• خرید مجموعه دلنوشته دلدار فاطمه یادگاری کلیک کنید
  • رمان مسخ لطیف اثر کوثر کاربر انجمن تک رمان کلیک کنید

اطلاعیه تاپیک جامع پیدا کردن نام رمان های بی نام

  • نویسنده موضوع Zahra jafarian
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 53
  • بازدیدها 11K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

msrk66

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-20
نوشته‌ها
2
لایک‌ها
1
امتیازها
3
کیف پول من
98
Points
2
سلام، وقت بخیر،
دنبال تک رمان هستم
فک میکنم مال دهه ۷۰ یا ۸۰ باشه
درمورد دختری بود ک ناخواسته با مردی ازدواج میکنه و صاحب فرزند میشه ولی بعد عاشق مردی جوان اگه اشتباه نکنم ب اسم رضا میشه ک اون پسر مشهدی بود گمونم، ک۴اش بود، یادم‌نمیاد،
این دختر یک شب با رضا ر*اب*طه برقرار میکنه و پسر ک متوجه ب*ا*کره نبودنش میشه الگی میگه تو عقد بود و جدا شدم، بعدها میفهمه ک شوهر داره، خلاصه جدا میشه و .. باهم ازدواج میکنن ولی مادرشوهرش هیچ وقت دلش ب این ازدواج نبوده، ی روز مادرشوهره میگه پای منبر بودم ک گفتن اگه زن متاهل با مردی ر*اب*طه داشته باشه اون دو تا بهم حرام ابدی میشن، و همین موضوع باعث جدایی شون میشه
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

00negin88

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-08-16
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
امتیازها
1
کیف پول من
77
Points
1
سلام. بله همین رمانه
بگذار آمین دعایت باشم

سلام وقتتون بخیر ببخشید کسی اسم این رمانو میدونه؟

درباره یه دختر نویسنده‌است که میره بیمارستان اعصاب و روان جانبازان جنگ کار پاره وقت. اونجا یه خلبان آزاده رو میبینه که از گذشته‌اش هیچی یادش نمیاد و این دختر هم تصمیم میگیره کمکش کنه تا خانواده‌اش رو پیدا کنه..
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

saba_sbg

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-26
نوشته‌ها
2
لایک‌ها
0
امتیازها
0
کیف پول من
77
Points
2
سلام یه رمان بود ، دختره با پدر و نامادریش زندگی میکرد
برای اینکه با خواستگاری که نامادری پیدا کرده بود ازدواج نکنه ( اسمش بهزاد بود)
خودش با یه پسر دیگه ازدواج کرد
و پدرش و نامادری باهم رفتن دانمارک...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

saba_sbg

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-26
نوشته‌ها
2
لایک‌ها
0
امتیازها
0
کیف پول من
77
Points
2
به نام افریننده ی هستی بخش
دوستان تک رمانی ازین پس شما میتونید با دادن خلاصه ای کامل از رمانی که نامش رو فراموش کردید در صورتی که کسی نام رمان رو میدونست به اسمش دست پیدا کنید.
لطفا فقط یک بار درخواست بدید و از ارسال مجدد خلاصه و درخواست های تکراری خود داری کنید.
یه رمان بود
دختر با پدر و نامادریش به اسم آزیتا زندگی میکنه و نامادری میخواد مجبورش کنه با خواستگارش بهزاد ازدواج کنه
دختره هم از سر لج با یه پسر دیگه ازدواج میکنه
پدر و نامادریش بعدا مهاجرت میکنن دانمارک
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا