آشنایی با شیوه عملى نقد کتاب
دکتر یونس شکرخواه

نقد کتاب، توصیف و ارزیابى یک کتاب است. نقد کتاب باید بر روى هدف، محتوا و نحوه نوشتن کتاب (اقتدار اثر)متمرکز باشد.
پیش از آنکه خواندن کتاب را آغاز کنید، موارد زیر را در نظر بگیرید:

1- عنوان کتاب: عنوان کتاب چه چیزى را القا مى‏کند؟

2- پیشگفتار:
پیشگفتارها همیشه اطلاعات مهمى درباره منظور نویسنده از نوشتن کتاب در اختیار شما مى‏گذارند و به شما کمک مى‏کنند تا موفقیت احتمالى نویسنده را حدس بزنید.

3- فهرست مطالب: از نحوه سازماندهى کتاب خبر مى‏دهد و به شما کمک مى‏کند تا اهداف اصلى نویسنده را دریابید. فهرست مطالب به شما کمک مى‏کند تا ببینید نویسنده چطور مطالب خود را از نظر محتوایى، زمانى و غیره طبقه‏بندى و ارائه کرده است.

متن را بخوانید

هنگامى که متن کتاب را مى‏خوانید، نکات جالب آن را یادداشت کنید و پاراگراف‏هاى مهم را براى استفاده به صورت نقل قول در مطلبى که خواهید نوشت، ثبت کنید.

این پرسش‏ها را نیز در ذهن داشته باشید:

1- حوزه یا ژانر کتاب از چه قرار است؟ آیا نویسنده در آن حوزه و یا ژانر حرکت کرده است؟ (اگر ضرورت دارد آن را با حوزه‏ها و ژانرهاى موجود مقایسه کنید)

2- کتاب از چه زاویه‏اى روایت شده است؟ (راوى کتاب یا همان بحث دیدگاه اول‏شخص، داناى کل و غیره)

3- سبک نویسنده چیست؟ رسمى یا غیررسمى؟ آیا سبک نویسنده مناسب مخاطب موردنظر اوست؟ اگر کتاب مورد بررسى از نوع ادبى است، نویسنده از کدام ابزارهاى ادبى بهره گرفته است؟

4- آیا مفاهیم به روشنى بیان شده‏اند؟ نظریات نویسنده چطور پرورش داده شده است؟ چه حوزه‏هایى را پوشش داده و چه حوزه‏هایى را پوشش نداده است؟ این امر به شما کمک مى‏کند تا نحوه نوشته شدن کتاب و به عبارت بهتر اقتدار اثر را ارزیابى کنید.

5- اگر کتاب مورد بررسى شما از نوع داستانى است ،درباره مقولاتى چون طرح داستان، شخصیت‏ها، موقعیت‏هاى مکانى و نحوه ارتباط آنها با مضمون اصلى یادداشت‏بردارى کنید. نویسنده چگونه شخصیت‏هایش را ارائه و ترسیم کرده است؟ شخصیت‏ها چطور پرورش داده شده‏اند؟ (شخصیت‏پردازى) ساختار داستان چگونه است؟

6- اطلاعات ارائه شده چقدر دقیق و موثق است؟ اطلاعات ارائه شده را با منابع دیگر مقایسه و کنترل کنید.

7- اگر ضرورت داشته باشد، قطع کتاب، صفحه‏آرایى، نحوه استفاده از حروف، صحافى، نقشه‏ها و جدول‏ها را هم بررسى کنید و ببینید در خدمت درک بیشتر کار هستند یا خیر.

8- به انتهای کتاب رجوع کنید، آیا نمایه کتاب درست ارائه شده است؟ منابع مورد استفاده چطور است؟ آیا نویسنده از منابع درست بهره گرفته است، از منابع اولیه استفاده کرده است یا از منابع ثانویه؟ از منابع به چه نحو استفاده کرده و آیا برخى از نکات قابل‏حذف بوده است یا خیر.

9- و بالاخره، اثرى که خواندید کارى را به جلو بـرده و یا به پایان رسانده است؟ آیا به اثر دیگرى در این زمینه نیاز نیست؟ کار او را با دیگران مقایسه کنید.

با سایر منابع مشورت کنید

سعى کنید اطلاعات بیشترى درباره نویسنده، کیفیت کار او، شهرت او، نفوذ او و غیره از منابع گوناگون به دست آورید. هر نوع اطلاعاتى که درباره کتاب مورد بررسى و یا پیرامون نویسنده آن به دست مى‏آورید، براى محرز کردن و یا عدم احراز اقتدار یک نویسنده، مفید خواهد بود. ضمناً اگر از شرایط حاکم بر نوشته شدن اثر (از نظر اجتماعى، سیاسى، فردى و...) و یا از نظریات و تئورى‏هاى انتقادى (در حیطه ارتباطات، زبان‏شناسى و نقد ادبى) اطلاع داشته باشید، بر غناى نقد شما اضافه خواهد شد. استادان ادبیات و کتابداران مى‏توانند در این زمینه کمک قابل توجهى به شما بکنند.

چارچوب کار داشته باشید

حالا به یادداشت‏هایى که برداشته‏اید، دوباره نگاه کنید. سعى کنید استنباط ها و برداشت‏هایتان را یکدست کرده و آنها را به عبارت یا عباراتى تبدیل کنید که منظور و نظریه اصلى نقد شما را توصیف کنند. حالا مباحثى را که به نظریه اصلى شما کمک مى‏کنند به خدمت بگیرید. این مباحث باید به طرزى منطقى از نظریه اصلى شما حمایت کنند.

پیش‏نویس را بنویسید

دوباره یادداشت‏هایتان را مرور کنید. با استفاده از چارچوب پیش‏گفته، به پیش بروید و هرجا که لازم است به یادداشت‏هایتان ارجاع بدهید. نقدى که مى‏نویسید باید دربردارنده موارد زیر باشد:

1- اطلاعات اولیه: اطلاعات اولیه، اطلاعات دقیق مربوط به کتاب‏شناختى است؛ یعنى عنوان کامل کتاب، نویسنده، مکان انتشار، ناشر، تاریخ انتشار، چاپ )اول یا دوم و...(، تعداد صفحات، نمودارها، نقشه‏ها، قیمت و شماره استاندارد بین‏المللى کتاب )شابک(.

2- مقدمه: سعى کنید توجه خواننده را با همان اولین جملات خود جلب کنید. مقدمه باید دربردارنده نظریه اصلى شما باشد و وزن و لحن نقد را نشان دهد.

3- پروراندن بحث: با استفاده از مباحثى که از نظریه اصلى شما حمایت مى‏کنند، نقد خود را بپرورانید. در عملکرد نویسنده از توصیف، تبیین و ارزیابى استفاده کنید و نکات مهم خود را به همراه نقل قول از کتاب ارائه کنید.

4- نتیجه: اگر نظریه اصلى شما مستدل بیان شده باشد، نتیجه به طرزى طبیعى عرضه خواهد شد. مى‏توان از یک اظهارنظر پایانى هم استفاده کرد و حتى دوباره نظریه اصلى را تکرار کرد. اما هرگز در این بخش بحث دیگرى را باز نکنید.

پیش‏نویس را بازنویسى کنید

1- اجازه بدهید بین پیش‏نویس شما و دوباره‏نویسى آن کمى فاصله بیفتد. این کار باعث مى‏شود تا نسبت به آنچه به‏عنوان پیش‏نویس نوشته‏اید، فاصله ایجاد شود.

2- پیش‏نویس را به دقت بخوانید و به دنبال روان کردن متن و تقویت انسجام آن باشید.

3- از جنبه دستورى و املاى واژه‏ها، به دقت نقدتان را بررسى کنید. 4- دوباره به ارجاعات خودتان دقت کنید. آیا ارجاعات شما از نظر پانوشت با اشکالى مواجه نیست؟

نقد شما آماده انتشار است. هر خواننده‏اى از خواندن یک نقد حرفه‏اى و کارشناسانه لـ*ـذت خواهد برد. لذتى که شما باعث آن شده‏اید. شما که به غیر از این فکر نمى‏کنید!؟


منابع

1- Drewry , John. Writing Book Reviews.Boston : The Writer, 1974 (REF PN 98. B7D7 1974)
2- Literary Reviewing. Charlottesville: University Press of Virginia, 1987. (PN441, L 847 1987-Stauffer Library Books)
3- Meek, Gerry. How to Write a Book Review. UW Library Reference Service Aids 16.(N.P:n.p,n.d)
4- Teifelbaum, Harry . How to Write Book Reports. New York: Monarch Press.1975.
5- Thomson, Ashley. How to Write a Book. Canadian Library Journal.(Dec, 1991)
6- Walford, A.J.ed. Reviews and Reviewing: A Guide. Phoenix, Az: Dryx press. 1986.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

طلایه

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-28
نوشته‌ها
959
لایک‌ها
13,995
امتیازها
104
کیف پول من
8,717
Points
174
سطح
  1. حرفه‌ای

نقد چیست؟منتقد کیست؟ 1


اگه ازمون بپرسن که رمان نوشتن رو از کی آغاز کردید و یا استارتش چی بوده، اکثریتمون می گیم:

-یه رمان عاشقانه خوندم. اینقدر قشنگ بود که وقتی به خودم اومدم، دیدم می تونم منم یه داستان قشنگ و جذاب بنویسم!

-راستش من خیلی کتاب می خونم و نمره ی انشام هم عالیه!

-از اونجایی که مورد اعتماد همم، خیلیا باهم درد و دل می کنن. زندگیشون جون می ده برای رمان کردن!

البته اینا برخی مثال های موجود بود که من باهاشون برخورد کردم. شایدم بین ما نویسنده ها، ادمایی باشن که رشتشون، خانوادشون و یا حتی خودشون توی این عرصه باشن و قدم برداشته باشن.

حالا ما فرض می کنیم سه موردی که گفته شد، انشاشون ۲۰، ادبیاتشون فول و... باشه. حالا اگه شمای نویسنده می خوای بنویسی، به اصول نوشتن توجه داری؟

چند نفر بین ما هستن که با پیرنگ و فضا سازی و دیالوگ نویسی و... آشنان؟
شاید اسمشون به گوششمون خورده باشه اما واقعا با کاربرد هاش برخورد داشتیم؟

البته باید گفت از بین چند تا رمانی که می خونیم، یه چیزایی یاد گرفتیم و توینوشته هامون به کار می بریمشون!
ولی اسماشونو می دونیم؟

حتما میگید اوه! کی می ره این همه راه رو؟ یه اسم می ذاریم و تموم!
ولی باید بگم، شرط اول رمان نوشتن، انتخاب یه اسم خوب و با معناس!

حالا اینا به کنار. میگیم یه اسم با معنا پیدا کردیم. ولی همین اسم مفهوم دار، باید از چه قوانینی پیروی کنه؟

۱) بهتره اسم کوتاه باشه. اون قدر طولانی نباشه که خواننده نیم ساعت بشینه اسم رو بخونه! با یه کلمه ی مفید، کار خودمون رو راحت کنیم.

۲) مرموز و جذاب باشه! چون کلمه ی مرموز رو اوردم، کامل توضیحش میدم؛

برای مثال شما یه رمان جنائی داری. نمی تونی اسم رمانتون رو، «گلپری جون» و« دم ما شش نفر گرم » بذارید. فکر می کنم منظورم رو متوجه شده باشید. البته می شه این اسم ها رو گذاشت اما خب از کیفیت کار زده می شه.

۳) کلیشه ای نباشه! الان هر رمانی رو که می بینید، اسما شبیه به هم شدن. عشق رو که به توان بی نهایت هم رسوندن. انگار الگوریتمه و قراره از قوانین فیبوناتچی پیروی کنه.

با کمی خلاقیت، می تونید اسمای خوب و جذابی رو پیدا کنید.
توی نقد باید منتقد به:
مفهوم اسم، هماهنگی کلمات، کوتاهی اسم و ارتباطش با موضوع رو، معیار خودش قرار بده.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

طلایه

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-28
نوشته‌ها
959
لایک‌ها
13,995
امتیازها
104
کیف پول من
8,717
Points
174
سطح
  1. حرفه‌ای
نقد چیست؟منتقد کیست؟ 2

ژانر یا سبک؟

وقتی می خواید یه رمانی رو شروع کنید، می گید؛
موضوعش عاشقانه باشه، تلخ نباشه، طنز باشه و...

یعنی قالب نوشتار و موضوعی رو محدود می کنید. حالا اگه شما بخواید برایرمانتون، تگ موضوعی و یا ژانر بزنید؛ دنبال چه کلمات و موضوعاتی می رید؟

حتما این ژانرا به گوشتون خورده:
اربـاب و رعیتی!
هم خونه ای!
کتک کاری!
کلکلی!
فانتزی!
و ....

با قاطعیت می گم :« اینا ژانر نیستن!» و ممکنه زیر مجموعه ی ژانر های دیگه باشن. مثلا رمان کلکلی، دارای محتوای طنزه، پس زیر مجموعه ی ژانر طنزه.
بقیه ی این ژانر های ساختگی هم، به همین شکل پیدا شده.

.سوال:
روی برخی از رمانا می خونیم:
علمی تخیلی، کمدی ، تاریخی، جنائی و...
پس اینا چین؟

اگه کسی دنبال ژانر باشه و یا حسابی فیلم ببینه، می دونه که اینا، سبکن نه ژانر.

سبک، نوع نوشتن و فضای متن رو مشخص می کنه و ژانر، قالبش. یعنی می شه گفت ژانر مجموعه ی مرجع سبکه. و ابعاد بیشتری رو، زیر پوشش خودش می گیره.

حالا چه ژانر هایی داریم؟
معروف ترین اون ها، عاشقانه، اجتماعی، غمگین، تراژدی، طنز و پلیسی است. البته بازم داریم.

بعضی اوقات، سبک ها با ژانر ها، اسم های یکسانی دارن و باید حواسمون باشه اون ها رو با هم اشتباه نگیریم.

پس با توجه به موضوع و نوع نوشتمون، سبک و ژانر رمانمون رو مشخص می کنیم تا:
خواننده متوجه بشه چه رمانی و با چه موضوعی داره می خونه.

منتقد:
با توجه به فضا، نوع گویش، جلد، مقدمه و متن؛ نویسنده را به ژانر مناسب راهنمایی کرده و ارزیابی می کند.




۳ راهکار برای معرفی داستان، قبل از شروع

مسلما وقتی شما کتابی می خونید، در ابتدا؛
مقدمه یا پیش گفتار رو مشاهده می کند.

اصولا هیچ کدوم یک از ماها، بهشون توجه نداریم و سرسری رد می شیم. ولی خب! شاید برامون مهم شده باشه که داستانی که بهمون معرفی شده، از چه قراره و موضوعش چیه؟!

کمتر کتابیه که مقدمه نداشته باشه. مقدمه یعنی زمینه چینی. نویسنده باید فضا و ماجرا رو، داخل این بخش مطرح کنه. صرفا نباید یه گزارش باشه. چون در اون صورت، میشه خلاصه.

برخی از نویسندگان، توی مقدمه شعر و دکلمه می نویسن. نمی گم کار اشتباهیهاما درست هم نیست.

توی مقدمه، یک بخش از داستان، به صورت زاویه ی سوم گفته میشه.
یه مثال می زنم تا متوجهش بشید:

«در حالی که از دویدن، نفس نفس می زد، کنار یک دیوار ریخته شده، کمین گرفت. دستش را روی قلبش می فشرد و هر چند لحظه یک بار، اطراف را، می پایید:
-اقا؟
هراسان، به پسر بچه ای که کنارش نشسته بود، چشم دوخت:
-تو کی اومدی؟
پسرک شانه ای بالا انداخت:
-از وقتی که اینجا بودی. دنبالتن؟
اخمی از این حقیقت، روی پیشانیش نقش بست و دستش را روی دهانش نگه داشت:
-اگه می خوای زنده بمونی، ساکت باش!»
این یه مثال بود. حالا بستگی به موضوع و شرایط داستان، شما می تونیدمقدمه های مختلفی رو بنویسید. به طوری که خواننده جذبش موضوع بشه.

حالا پیش گفتار چیه؟
باید گفت که پیشگفتار یک نوع مقدمس اما برای هر داستانی استفاده نمیشه.
بیشتر برای رمان های مجموعه ای و چند جلدیه که می خواد خبر های جلد قبل رو در اختیار خواننده بذاره.
مثلا شما یه کتاب از مجوعه ی نبر با شیاطین رو خریداری کردید. از قضا، جلد یک رو هم نخونید و کتابی که در دست دارید، جلد ششمشه.
مسلما از ماجرا ها و داستان بی خبرید اما با خوندن پیشگفتار، کمی از اطلاعات جلد قبل رو مطرح می کنه و باعث فهم شما از این موضوع میشه.
این نوشته می تونه از هر زاویه ای باشه و حالت خاطره نویسی رو بگیره.

حالا خلاصه....
خلاصه توی کتابای چاپی زیاد دیده نمیشه. بلکه پشت جلدش، در مورد موضوع،اتفاقات و تصمیمات نوشته می شه.
محتواش باید اتفاقات و شرایط رو شرح بده. خواننده رو کنجکاو کنه. اما خب؛ نباید همه چیز رو لو بده و حالت مرموزی رو باید داشته باشه.

با این روش ها، شما می تونید محتوای داستانی خودتون رو، با خواننده در میون بذارید و شکل و قالب به داستان بدید.

توی نقد:
به میزان اثرگذاری مقدمه و خلاصه، ربطش با داستان، بهتر نوشتن، راهنمایی نویسنده به انتخاب نوع نثر و... کمک و توجه داشته باشه.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

طلایه

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-28
نوشته‌ها
959
لایک‌ها
13,995
امتیازها
104
کیف پول من
8,717
Points
174
سطح
  1. حرفه‌ای
نقد چیست؟منتقد کیست؟ 3

پوسته ی رمان

حتما از این عنوانی که گذاشتم متوجه منظورم شده باشید. ولی باید بگم اشتباه فهمیدید. این بحث کوتاه، در مورد قالب و ظاهر رمان نیست.

این بخش فقط و فقط در مورد جلد رماناس.

فرض می کنیم یه ظرف شکولات گذاشتن جلومون. اغلبا هممون شکارچیای ماهری هستیم و بهترینا رو، روی هوا می زنیم.
اما یه سوال:

از کجا می فهمیم کدوم بهتره؟!

هممون می دونیم اگه روی بسته بندی عکس پرتغال باشه، طعمش پرتغالیه و اگهالبالو، آلبالویی.

هیچ وقت توی جلد توت فرنگی، طعم سیب نبوده! حالا شاید بگیم یکی دو مورد استثنا داشتیم.

اون استثنا ها رو بندازیم دور اما این اتفاق غیر عادیه.

حالا با بحث رمان خودمون ربطش می دیم. مثلا من یه رمان با ژانر ترسناک دارم. مسلما یه عکسی انتخاب نمی کنم که دو تا کفش کتونی توشه و کنار هم قدم می زنن!

بیشتر ذهنم درگیر عکسای ترسناک یا فضای جنگلی و شب می شه.


یا بر فرض شما یه رمان جنایی داری. روش عکس یه دختر که داره می خنده و حرکات جلف انجام می ده ، نمی ذارید!

اینا مثال های سادش بود. خب حالا ما یه عکس خوب و نایس پیدا کردیم. کارمون تمومه...

نه تموم نشده!

دکور اتاق شما ترکیبی از رنگ های شیری و شکولاتیه. حالا میگیم تخت رنگ شکولاتی، کمد و میز هم شیری اگه یکی از تجهیزات اساسی اتاق، مثل پرده؛ رنگ جیغ و تو چشمی داشته باشه، چه قدر بد و زشته!

حتی اگه رنگشم خوب و عالیه اما خب... به هم نمی خورن.
توی جلد هم عکسای به هم مربوط و نوع فونت و رنگ امیزی مهمه. حتی می شه گفت حسایی که باید منتقل بشن، از توی رنگای جلد بیرون میزنه.

مثلا اگه رمان من عاشقونس، باید دنبال رنگای روشن باشم. اینجوری می تونم انرژی مثبت و حال و فضای رمان رو به مخاطب، انتقال بدم.

منتقد:

به رنگ بندی، ربط عکس با موضوع، نوع فونت و رنگش توجه و تحلیل کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

طلایه

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-28
نوشته‌ها
959
لایک‌ها
13,995
امتیازها
104
کیف پول من
8,717
Points
174
سطح
  1. حرفه‌ای
نقد چیست؟منتقد کیست؟ 4

شخصیت سازی

شما مقدمه و خلاصه و داستان رو نوشتید. حتما حتما موضوع دور محور چند تاشخصیت میچرخه تا جریان داستان شروع شه.

توی شخصیت سازی، باید با توجه به رمان، چند تا نقش رو مشخص کنید:

شخصیت اصلی
شخصیت منفی
قهرمان
شخصیت های فرعی
شخصیت محبوب
شخصیت منفور
و...

با توجه به اینکه رمان شما دارای شخصیت های متفاوتی هست و میتونید با دستبندی بالا، از هم تفکیکشون کنید.

حالا برمی گردیم به موضوع اصلی؛
شخصیت های شما دارای چه ویژگی و اخلاق و رفتاری هستند؟

مطمعنا نمی تونید بگید همشون از دم یه قیافه و اخلاق و رفتار دارند.

پس اینجا باید برای هر شخصیت صفت و ویژگی قائل شد.
مثلا شما شخصیتی به اسم علی دارید:
-علی میتونه فردی مهربون و خوش قلب، انسان دوست، کمی استرسی و چهره ی اروم و ملایمی داشته باشه.
حتی می تونه موقع صحبت کردن تپق بزنه و صدای سوزنی داشته باشه.
رنگ موهاش شاید مشکی و چشمای باریکی داره که هر وقت می خنده، کنارش چشماش چروک می شه و....

هر چقدر این ویژگی ها رو زیاد کنید و تفاوت بین افراد بشید، باعث می شید که هر شخصیت، برای خودش مستقل بشه و برای خواننده جا میوفته.

منتقد:
ویژگی شخصیت ها، نوع رفتار ، نشستن ویژگی ها بر روی شخصیت و نقش هر کدام در رمان.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

طلایه

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-28
نوشته‌ها
959
لایک‌ها
13,995
امتیازها
104
کیف پول من
8,717
Points
174
سطح
  1. حرفه‌ای
نقد چیست؟منتقد کیست؟ 5

مکالمه و گفتگو

رسیدیم به یکی از بخش های مهم داستان؛

مطمعنا شخصیتا ساکت و صامت نیستن و صحبتی دارند. حالتی دارند و کاری انجام می دن.

میشه گفت دیالوگ یه جورایی به توصیف هم می تونه مرتبط باشه.

مثلا:
_دارم می رم بیرون!
-کجا می ری این موقع شب؟! چی شده؟
-برمی گردم زود.
همین یه ذره صبحت، یه دیالوگ کوتاه ایجاد کرد. حالا همین جمله رو می خوایم کنکاش کنیم:
-نفر اول حاوی یه سری اطلاعاته که حالت راز مانند داره. شما این رو می تونید از حالت و حسش متوجه بشید. فرض کنید شخصی شتابان و سریع می گـه:
-دارم می رم بیرون.
و از جواب شخص دوم که میگه:
-کجا؟ این موقع شب؟! چی‌شده؟!
متوجه می شید که جریان خیلی باید مهم باشه که فرد دوم جا بخوره و ازش بخواد که بگه کجا می ره؟ برای چی می ره!؟ چقدر مهم بوده که این موقع از ساعت بیرون می ره.
پس یه جورایی حس نگرانی و بی امینی باید حس بشه.
و در جوابش که گفته می شه زود میام.
یعنی جواب هیچ کدوم از سوالاتشخص دوم داده نشده و فقط می خواد اطمینان حاصل کنه که بر می گرده!
حتی اینجا هم حرفشو نگفت و به صورت راز نگه داشت.

دیالوگ در اصل همینه. حس جملات باید به قدری قوی نوشته شده باشه که خواننده حسش کنه!

این کار می تونه با جمله بندی های درست، علایم نگارشی به جا و توصیف حالات که در منولوگ نوشته می شه، انتقال داد.

این فقط یه مثال خیلی کوچیک بود و چون دیالوگ و منولوگ خیلی وسیع تر از این دو مثال خواهد بود، در ادامه دوباره بهش خواهیم پرداخت.

منتقد:
به بیان درست منظور و مربوط بودن جملات به هم و به بافت داستانی. انتخاب درست کلمات و حس امیزی.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

طلایه

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-28
نوشته‌ها
959
لایک‌ها
13,995
امتیازها
104
کیف پول من
8,717
Points
174
سطح
  1. حرفه‌ای
نــقد نیست ؟!
نویسنده: آئین



معمولا وقتی می خوایم شروع به یادگیری چیزی کنیم ، اولین سوالی که باهاش رو به رو می شیم با فعل "چیست " مطرح می شه. اما تو این حوزه ، من می خوام بهتون بگم چه چیز هایی نقد محسوب نمی شه . این جوری تا حدود زیادی می تونین از گفتن حرفای غیر اصولی تو این زمینه پرهیز کنین!
به این چند جمله توجه کنین :
-خخخخخ خیلی باحال بود رمانت
-ممنون که می نویسی...ادامه بده
-وااااای عاشقتم...خیلی اصغر رو دوس دارم...تو رو خدا زودتر پست بذار
-آخه چرا اقدس اینقدر با عباس لج می کنه ؟ اُهههههه هیچ خوشم نیومد...ولی ادامه بده گلم !!!
-شروع رمانت رو تبریک می گم....چه خوب که من اولین نفری هستم که تو تاپیک نقدت نظر می ذارم
-خوش حالم که می تونم با دومین رمانت هم همراهی کنم
-شکلک و دیگر هیچ....!
این جملات ( که صد البته به مقدار زیاد توتاپیک های نقد مجازی نوشته می شن ) اصــــــلا نـــــقد محسوب نمی شــــونــــــد !
اگه حرفی در مورد معیارهای رمان ندارین ، لطفا اصلا پست نذارین ! بهتر از اینه که اسپم بدین و به نویسنده طفل معصوم هم کمکی نکنین !
حالا به این قسمت توجه کنین :
-غلام خیلی پسر محشریه..بعد از اینکه با صغری تصمیم به ازدواج گرفت ، خودش جلو پدرش ایستاد و حرفشو به کرسی نشوند...واقعا اونجایی که صغری اومد به خواهرش کبری گفت من می خوام با غلام برم زیر یه سقف ، قند تو دلم آب شد . اما اکبر ، دوست غلام ، با این رفتاراش اونو بدجور چزوند و....!
این مدل پیام هم خیلی تو تاپیک های نقد رایجه . در واقع خواننده می ره عینا پست رمان رو تو صفحه نقد ، به طور خلاصه تعریف می کنه ! به جای اینکه بگه توصیفت فلان بود ، فضاسازی بیسار بود ، دیالوگ ها بهمان بود ، می ره خود پست رو به صورت کوتاه شده تحویل نویسنده میده ! این مدل پیام هم کاملا اسپم محسوب میشه و اصــــــلا نقـــــد محســـــوب نمی شــــــود !
این متن رو بخونین :
-من واقعا جعفر رو درک میکنم ...بعد از اینکه اعظم بهش گفت برو گورتو گم کن ، من یاد گذشته خودم افتادم..منم همچین روزایی رو تجربه کردم...وای که درد جامعه ما همین حرفای زشتیه که عشاق به هم میزنن...به نظر من اینا باید برن پیش روانشناس...اعظم خیلی سختی کشیده ، واقعا من می فهممش...دخترا همیشه تو ایران همین مدله بدبخت تشریف دارن و....
این مدل کلمات هم تو صفحات نقد به چشم میخوره . خواننده میشینه فقط از لحاظ احساسی پست رو بررسی میکنه . یه جاهایی هم میزنه جاده خاکی و مسائل شخصی خودش رو واردش میکنه و از اون ور میره مسائل روانشناسی و اجتماعی رو هم وارد میکنه...بعد یهویی نویسنده مفلوک (!) به خودش میاد و میبینه خوانندش تقریبا 11 خط در مورد مشکلات جامعه ، از نگاه خودش نوشته و هیچ سودی در جهت ارتقا متن ، به نویسنده نرسونده!! این مدل پیام هم، اصــــلا نقـــــــد محســــــوب نمی شــــود!
به مورد بعدی توجه کنین :
-خیلی نویسنده مزخرفی هستی....چرا نذاشتی قُلی به گُلی برسه ؟؟؟ آخه چراااااااااا ( یه عالمه شکلک گریه )...دیگه رمانت رو نمیخونم...برات متاسفم که به نظر خواننده ات اهمیت نمیدی ...بوققققق ( سانسور کردنش بهتره !)
بعضی مواقع نویسنده در جهتی رمان رو پیش میبره که باب میل خواننده نیست ، خواننده هم با شجاعت تمام میره هر چی دری وری از دهنش در میاد تو صفحه نقد تحویل نویسنده جان (!) میده ! در واقع یه زمان هایی هست که خواننده اصرار داره روند رمان رو مطابق سلیقه خودش تغییر بده ، که البته به هیچ وجه یه اقدام اصولی محسوب نمیشه ! ببینین ، یه منتقد فقط وظیفه اش نقد کردن و ریز شدن روی اصول رمان ِو حق هیچ گونه دخالتی تو روند رمان رو نداره . متاسفانه چیزی که هنوز به درستی بین منتقدین جا نیفتاده ، احترام به عقیده نویسنده است ! یه زمانی هست که نویسنده کلیشه می نویسه ؛ بدون اطلاعات کافی ، یه سری جملات ضد و نقیض و غلط می نویسه . این جور مواقع منتقد وظیفه داره حتمـا گوشزد کنه ، اما زمانی که خواننده سعی میکنه نویسنده رو مجبور به تغییر روند رمان کنه ( مثلا اگه نویسنده تصمیم داشته گلی به قلی نرسه ..خواننده با اصرار و آه و ناله کاری کنه که نویسنده طرحش رو بهم بریزه و گلی رو هر طور شده به قلی برسونه ! ) کارش نه تنها نقد محسوب نمیشه ، بلکه نوعی توهین به سلیقه و شعور نویسنده هم به حساب میاد !
قبلا رمانی میخوندم که متاسفانه نویسنده رمان تو ایده پردازی ، بدون اینکه خودش بدونه ، رو دست خورده بود . خواننده ها به صفحه نقدش هجوم بردن و گفتن که ایده اش کاملا غلطه و در واقع با اطلاعات نادرست رمان رو تایپ کرده . این حرکت اشتباه نبود ، چون خودِ نویسنده قبول کرد به خاطر سطح پایین اطلاعاتش دچار اشتباه تو پردازش ایده و به تبع اون ، شخصیت ها و روابطشون شده !
یه سوال ، در چه صورتی " نــباید " از این نویسنده انتقاد کرد؟
در صورتی که نویسنده آگاهانه اون ایده رو برای رمان انتخاب میکرد و قبول میکرد که اگه این موردی که تو رمانه ( مثلا ایده با گفته ی شرع و مذهب تناقض داره ) ، جزئی از طرح اصلیِ و اون میخواد پیاده اش کنه ؛ اینجا منتقد حق نداره اشکال بگیره، چون خاصیت قلم ، آزادیِ نهفته ی درونشه ! منتقد حق دخالت تو افکار نویسنده رو نداره ، حق اعتراض به طرحش رو نداره ، مگه اینکه ایده کلیشه ای ، ضعیف ، ناقص ، یا با اطلاعات پایین نوشته شده باشه !
حالا به این نمونه توجه کنین :
-رمان عاشقانه- کل کلی " دختر خفن پسر جیـ*ـگر " خیلی خیلی بهتر از رمان تو نوشته شده.... اونجا آرسین به شانیتا رسید ولی اینجا شخصیتا با هم الکی به اختلاف خوردن...واقعا که تو اصلا رمان نوشتن بلدی ؟ برو یکم از الهه جون یاد بگیر که چطور می نویسه و ....
همچین کلمات توهین آمیزی ، بعضی اوقات تو تاپیک های نقد به چشم می خوره . گاهی خواننده رمانی می خونه و به شدت ازش خوشش میاد؛ بعد شروع می کنه به پیدا کردن رمان های مشابهش ! وقتی هم به رمان های هم ژانر برخورد می کنه که ماجراشون شبیه ماجرای رمان محبوبشون ادامه پیدا نمی کنه یا پایان نمی پذیره ، شروع به کوبیدن اثر و قلم نویسنده می کنه و از این طریق حسابی رو مخش یورتمه می ره!
توجه داشته باشین دوستان ، اینکه چه مدل رمانی بخونین خیلی به سلیقه شخص بستگی داره ، ولی اینکه رمانی بخونین که با سلیقه اتون همخونی نداره ؛ به معنی بد بودن اون رمان نیست ...پس سلایقتون رو به نویسنده تحمیل نکنین و بدونین این مدل کلمات هم نقد محــــسوب نمی شود!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

طلایه

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-28
نوشته‌ها
959
لایک‌ها
13,995
امتیازها
104
کیف پول من
8,717
Points
174
سطح
  1. حرفه‌ای
اخلاقیات
منتقد یا تخریب‌چی ؟!
نویسنده: آئین

فکر کنم تا حالا با افرادی مواجه شدین که تو صفحات نقد ، مدام در حال ایراد گرفتن هستن و تمایلی به بیان نکات مثبت و ملایم صحبت کردن ، ندارن . ما پدیده ای به اسم شب داریم درسته ؟ ولی همیشه در کنارش روز هم وجود داره! تو میدان الکتریکی اگه بار منفی هست ، مثبتی هم پیدا میشه ! هیچ چیزی در جهان سیاهی مطلق نیست ، همون طور که نمیتونه سفیدی مطلق باشه . نقد هم همین طوره ؛ بدِ مطلق نمیتونه باشه ! نقد کردن با تخریب کردن فرق میکنه . تخریب ، به هیچ وجه جایی در بین اصول نقد نداره . یه منتقد باید رُک باشه ، اما نباید زبان تند و تیز داشته باشه . منتقد باید با صراحت به نکاتی که دریافت کرده بپردازه ، اما حق نداره کسی رو از حوزه نوشتن طرد و یا به زبان بهتر ، محو کنه !
فرض کنین شروع به مطالعه یه رمان می کنید و متوجه میشین شروع خوبی نداره ؛ هر چقدر جلوتر میرین با مشکلات فجیع تری رو به رو میشین که باعث میشه گاهی هو س کنین یه دور سرتون رو به دیوار بکوبین ! اگه بخواین نقد کنین ، چی می نویسین ؟ میرین با تمام وجود اعتراض خودتون رو اعلام می کنید و اخرش می نویسین " به نظرم بری دنبال یه کار دیگه موفق تر میشی " ؟!
بذارین یه چیزی رو راحت بهتون بگم ، هیچ کس حق گرفتن قلم رو از دست هیچ فردی در جهان نداره ! قلم ، یک سلاحِ که مجوزش برای تمامی انسان ها صادر شده ! شما حق دارین انتقاد کنین ، ایراد بگیرین ، ولی حق ندارین کسی رو از این حوزه بیرون کنین مگه اینکه زمانی برسه که خودِ شخص بخواد "نوشتن " رو کنار بذاره . پس وقتی نقد می کنین ، در کنار ایرادات، همیشه یه نکته مثبتی هم برجا بذارین تا نویسنده حداقل به خاطر اون یه نکته هم که شده به خودش امیدوار بشه و ادامه بده . هیچ کس نمیتونه بر اساس کار اول یه نویسنده ، قضاوت کنه که اون شخص با استعداد هست یا نیست ، { گرچه میشه با استعداد " بودن " بعضی ها رو از کار اول هم تشخیص داد } ، چون حتی یه دانشمندِ دریافت کننده جایزه نوبل هم ، اگه الان بره سراغ اولین مقاله ای که ازش منتشر شده ، غلط ها و حفره های زیادی پیدا میکنه که ممکنه خودِ شخص رو خجالت زده کنه !
آدم ها هر روز میتونن تغییر و به تبع اون پیشرفت کنند ، پس جلوی پیشرفتشون رو با کلامِ تند نگیرین . چون "حق" این کار رو ندارین ! نقدی که تمام مواردش ایراد گیری و پرداختن به حفره های متن باشه ، نقـــــد محســـــوب نمی شــــــود !
برگردیم به فرضی که چند خط بالاتر بهش اشاره کرده بودم ! یه سوال :
چطور باید برای همچین رمان فجیعی نقد نوشت ؟
شما باید ریز به ریز عوامل نقد رو اسم ببرین ( شروع ..سیر داستان...دیالوگ ها..توصیف..شخصیت پردازی و ....) و در مورد هر کدوم از این عوامل ، بر اساس متن ،رمان قضاوت کنین . اگر تمام این موراد ایراد داشت ، رُک و راست ایرادات رو بگین ، اما پیاز داغش رو زیاد نکنین ! مثال میزنم :
شما میخواین در مورد ایده رمان نظر بدین . دو حالت داره :
1-ایده رمان خیلی کلیشه ای بود . مثل این بود که بری یه مشت چرت و پرت از همه رمانا جمع کنی بریزی تو یه کیسه تحویل خواننده بدی .
2-متاسفانه ایده رمان کلیشه ای بود . من چندین بار قبلا رمان هایی با این مدل ایده خونده بودم ، فکر میکنم اگه سعی می کردین خلاقانه تر عمل کنین بهتر بود . پیشنهاد میدم سری به صفحه حوادث روزنامه ها بزنین ، اونجا همیشه طرح های جالبی میشه پیدا کرد !
اگر شما یه نویسنده این ، کدوم یکی از این دو نقد رو برای رمانتون می پسندین ؟
در واقع یکی از راه هایی که باعث میشه در کنار نقد صریح ، شخص رو کاملا تخریب نکنیم ؛ اینه که در کنار ایرادات ، در حد امکان ، به نویسنده آموزش اجمالی هم بدیم . یا حداقل یه پیشنهادی که در جهت رفع اون مشکل باشه ارائه بدیم ، اینجوری نویسنده آگاه تر میشه و راحت تر میتونه مسیرش رو ادامه بده .
گاهی هم پیش میاد که ما رمانی میخونیم که واقعا هیچ جای ارفاقی نداره و اونقدر ایراداتش زیاده که آدم حتی حیفش میاد وقتشو برای دادن پیشنهاد ، صرف کنه ؛ این موقع ها توصیه میکنم یا کلا نقد نکنید ( مخصوصا اگه نویسنده سن کمی داشته باشه ) ، یا هم اگه نقد می کنید اخرِ نقدتون بنویسین " به نوشتن ادامه بده . همه آدما با نثر قوی شروع نکردن ، رمانای اولت بیشتر جنبه دست گرمی داره ، پس نگران نباش . امیدوارم موفق باشی "
حتی اگر تمایلی به گفتن این جمله هم در انتهای نقدتون ندارین و واقعا شاکی هستین از نویسنده ، حداقلش اینه که تو صفحه نقد ، نظرتون رو ارسال نکنید . برین به صورت خصوصی با نویسنده صحبت کنین و ترجیحا یه آیکون لبخند هم براش بذارین که حداقل نویسنده احساس نکنه باهاش دشمنی دارین ! به هر حال نویسنده ها با هر سطح از توانایی ، به خاطر وقتی که صرف نوشتن میکنن ، روحیات حساسی دارن وممکنه با نظرات خیلی تند ، مسیرشون رو قطع کنند .
یه موردِ استثنا هست ، اگر زمانی یه نویسنده کم سن و سال خودش پیش قدم بشه و اصرار کنه رک و راست رمانش رو نقد کنین ، اون موقع میتونین به راحتی ایرادات رو بگین ( چون خواسته خودش بوده ) ، ولی باز فراموش نکنین که بهش بگین " ادامه بده" ..!
با تمام این حرف ها ، شاید شما فکر میکنین باید خیلی با نویسنده راه بیاین ، ولی این طور نیست . من بازم تاکید میکنم که یه منتقد ، باید صریح نقد کنه ، اصولی نقد کنه ، سعی کنه اموزش بده و در صورت توان به نویسنده پیشنهاد هم ارائه بده ! ولی در کنار تمام این موارد ، هرگز نباید فراموش کنه که "حق " تحقیر ، تمسخر و خدشه دار کردن شخصیت نویسنده رو نداره !
{ نویسنده های کم سن و سال آرزوهای بزرگی دارن ، آرزوهاشون رو سعی کنیم ازشون نگیریم ، ولی با تعریف و تمجید الکی هم نابودشون نکنیم...گاهی تعریف های بیهوده ، باعث میشه شخص هرگز به فکر ارتقا قلمش نیفته و بالاخره یه روز ، زمین بخوره }
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا