• دانلود رمان آلفای از یاد رفته جلد نهم مجموعه دختر آلفا کلیک کنید

چرک نویس اکسولانسیس | اثر ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع halcyon
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 82
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

halcyon

مدیر تالار تیزر + مدیر تالار پرونده های جنایی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
دستیار مدیر
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
میکسر انجمن
ادیتور انجمن
تیزریست
تایپیست
کتابخوان برتر
مترجم آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
1,924
لایک‌ها
5,511
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
132,042
Points
3,045
نام اثر: اکسولانسیس¹
نویسنده: ملینا نامور(هالسین)
دسته‌بندی: یاد‌داشت‌های مدت‌دار یک انسان خسته
___________________________
¹اکسولانسیس exulansis
به معنی منصرف شدن از گفتن تجربه ای به خاطر اینکه دیگران قادر به درک آن نیستند.
ریشه انگلیسی
کد:
نام اثر: اکسولانسیس¹
نویسنده: ملینا نامور(هالسین)
دسته‌بندی: یاد‌داشت‌های مدت‌دار یک انسان خسته

___________________________
¹اکسولانسیس exulansis
به معنی منصرف شدن از گفتن تجربه ای به خاطر اینکه دیگران قادر به درک آن نیستند.

ریشه انگلیسی
#چرک_نویس_اکسولانسیس
#ملینا_نامور
#هالسین
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:

halcyon

مدیر تالار تیزر + مدیر تالار پرونده های جنایی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
دستیار مدیر
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
میکسر انجمن
ادیتور انجمن
تیزریست
تایپیست
کتابخوان برتر
مترجم آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
1,924
لایک‌ها
5,511
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
132,042
Points
3,045
ذهنم از هر زمان دیگه‌ای تهی‌تره؛ مثل یه انباریه متروکه که حالا چیزی برای گفتن نداره. همون‌مقدار نمور! سرد و تهی! یک خلاء احساس! اما عزیزم من امروز‌ هم ایده‌هایی توی ذهنمه که اگه بهت بگم، فکر می‌کنی دیوونه شدم! یکی از کارایی که خیلی دلم می‌خواد اینه که به شمارش زنگ بزنم! دوست دارم بدونم هنوزم صدای گرم و دلنوازش رو می‌شنوم یا نه؛ ولی من آدم ترسویی‌ام خیلی می‌ترسم که جوابم رو ندی؛ اما باز هم خیلی خوب می‌دونم مطمئناً تا الان شمارت برای شخص دیگه‌ای شده پس... یک خلاء بزرگ!
کد:
ذهنم از هر زمان دیگه‌ای تهی‌تره؛ مثل یه انباریه متروکه که حالا چیزی برای گفتن نداره. همون‌مقدار نمور! سرد و تهی! یک خلاء احساس! اما عزیزم من امروز‌ هم ایده‌هایی توی ذهنمه که اگه بهت بگم، فکر می‌کنی دیوونه شدم! یکی از کارایی که خیلی دلم می‌خواد اینه که به شمارش زنگ بزنم! دوست دارم بدونم هنوزم صدای گرم و دلنوازش رو می‌شنوم یا نه؛ ولی من آدم ترسویی‌ام خیلی می‌ترسم که جوابم رو ندی؛ اما باز هم خیلی خوب می‌دونم مطمئناً تا الان شمارت برای شخص دیگه‌ای شده پس... یک خلاء بزرگ!
#چرک_نویس_اکسولانسیس
#ملینا_نامور
#هالسین
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

halcyon

مدیر تالار تیزر + مدیر تالار پرونده های جنایی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
دستیار مدیر
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
میکسر انجمن
ادیتور انجمن
تیزریست
تایپیست
کتابخوان برتر
مترجم آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
1,924
لایک‌ها
5,511
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
132,042
Points
3,045
امروز نوزدهم تیر ماه، حس خوبی دارم! روی مبل نشستم و به ساده‌ترین روش از ثانیه‌هام ل*ذت می‌برم، البته تا الان این‌طوری بوده! مطمئن نیستم که تا آخر روز یه بچه شیطون اعصابم رو خ*را*ب نکنه! دقیقا منظورم خودش بود! برادر داشتن واقعا سخته، حداقل برای این که کمتر به کارهای نادرستش(حتی راه رفتنش) اشکال بگیرم می‌خوام سر خودم و با قتل و خون‌ریزی گرم کنم! پرونده‌های جنایی! مطمئناً برای من منبع صمت و تسکین است!
کد:
امروز نوزدهم تیر ماه، حس خوبی دارم! روی مبل نشستم و به ساده‌ترین روش از ثانیه‌هام ل*ذت می‌برم، البته تا الان این‌طوری بوده! مطمئن نیستم که تا آخر روز یه بچه شیطون اعصابم رو خ*را*ب نکنه! دقیقا منظورم خودش بود! برادر داشتن واقعا سخته، حداقل برای این که کمتر به کارهای نادرستش(حتی راه رفتنش) اشکال بگیرم می‌خوام سر خودم و با قتل و خون‌ریزی گرم کنم! پرونده‌های جنایی! مطمئناً برای من منبع صمت و تسکین است!
#چرک_نویس_اکسولانسیس
#ملینا_نامور
#هالسین
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

halcyon

مدیر تالار تیزر + مدیر تالار پرونده های جنایی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
دستیار مدیر
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
میکسر انجمن
ادیتور انجمن
تیزریست
تایپیست
کتابخوان برتر
مترجم آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
1,924
لایک‌ها
5,511
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
132,042
Points
3,045
بیست و دوم تیر ماه، جمعه! از نظر من امروز یکی از حوصله سربر ترین روزها است؛ ولی با این حال به میزان کافی من را خسته کرده است. مقیاس یک دعوای خطیر! بله، من برخی روزها بسیار کلافه، خسته و آزرده هستم! جای تعجبی نیست با این همه مشغله یک انسان چند بعدی هم خسته میشود، مگر نه؟ البته انسان‌ها چهار بعدی هستند اما... . از مسئله خودمان دور نشویم! خب کجا بودیم؟ آهان... داشتم درباره خستگی‌هایم صحبت میکردم‌؛ ولی اخرش برای چه این همه کار میکنم؟ چرا خودم را مثل دیوانه‌ها بین سیل عظیمی از مشکلات رها کردم، و بعد رضایتمندانه سعی در دست و پا زدن دارم! شاید جوابش یک کلمه باشد‌‌‌... هدفی که گاهی انگار بیشتر قاتل من است! هدف هم مگر قاتل میشود؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا