منابعِ زندگی و نظریاتِ هراکلیتوسویرایشمنابع دست اولویرایش
در منابعِ دست اول که زندگی و گفتههای هراکلیتوس را نقل کردهاند، میتوان به نوشتههای افرادِ زیر اشاره کرد:
ثئوفراستوس (۲۸۷–۳۷۲ ق. م)، شاگرد ارسطو بود و کتابی به نامِ آموزههای طبیعتشناسان گردآوری کرده بود. از این کتاب تنها یک فصل به نام «دربارهٔ حواس» بازماندهاست، که بخشهایی از آموزههای هراکلیتوس را دربردارد.[۳]
پلوتارک، (حدود ۴۶–۱۲۷ میلادی) از تاریخنگاران، زندگینامهنویسان و مقالهنویسان یونانی، که در میان نوشتههایش، نوشتاری با نام پیرامونِ باورهای فیلسوفان بازماندهاست. چندین جمله از هراکلیتوس در این کتاب نقل شدهاست.[۴]
همچنین مارکوس اورلیوس، (۱۲۱ میلادی تا ۱۸۰ میلادی) امپراتور رواقیِ روم، نیز در رسالهاش با نامِ تأملات پارههایی از اندیشههای هراکلیتوس را نقل کردهاست، که به جهتِ هماندیشیاش با هراکلیتوس دارای اهمیت است.[۵]
سکستوس امپیریکوس، پزشک و فیلسوفِ شکاک، در کتابش با نامِ علیه ریاضیدانان اشارتی به هراکلیتوس میکند و در کتابِ دیگرش با نام طرحِ شکگرایی جملاتی از هراکلیتوس را نقل میکند.[۶]
کلمنت اسکندرانی، (۱۵۰ تا ۲۱۵ میلادی) از پدرانِ یونانیزبانِ کلیسای کاتولیک است. وی در سه نوشتارِ برانگیزاننده، مربی و جُنگ جملاتی از هراکلیتوس را نقل کردهاست که بسیار سودمند هستند.[۷]
دیوگنس لائرتیوس، (نیمه نخست سده سوم میلادی) زندگینامهنویس فیلسوفان یونانی، منبع بسیار مهمی برای اندیشهها و باورهای هراکلیتوس است. وی در کتابِ نهم خود، به زندگی و نظراتِ هراکلیتوس اشاره میکند؛ که نشان میدهد وی به منابعی دسترسی داشته، که آن منابع دیگر امروز در دسترس نیستند.[۸]
در منابعِ دست اول که زندگی و گفتههای هراکلیتوس را نقل کردهاند، میتوان به نوشتههای افرادِ زیر اشاره کرد:
ثئوفراستوس (۲۸۷–۳۷۲ ق. م)، شاگرد ارسطو بود و کتابی به نامِ آموزههای طبیعتشناسان گردآوری کرده بود. از این کتاب تنها یک فصل به نام «دربارهٔ حواس» بازماندهاست، که بخشهایی از آموزههای هراکلیتوس را دربردارد.[۳]
پلوتارک، (حدود ۴۶–۱۲۷ میلادی) از تاریخنگاران، زندگینامهنویسان و مقالهنویسان یونانی، که در میان نوشتههایش، نوشتاری با نام پیرامونِ باورهای فیلسوفان بازماندهاست. چندین جمله از هراکلیتوس در این کتاب نقل شدهاست.[۴]
همچنین مارکوس اورلیوس، (۱۲۱ میلادی تا ۱۸۰ میلادی) امپراتور رواقیِ روم، نیز در رسالهاش با نامِ تأملات پارههایی از اندیشههای هراکلیتوس را نقل کردهاست، که به جهتِ هماندیشیاش با هراکلیتوس دارای اهمیت است.[۵]
سکستوس امپیریکوس، پزشک و فیلسوفِ شکاک، در کتابش با نامِ علیه ریاضیدانان اشارتی به هراکلیتوس میکند و در کتابِ دیگرش با نام طرحِ شکگرایی جملاتی از هراکلیتوس را نقل میکند.[۶]
کلمنت اسکندرانی، (۱۵۰ تا ۲۱۵ میلادی) از پدرانِ یونانیزبانِ کلیسای کاتولیک است. وی در سه نوشتارِ برانگیزاننده، مربی و جُنگ جملاتی از هراکلیتوس را نقل کردهاست که بسیار سودمند هستند.[۷]
دیوگنس لائرتیوس، (نیمه نخست سده سوم میلادی) زندگینامهنویس فیلسوفان یونانی، منبع بسیار مهمی برای اندیشهها و باورهای هراکلیتوس است. وی در کتابِ نهم خود، به زندگی و نظراتِ هراکلیتوس اشاره میکند؛ که نشان میدهد وی به منابعی دسترسی داشته، که آن منابع دیگر امروز در دسترس نیستند.[۸]
انجمن رمان نویسی تک رمان
انجمن رمان نویسی تک رمان تایپ رمان شعر و دلنوشته خود را به صورت آنلاین منتشر کنید و با نويسندگان در ارتباط باشید
forums.taakroman.ir