• خرید مجموعه داستان های درماندگان ژانر تراژدی و اجتماعی به قلم احمد آذربخش برای خرید کلیک کنید
  • دیو، دیو است؛ انسان، انسان. هاله‌های خاکستری از میان می‌روند؛ این‌جا یا فرشته‌ای و یا شیطان. رمان دیوهای بیگانه اثر آیناز تابش کلیک کنید
  • رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

کامل شده دلنوشته لبخندم|batkian๑, Diyar♡کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع kiyan
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 33
  • بازدیدها 3K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,469
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
فاطمه نوشت:
کلمه‌ی «ای‌کاش» چه تلخ است!
چه بی‌رحم است!
چه سنگ‌دلانه خاطرات‌مان را به رخم می‌کشد!
ای‌کاش، هم درد است و هم درمان!
ای‌کاش حال در کنارم بودی و فارغ‌تر از هر زمان دیگری غرق در خیال‌بافی‌هایمان می‌شدیم!
خیال‌هایی که هریک برای دیگری پلی مستحکم بودند...
اما حیف که پای «ای‌کاش» درمیان است!
تقدیم به جان جانان!

kiyana
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,469
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
کیانا نوشت:
به کدامین گناه دل باختم؟
چگونه تنها سنگرم شدی؟
به کدامین گناه بغض‌های خاکستری رنگم را که هرشب چیره بر چشمانم بود را مخفی کنم و دم نزنم؟!
چگونه دوری‌ات را به خودم بفهمانم؟
تقدیم به دلتنگی تمام دقایقم!

Fatemeh.hp
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,469
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
فاطمه نوشت:
زمان می‌گذرد؛
بدون لحظه‌ای ایستادن برای خوشی‌هایمان...
زمان چه بی‌رحم است!
چطور می‌تواند این‌گونه از کنار قهقهه‌‌های سرکشانه‌ی ما گذر کند؟
زمان چیز عجیبی است!
می‌گذرد و نمی‌بیند شکستن‌هایمان را در پس واپسین لحظات زندگیمان!
کاش زمان کمی؛ فقط کمی ایست می‌کرد تا من حتی برای ثانیه‌ای بیشتر در کنار تو می‌خندیدم.
تقدیم به تو که در لحظات عالی کنارم بودی!

kiyana
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,469
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
کیانا نوشت:
دیگر تحملش سخت است
نمی‌دانم که چطور با دیدنت چشمانم آلوده می‌شوند!
این سیلاب اشک نیست؛
سیلاب دلتنگی و حسرت است که باری دیگر بر قلب وصله شده‌ام نفوذ کرده!
من عادت کرده‌ام
مانند همیشه «عادت کرده‌ام»
تقدیم به دست‌خط زندگیم!

Fatemeh.hp
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,469
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
فاطمه نوشت:
چای داغی را در فنجان‌های مخصوص‌مان می‌ریزم، همان فنجان‌های معروف...
کنارت می‌نشینم و فنجان را رو‌به‌رویت قرار می‌دهم
تو فقط لبخند می‌زنی
نمی‌دانم چرا حرفی نمی‌زنی‌! چرا نمی‌گذاری صدایت را بشنوم؟
به سمتت می‌آیم تا دستانت را بگیرم؛
اما به یک‌باره ناپدید می‌شوی!
به جای خالیت نگاه می‌کنم
آری تو بازهم خیال واهی بودی
و این‌بار این من هستم که با لبخندی همراهِ قطره اشکی سِمج، به جای خالی تو خیره می‌شوم.

kiyana
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,469
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
کیانا نوشت:
شده باشد قلب هزار تیکه‌ام از روی این زمین سرد جمع کنم!
ساعت‌ها را به عقب می‌کشم و با چشمانی گشاد، دوباره به در خیره می‌مانم.
دوباره به صدای زنگ خانه گوش فرا می‌دهم
تا شاید پژواک آمدنت را خانه به‌من بفهماند.
شده باشد با تبر تمام جهان را به دام بیاندازم
تا شاید،
تا شاید دوباره بتوانم با همان دستان خونین در آ*غ*و*ش بکشمت
و درگوشت واگویه کنم:
- از روز نخست گفتم وابسته‌‌ام نکن!
تقدیم به تنها دلیل منطقی برای زندگیم!

Fatemeh.hp
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,469
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
فاطمه نوشت:
در آخرین لحظاتی که به عالم خواب می‌روم و در اولین لحظاتی که چشمانم را باز می‌کنم؛
نخستین‌ نامی که به یاد می‌آورم، تو هستی!
تصویر حک شده‌ات در ذهنم،
روبه‌روی چشمانم پدیدار می‌شود!
کاش فقط من بودم و تو
و خدایی که شاهد رفاقت‌مان باشد!
کاش!

kiyana
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,469
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
کیانا نوشت:
تنها یک حرف در دنیا،
تنها یک‌ کلمه در دنیا، معنای من است!
چگونه خود را در این اقیانوس وابستگی زنده به گور کنم؟
دیگر نمی‌توانم فریادهایم را خفه کنم!
دیگر نمی‌‌توانم درد این قلب باطری‌ خود را پنهان کنم!
چه زمانی می‌فهمی؟!
چگونه بگویم که بی تو نمی‌توانم؟
چگونه می‌توانی دوباره با من سرد باشی؟
دیگر قلبم نمی‌تواند سردی‌‌ات را گرم کند!
تقدیم به گرمی روزهای سردم!

Fatemeh.hp
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,469
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
فاطمه نوشت:
کاش آن‌روز که دستان‌مان ازهم جدا شد،
هرگز فرا نمی‌رسید!

یادت می‌آید؟
من گفتم:
«تا فردا خدانگهدار!»
تو با خنده گفتی:
«فردا چیه؟ امروز غروب می‌بینمت!»
آری،
تو راست گفتی
ما آن‌روز بار دیگر هم را دیدیم که غافل از اطراف‌مان دست در دست هم برای فردایمان برنامه می‌ریختیم؛
اما هیچ‌یک نمی‌دانستیم دیگر فردایی نیست که شاهد برنامه‌هامان باشد!
دیگر فردایی نیست که شاهد تنیده شدن دست‌هایمان در هم باشد!
لعنت به فردایی که آمد؛
ولی با آمدنش غصه را در دلمان پدید آورد
و با بی رحمی از روی آرزوهایمان رد شد!
تقدیم به دلیل خوشی!

kiyana
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,469
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
کیانا نوشت:
سرت را بالا بگیر!
مگر همیشه نمی‌گفتی فرصت دوباره، باید به هرکس داده شود؟
سرت را بالا بگیر تا دوباره بتوانم چال چانه‌ات را ببینم!
تا دوباره بتوانم در چشمانت،
خودم را دار بزنم!

حتی اگر خودت صندلی را از زیر پایم بکشی؛
برایم همان‌که در آخرین لحظات مرگم در چشمانت غرق شوم، به تمام دنیا می‌ارزد.
تقدیم به ارزشمندترین موجود من!
Fatemeh.hp
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : kiyan
بالا