...قرار داشت، روی دو زانو نشست تا خودش رو همتراز من کنه. سرش رو کمی کج کرد، مظلومانه نگاهم کرد و گفت:
- من هیچوقت مادرم رو ندیدم؛ اما تو اولین زنی بودی که من رو در آ*غ*و*ش کشیدی، پس یه جورایی میتونم تو رو مادرم بدونم. من هیچ چیزی رو نمیتونم فراموش کنم!
#سلاله_جن_و_پری
#غزل_معظمی
#انجمن_تک_رمان