مشاعره مشاعره کاربران تک رمان

[پارسا تاجیک]

یارب نکشد خجلت، محرومی دیدار
عمری‌ است‌که آیینه خطاب است دل ما

آیینه، همان چشمهٔ توفان خیالی‌ است
بیدل، چه توان‌ کرد سراب است دل ما

بیدل دهلوی

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Mat]

یارب نکشد خجلت، محرومی دیدار
عمری‌ است‌که آیینه خطاب است دل ما

آیینه، همان چشمهٔ توفان خیالی‌ است
بیدل، چه توان‌ کرد سراب است دل ما

بیدل دهلوی

~پارسا تاجیک~آتش این نیست که از شعله‌ی او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra.Jafari]

روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر

*RoYa*

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن

یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن

حافظ​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Ｇｈｏｓｔ]

نه هر که چهره برافروخت دلبری دارد

نه هر که آینه سازد سکندری داند

حافظ

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[*RoYa*]

نه هر که چهره برافروخت دلبری دارد

نه هر که آینه سازد سکندری داند

حافظ

Ｇｈｏｓｔدل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
حقا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[*Robina*]

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
حقا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

*RoYa*از یاد تو برنداشتم دست هنوز
دل هست به ياد نرگست م*ست هنوز

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[atena.vd]

از یاد تو برنداشتم دست هنوز
دل هست به ياد نرگست م*ست هنوز

*Robina*
زندگي کردن من مردن تدريجي بود
آنچه جان کند تنم، عمر حسابش کردم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[*Robina*]

زندگي کردن من مردن تدريجي بود
آنچه جان کند تنم، عمر حسابش کردم

poliouchosمي روي و گريه مي آيد مرا
ساعتي بنشين که باران بگذرد

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[atena.vd]

مي روي و گريه مي آيد مرا
ساعتي بنشين که باران بگذرد

*Robina*
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[*Robina*]

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

poliouchosدر آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم
بدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Cariño]

در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم
بدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم

*Robina*مارا به رخت و چوب شبانی فریفته است‌
این گرگ سال هاست که با گله اشناست

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[*Robina*]

مارا به رخت و چوب شبانی فریفته است‌
این گرگ سال هاست که با گله اشناست

°Rania°تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Cariño]

نهادم عقل را ره توشه از می
ز شهر هستیش کردم روانه

*Robina*هرکه پا از حد خود برتر نهد
سر دهد بر باد و تن بر سر نهد

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[atena.vd]

هرکه پا از حد خود برتر نهد
سر دهد بر باد و تن بر سر نهد

°Rania°ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان