برای دیدن متن وارد اکانت خود شوید Sign In یا Register ثبت نام کنید.
آسمان پُر از گَرد و غبارِ حسرت و کینه. خیابان ها پُر از سایه های انسان های کثیف و آلوده به گناه. شهر بوی مرگ می دهد. بویِ مریضی! خورشید به جای بخشیدنِ شادی و طراوت، پرتو های سیاه و آمیخته به جدایی و دروغ را بر مردم می تابد. اینجا همه چیز برعکس است! زندگی، نویدِ عشق، نه! مُژده به مرگ می دهد. زندگی، سوق به سویِ صداقت و دوستی که نه، راهِ خنجر بازی را یاد می دهد. این شهر، زندگی کردن بلد نیست. این شهر پُر است از مغزهای مُرده!