مادر پوشیده، چادر سیا
روی دستاشِ، نقشای حنا
نقش ستاره، خورشید و مهتاب
صدای باد و گُرگای بیخواب
نیهای بلند، رود خروشان
ماه نورانی، توی نخلستان
پدر رو نخلا، میچینه خرما
تو شبای سرد، روزای گرما
با نور فانوس، میگرده هر شب
تا تو بخوابی، امشب و هر شب
تماشا داره خواب شیرینت
هرگز نباشه غم همنشینت
روی تپهها ماه میاد بیرون
فراری میشه گرگ پریشون
غصهها میرن شادی میمونه
گذشته میشه سنگی ویرونه
آرزوی من، امید پدر
الهی باشی تو دور از خطر
پیشونیت بلند، باشی تندرست
لالایی بخواب، فردا مال توست
روی دستاشِ، نقشای حنا
نقش ستاره، خورشید و مهتاب
صدای باد و گُرگای بیخواب
نیهای بلند، رود خروشان
ماه نورانی، توی نخلستان
پدر رو نخلا، میچینه خرما
تو شبای سرد، روزای گرما
با نور فانوس، میگرده هر شب
تا تو بخوابی، امشب و هر شب
تماشا داره خواب شیرینت
هرگز نباشه غم همنشینت
روی تپهها ماه میاد بیرون
فراری میشه گرگ پریشون
غصهها میرن شادی میمونه
گذشته میشه سنگی ویرونه
آرزوی من، امید پدر
الهی باشی تو دور از خطر
پیشونیت بلند، باشی تندرست
لالایی بخواب، فردا مال توست