...تا خواستم ازش فرار کنم، مکعب یخی از دستم افتاد. هر لحظه منتظر شنیدن صدای شکستن یخ بودم که دیدم کنزو و مکعب یخی با هم نقش زمین شدن؛ اما مکعب سالم موند. برلیان هم که متوجه شد الان سر خاروس به تماشای مکعب گرمه، به خاروس حمله کرد و خاروس هم با برلیان درگیر شد.
#ققنوس_نحس
#الهه_کریمی
#انجمن_تک_رمان