اس ام اس سركاری خنده دار
/////////////
خیلی حالم گرفته است …
دیگه به بن بست رسیدم …
دیگه تحملشو ندارم …
بعد از این همه سال نمیونم چرا اینجوری شد …
همه به من دروغ می گفتن !!!
تورو خدا تو دیگه راستشو بگو !
گاو حسن که نه شیر داره نه پستون چه طور شیرشو بردن هندستون ؟؟؟
/////////////
تو پارک بودم
دیدم یه پسره دستاشو گرفته سمت آسمون
دلم سوخت
فک کردم مشکلی داره ک اینجوری داره التماس خدا میکنه
رفتم جلو
دست گذاشتم رو شونش
گفتم داداش مشکلی هست؟
کمکی از من بر میاد؟
.
.
یهو نگام کردو گفت:
نه عزیزم مرسی لاک زدم! منتظرم خشک بشه
/////////////
ی عمری با عزت زندگی میکردم!
.
حالا میخوام برم با خواهرش زندگی کنم!!
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان