• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

یه جمله بگو.....

  • نویسنده موضوع ~**majhol**~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 12
  • بازدیدها 573
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

~**majhol**~

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-09
نوشته‌ها
436
لایک‌ها
1,095
امتیازها
63
کیف پول من
0
Points
0
خب تاپیک اینجوریه که نفر قبلی سه تا کلمه میگه و نفر بعدی با اون کلمه ها یه جمله میگه و باز خودش سه تا کلمه برای نفر بعدی میگه.....

اسپم ممنوع



کچل،مهندس،سیرابی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

ZiBa

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-04-24
نوشته‌ها
1,988
لایک‌ها
11,910
امتیازها
123
کیف پول من
0
Points
0
امضا : ZiBa

hal mony

مدیر بازنشسته + مجله نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-02
نوشته‌ها
3,135
لایک‌ها
10,953
امتیازها
263
سن
21
محل سکونت
اسپویلر آباد:)
کیف پول من
23,859
Points
152
امضا : hal mony

ZiBa

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-04-24
نوشته‌ها
1,988
لایک‌ها
11,910
امتیازها
123
کیف پول من
0
Points
0
امضا : ZiBa

ZiBa

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-04-24
نوشته‌ها
1,988
لایک‌ها
11,910
امتیازها
123
کیف پول من
0
Points
0
امضا : ZiBa

ZiBa

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-04-24
نوشته‌ها
1,988
لایک‌ها
11,910
امتیازها
123
کیف پول من
0
Points
0
میگن شلوارش دوتا شده

خو ب درک اصلا به من چ؛؟))


مرغ
کالباس
جالباسی
داشتم ناهار کالباس میخوردم و اومدم لقمه‌ی اخر رو که خیلی گنده بود تو دهنم بچپونم که یه دفعه از دیوارمون مرغ همسایه پرید تو حیاطمون.
در حال باز بود اومد داخل یه نگاه به من انداخت یه نگاه به کالباسا، با اکراه پشتشو بهم کرد و رفت کنار جالباسی گرفت خوابید.
عجب داستانی شدا قرار بود جمله بگم????
خونه، ماشین، کار
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ZiBa

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,423
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,914
Points
251
داشتم ناهار کالباس میخوردم و اومدم لقمه‌ی اخر رو که خیلی گنده بود تو دهنم بچپونم که یه دفعه از دیوارمون مرغ همسایه پرید تو حیاطمون.
در حال باز بود اومد داخل یه نگاه به من انداخت یه نگاه به کالباسا، با اکراه پشتشو بهم کرد و رفت کنار جالباسی گرفت خوابید.
عجب داستانی شدا قرار بود جمله بگم????
خونه، ماشین، کار
ما همدیگه رو بخوایم، خونه و ماشین و کار به جهنم، همه رو خودمون با هم میسازیمTjdck

دیوونگی
دلتنگ
عشق
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Ghasam.H

"BAD.*.GIRL"

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
413
لایک‌ها
15,951
امتیازها
93
کیف پول من
217
Points
0
امضا : "BAD.*.GIRL"

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,423
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,914
Points
251
امضا : Ghasam.H
بالا