رویداد | یک‌سال گذشت تولدت مبارک |

[kiyan]

اگه بگم بهترین اتفاقای زندگیم اینجا رقم خورده دروغ نگفتم. من تقریبا چند ماهی که اینجام و این چند ماه بهترین روزای زندگیم با بهترین ادمای زندگیم بوده.هر چیم تشکر کنم کمه. فقط تولدت مبارک بهترین اتفاق زندگی من و روح بخش زندگی ما
​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

["BAD.*.GIRL"]

خیلی خیلی خوشحالم که در این روز بی نقص و با شکوه عضو انجمن هستم.
به امید پیشرفت های بیشتر و انشالل...در ده سالگی انجمن باز مثل الان باهم باشیم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[L A D Y]

( تولد یک سالگی انجمن رو به همه کاربران و مدیران گرامی تبریک میگم )​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[م.صالحی]

درود ​

تولد یک سالگی انجمن خوب و پرتلاش تک رمان مبارک. انشاالله هر روز موفق‌تر از دیروز باشید.​

خوشحالم که عضو این انجمن هستم. باعث افتخارم با تک رمان رنگی رنگی شدم و خیلی چیزها یاد گرفتم. ​

ممنون از همگی، ان‌شاءالله همگی خوش بدرخشید.​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[AYDAW]

عاسیسمممممممممممممممممممم*_*مبارکااااااااااا

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Banoo]

تولد تک رمانه? این روز خیلی خیلی مبارکمون باشه خیلی وقت نیست اینجام اما از انتخاب تک رمان خوشحالم بهترین انتخابم اینجا بود این روز رو به همه تبریک میگم تک رمان جونم تولدت مبارک رفیق

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Banoo]

فایل صوتی هم عالی بود خسته نباشید?

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

['mobin]

خیلی مبارکه
تولد 10 سالگیش ایشالله​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[+unknown]

نه بابا
mobɨn

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

['mobin]

میگم مشکل پیدا کردی با من میگی ن
Obscure

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[tamaⓝa]

خدای من??? یک سالگی تک رمان و تولدش مبارک
هیچ جا اندازه اینجا آرامش نداشتم و به جرئت میگم بهترین و بی حاشیه ترین جایی بوده که بودم.
از رفتارای مدیرا گرفته تا صمیمیت بین اعضا. خوشحالم اینجا عضو شدم و بین شما هستم
تولدت مبارک تک رمان عزیز

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Aby]

سلام و صد سلام من اومدم خوش اومدم

خب خب من کلی خاطره دارم با این خانواده خافان و جاذاب کدوم بگم؟ همش که نمیشه وگرنه نصف تاپیک ماله منه

خب روز آشناییم با دوستامو میگم چون اون بیشتر یادمه
طبق معمول شب بیدار بودم و بیکار با اعصابی داغون تو تاپیکا بودم که این بزرگوار kosar⸙ اومد تو پروفم و شروع کردیم حرف زدن، یادمه کلی میخندیدم که یهو برداشت این یکی بزرگوار رو تگ کرد miss_zamani
آشنایی با کوثر و عسل واقعا بهترین روز بود برام، بعد اون که حسابی چرت و پرت گفتیم عسل گپ زد و چپیدیم توش
تا ساعتای ۴صبح گفتیم و گفتیم که کوثر خوابش و گرفت و تا ۸صبح منو عسل خیلی خوب بود واقعا یادمه خیلی خندیدم
از اون روز این دوتا از دوستای واقعیم برام عزیزتر شدن، درسته من کلی عیب و اشتباه داشتم که همه رو نادیده گرفتن و باز منو بخشیدن، درسته تحت تاثیر جو بودم و خیلی جاها بد کردم ولی باز بخشیدنم و از این بابت خیلی خوشحالم.
دوستای دیگم که واقعا برام عزیزن و اگر باشه همه رو بگم شاید کسی جا بمونه و شرمنده بشم پس تگ نمیکنم و بازم شرمندم :)
من یه شخصیتی دارم اینه که زود با همه گرم میگیرم ولی سخت میرن تو دلم، سخت آشنا میشم و خودمم درک این شخصیتم واقعا واسه خودمم سخته
با همه اینا تک رمان رو جزوی از خونواده خودم میدونم و نمیتونم دوساعت دوریش رو تحمل کنم، واقعت برام عزیزه
الان اون صدای بچه هارو که گوش دادم واقعا بغض کردم چون خیلی خوب بود الانم که دارم بهش فکر میکنم بازم گریم میگیره، من شخصیت احساساتی خیلی بی احساسی دارم و این که اینجوری فوران احساسات بهش دارم برام عجیبه

چقدر حرف زدم
سالگرد تک رمان رو به همه کلی تبریک میگم و امیدوارم که ده سالگیش سعادت داشته باشم که توی جشنش شرکت کنم :)
خیلی خیلی خیلی مبارکه ??

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

["BAD.*.GIRL"]

منم چغندری بیش نیستم|:
Aby_Z

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Aby]

اهای نخیرم تو تک ستاره قلب منی اگر تگ میکردم و یکی جا مینداختم واقعا به طرف خو برمیخورد
مگه دوستی منو تو به این تگ کردنه؟
Bad~girl

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.ATLAS.]

قربونت بشم زیزی♥

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

["BAD.*.GIRL"]

دلیل قانع کننده ای بود خود به خود دهنم بسته شد
Aby_Z

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان