خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

مصاحبه با کاراکتر « مصاحبه اختصاصی رمان ققنوس آتش - آزراء والتر »

  • نویسنده موضوع Lunika✧
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 123
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Lunika✧

مدیریت کل سایت + مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
ویراستار انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
8,292
کیف پول من
328,213
Points
70,000,742
- درود به تمام همراهان دوست‌داشتنی تک‌رمان! با شما هستیم با دومین قسمت از مصاحبه با کارکترهای رمان‌های در حال تایپ انجمن؛ مهمان افتخاری امروز برنامه کسی نیست جز آزرای سوزان از رمان ققنوس آتش!

1001494006.jpg

- آزراء، ژاکلین، رز! خیلی خوش‌حالم که همگی این‌جایید.
+ همگی؟ ( خنده ) شاید خواننده‌ها با لقب‌هایی که بهم دادن گیج شده باشن اما عزیزم، همگی منم!

- ( خنده ) باید خیلی حواسم رو جمع بکنم که من هم گیج نشم! به عنوان اولین سوال، فقط بگو چرا؟ چرا این همه لقب؟!
+ راستش نمی‌دونم. هرکسی خواست به عنوان مالکیت یه لقب انتخاب کنه (خنده) می‌دونم تقصیر خودمه اما قول میدم درستش کنم.

- بهت اعتماد می‌کنم ( چشمک ) اوپس! خیلی بی‌مقدمه شروع کردیم؛ ولی اگه جوابم رو نمی‌گرفتم، نمی‌تونستم به رخت‌خواب برم؛ باور کن!
+ الان باید ممنون باشم؟ (خنده) فکر نمی‌کنم فقط سوال تو باشه.

- منتظر کارت‌ پستال‌های قدردانی از طرف طرفدار‌هات هستم! خب، موافقی بریم سر وقت سوالات اصلی؟
+ چرا که نه، اصلاً برای همین این‌جام.

- گفتی که دیگران بابت حس مالکیت، بهت لقب‌های مختلفی دادن؛ حالا اگه بخوای خودت یه لقب خاص به خودت بدی، اون چیه؟
+ پرومتئوس به معنی خدای آتش.

- هرچیزی که به تو مربوط باشه، آخرش به آتش ختم میشه ( خنده ) به نظرت قدرتی داری که هنوز ازش خبر نداشته باشی؟
+ بدنم همیشه من رو شگفت‌زده می‌کنه.

- خدای من! تو تا همین‌جاش هم باعث شگفت‌زده شدن خیلی‌ها شدی. دلت می‌خواد بی‌خیال همه‌ی قدرت‌هات بشی و مثل یه آدم عادی زندگی کنی؟
+ می‌تونم آرزو کنم که ای کاش از اول ققنوس متولد نمی‌شدم اما الان، من این همه راه رو اومدم پس باید بقیشم برم.

- تو دختر بااراده‌ و محکمی هستی. ( لبخند ) اگه حق انتخاب داشته باشی، دوست داری جای کدوم یکی از کارکترها زندگی کنی؟
+ سوفیا، فکر می‌کنم مرده‌ها زندگی بهتری داشته باشن.

- تضمین می‌کنم که مردم عاشق ورژن زنده‌ی تو شدن! ( خنده ) بهم بگو که از بین تمریناتی که انجام دادی، کدومش از همه سخت‌تر بود؟
+ اگه تمرینات با اسلحه و گلوله واقعی رو فاکتور بگیرم، شکنجه موج و شنا با دست و پاهای بسته خیلی بهم زحمت دادن.

- حتی نمی‌تونم تصور کنم که از پسش بربیام؛ تو فوق‌العاده‌ای رز! با این حال، بیشتر طرفدارها دوست دارن بدونن که دلت می‌خواد چه چیزی رو درمورد خودت تغییر بدی؟
+ خشم کنترل نشده‌‌ام رو.

- ( خنده ) اون واقعا ترسناک‌ترت می‌کنه. حرف از ترس شد؛ ما برای این موضوع هم سوال داریم! تصور وحشتناکی که اطرافیانت از تو دارن، چیه؟ حقیقت داره؟
+ این که من همزاد منفی‌ام، اون‌ها رو می‌ترسونه و چون حقیقت داره، خودمم می‌ترسونه!

- هممم... با این اوصاف، ترجیح میدی با کدوم یکی از اطرافیانت تنها باشی؟
+ ترجیحم، خودمم!

- انتظار این جواب رو نداشتم ( خنده ) نه حتی با وجود دارک! خب خب، خیلی دوست دارم بدونم که آخر تو و دارک به کجا می‌رسه؟
+ این به دارک بستگی داره، هیچ‌وقت نقطه‌ی مقابل من زنده نمونده. (چشمک)

- ( سوت ) پس اون راه سختی در پیش داره! امیدوارم که به عنوان یه شعله‌ی آتش، یکم باهاش مهربون‌تر باشی!
+ باور کن تمام سعیم رو می‌کنم اما خب! وقتی اون نیست منم نمی‌تونم کاری بکنم.

- فکر می‌کنم که این سوال، حسن ختام خوبی برای مصاحبه‌ی امروزمون باشه. ژاکلین، چی توی زندگیت وجود داره که بدون اون نمی‌تونی ادامه بدی؟
+ من یاد گرفتم بتونم در لحظه همه‌چیز رو رها کنم، لونا! حتی اگه پاهامم قطع کنی من میگم: خیلی‌خب! پس با دستام خودم رو بالا می‌کِشم.

- واو! به این میگن ققنوس آتش! تحت تاثیر قرار گرفتم.
+ همچین قصدی نداشتم. (قهقهه)

- قبل از خداحافظی، به عنوان ققنوس آتش یه جمله به مخاطب‌هات بگو.
+ قدر آدمای امن زندگیتونو بدونین، این ادما تو زندگی هر کسی نمیرن.

- ممنونم از حضور گرم و پر حرارتت! خب، دوستان تک‌رمانی من، به پایان این مصاحبه رسیدیم. مطمئنم که شما هم مثل من، از این برنامه ل*ذت بردید. شما از همین حالا می‌تونید سوالاتتون رو برای مصاحبه از شخصیت‌های رمان ققنوس آتش از Lunika✧ عزیز، توی خصوصی ارسال کنید. همیشه پر انرژی و شاد بمونید، خدانگهدار!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

.Melina.

مدیر تالار رمان + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,582
کیف پول من
295,691
Points
4,027

Mizzle✾

مدیر ارشد♟️
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدرس انجمن
مشاور انجمن
دلنویس انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-01-09
نوشته‌ها
903
کیف پول من
152,172
Points
1,573

Monella

ادیتور انجمن
ادیتور انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2024-03-12
نوشته‌ها
975
کیف پول من
81,132
Points
1,448
- درود به تمام همراهان دوست‌داشتنی تک‌رمان! با شما هستیم با دومین قسمت از مصاحبه با کارکترهای رمان‌های در حال تایپ انجمن؛ مهمان افتخاری امروز برنامه کسی نیست جز آزرای سوزان از رمان ققنوس آتش!

مشاهده فایل‌پیوست 46313

- آزراء، ژاکلین، رز! خیلی خوش‌حالم که همگی این‌جایید.
+ همگی؟ ( خنده ) شاید خواننده‌ها با لقب‌هایی که بهم دادن گیج شده باشن اما عزیزم، همگی منم!

- ( خنده ) باید خیلی حواسم رو جمع بکنم که من هم گیج نشم! به عنوان اولین سوال، فقط بگو چرا؟ چرا این همه لقب؟!
+ راستش نمی‌دونم. هرکسی خواست به عنوان مالکیت یه لقب انتخاب کنه (خنده) می‌دونم تقصیر خودمه اما قول میدم درستش کنم.

- بهت اعتماد می‌کنم ( چشمک ) اوپس! خیلی بی‌مقدمه شروع کردیم؛ ولی اگه جوابم رو نمی‌گرفتم، نمی‌تونستم به رخت‌خواب برم؛ باور کن!
+ الان باید ممنون باشم؟ (خنده) فکر نمی‌کنم فقط سوال تو باشه.

- منتظر کارت‌ پستال‌های قدردانی از طرف طرفدار‌هات هستم! خب، موافقی بریم سر وقت سوالات اصلی؟
+ چرا که نه، اصلاً برای همین این‌جام.

- گفتی که دیگران بابت حس مالکیت، بهت لقب‌های مختلفی دادن؛ حالا اگه بخوای خودت یه لقب خاص به خودت بدی، اون چیه؟
+ پرومتئوس به معنی خدای آتش.

- هرچیزی که به تو مربوط باشه، آخرش به آتش ختم میشه ( خنده ) به نظرت قدرتی داری که هنوز ازش خبر نداشته باشی؟
+ بدنم همیشه من رو شگفت‌زده می‌کنه.

- خدای من! تو تا همین‌جاش هم باعث شگفت‌زده شدن خیلی‌ها شدی. دلت می‌خواد بی‌خیال همه‌ی قدرت‌هات بشی و مثل یه آدم عادی زندگی کنی؟
+ می‌تونم آرزو کنم که ای کاش از اول ققنوس متولد نمی‌شدم اما الان، من این همه راه رو اومدم پس باید بقیشم برم.

- تو دختر بااراده‌ و محکمی هستی. ( لبخند ) اگه حق انتخاب داشته باشی، دوست داری جای کدوم یکی از کارکترها زندگی کنی؟
+ سوفیا، فکر می‌کنم مرده‌ها زندگی بهتری داشته باشن.

- تضمین می‌کنم که مردم عاشق ورژن زنده‌ی تو شدن! ( خنده ) بهم بگو که از بین تمریناتی که انجام دادی، کدومش از همه سخت‌تر بود؟
+ اگه تمرینات با اسلحه و گلوله واقعی رو فاکتور بگیرم، شکنجه موج و شنا با دست و پاهای بسته خیلی بهم زحمت دادن.

- حتی نمی‌تونم تصور کنم که از پسش بربیام؛ تو فوق‌العاده‌ای رز! با این حال، بیشتر طرفدارها دوست دارن بدونن که دلت می‌خواد چه چیزی رو درمورد خودت تغییر بدی؟
+ خشم کنترل نشده‌‌ام رو.

- ( خنده ) اون واقعا ترسناک‌ترت می‌کنه. حرف از ترس شد؛ ما برای این موضوع هم سوال داریم! تصور وحشتناکی که اطرافیانت از تو دارن، چیه؟ حقیقت داره؟
+ این که من همزاد منفی‌ام، اون‌ها رو می‌ترسونه و چون حقیقت داره، خودمم می‌ترسونه!

- هممم... با این اوصاف، ترجیح میدی با کدوم یکی از اطرافیانت تنها باشی؟
+ ترجیحم، خودمم!

- انتظار این جواب رو نداشتم ( خنده ) نه حتی با وجود دارک! خب خب، خیلی دوست دارم بدونم که آخر تو و دارک به کجا می‌رسه؟
+ این به دارک بستگی داره، هیچ‌وقت نقطه‌ی مقابل من زنده نمونده. (چشمک)

- ( سوت ) پس اون راه سختی در پیش داره! امیدوارم که به عنوان یه شعله‌ی آتش، یکم باهاش مهربون‌تر باشی!
+ باور کن تمام سعیم رو می‌کنم اما خب! وقتی اون نیست منم نمی‌تونم کاری بکنم.

- فکر می‌کنم که این سوال، حسن ختام خوبی برای مصاحبه‌ی امروزمون باشه. ژاکلین، چی توی زندگیت وجود داره که بدون اون نمی‌تونی ادامه بدی؟
+ من یاد گرفتم بتونم در لحظه همه‌چیز رو رها کنم، لونا! حتی اگه پاهامم قطع کنی من میگم: خیلی‌خب! پس با دستام خودم رو بالا می‌کِشم.

- واو! به این میگن ققنوس آتش! تحت تاثیر قرار گرفتم.
+ همچین قصدی نداشتم. (قهقهه)

- قبل از خداحافظی، به عنوان ققنوس آتش یه جمله به مخاطب‌هات بگو.
+ قدر آدمای امن زندگیتونو بدونین، این ادما تو زندگی هر کسی نمیرن.

- ممنونم از حضور گرم و پر حرارتت! خب، دوستان تک‌رمانی من، به پایان این مصاحبه رسیدیم. مطمئنم که شما هم مثل من، از این برنامه ل*ذت بردید. شما از همین حالا می‌تونید سوالاتتون رو برای مصاحبه از شخصیت‌های رمان ققنوس آتش از Lunika✧ عزیز، توی خصوصی ارسال کنید. همیشه پر انرژی و شاد بمونید، خدانگهدار!
خانوم رز؟ امکانش هست دسته‌گلی که برات آوردم رو از بگیری؟🥺💐
اگه میشه اینجا‌هم امضا کنید.🗒
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا