• مصاحبه اختصاصی رمان کاراکال میگل سانچز کلیک کنید

درحال ترجمه کتاب اسکایلار رابینز:رمز و راز جواهرات پنهان | Melina.N کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع Halcyon
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 348
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,436
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
182,529
Points
3,582
نام کتاب: اسکایلار رابینز: رمز و راز جواهرات پنهان
نویسنده: کری کراس
مترجم: ملینا نامور
ژانر: داستانی_معمایی
خلاصه: عمارت متروکه ای در دامنه تپه‌ای شیب‌دار، مشرف به دره‌ای صخره ای قرار دارد. پرده ها شده پشت پنجره های شکسته آویزان است و برجکی به سمت آسمان کشیده شده است. سه سال پیش مالک ثروتمند ناگهان ناپدید شد و خانه ای پر از اسرار را پشت سر گذاشت: یک یادداشت مرموز، سرنخ های وسوسه انگیز، یک طبقه مخفی، یک تکه نقشه گنج و یک ثروت گم شده در الماس.
کد:
نام کتاب: اسکایلار رابینز: رمز و راز جواهرات پنهان

نویسنده: کری کراس

مترجم: ملینا نامور

ژانر: داستانی_معمایی

خلاصه:  عمارت متروکه ای در دامنه تپه‌ای شیب‌دار، مشرف به دره‌ای صخره ای قرار دارد. پرده ها شده پشت پنجره های شکسته آویزان است و برجکی به سمت آسمان کشیده شده است. سه سال پیش مالک ثروتمند ناگهان ناپدید شد و خانه ای پر از اسرار را پشت سر گذاشت: یک یادداشت مرموز، سرنخ های وسوسه انگیز، یک طبقه مخفی، یک تکه نقشه گنج و یک ثروت گم شده در الماس.
#اسکایلار_رابینز
#رمز_و_راز_جواهرات_پنهان
#کری_کراس
#ملینا_نامور
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,436
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
182,529
Points
3,582
تشویق برای اسکایلر رابینز: راز تپه‌های سایه:
- وقتی کودک بودم، عاشق نانسی درو بودم. پس از خواندن «اسکایلر رابینز: راز تپه‌های سایه»، فکر می‌کنم اسکایلر دختری کامل برای حل پرونده‌ها در قرن بیست و یکم و جایگزینی برای نانسی است. این کتاب را سرگرم‌کننده، هیجان‌انگیز، پر از
اعضای ماجراجویی و شخصیت‌های عالی دیدم. به‌ویژه از اسکایلر خوشم آمد. در طول کتاب، او نشان داد که در موقعیت‌های دشوار، ترسناک و درهم برهم، خیلی شخصیت، شجاع و قابل رشد دارد. من می‌دانم که تمام دختران متوسط و نوجوان از ماجراهای اسکایلر ل*ذت خواهند برد. مالیا آن هابرمن، نویسنده
چیس تینکر و خانه‌ی جادو، چیس تینکر و خانه‌ی اسرار، و چیس تینکر و خانه‌ی سرنوشت
- این کتاب، اگرچه برای مخاطبان جوان‌تر نوشته شده است، من را وادار به خواندن بیشتر کرد. مرموز بود، پر از نگرانی‌ها و گروهی از شخصیت‌هایی که می‌توان با آن‌ها ارتباط برقرار کرد. تغییرات داستان و پایان غیرمنتظره و هیجان‌انگیز بودن. برای خوانندگان جوان انتخابی عالی است.
کریستن موت نویسنده اودی گربه‌ی بریده، برنده‌ی جایزه‌ی کتاب مستقل نسل بعدی و بهترین دوست اودی
خواندنی عالی برای گروه دوره‌ی متوسط ماجراهای اسکایلر رابینز را یک کتابی جذاب می‌دانم و کنجکاو هستم که اسکایلر در ماجراهای بعدی خود چه خواهد کرد.
بری ولف، نویسنده کفشدوزک‌های شب
اسکایلر رابینز: راز تپه‌های سایه» نوعی رمان است که من به عنوان یک دختر پیش‌نویس خوانده بودم. اشیای جالبی که در داستان وارد می‌شوند، اشیایی است که برای هر دختری باید جالب بیاید. نویسنده برای تنوع قومیتی که توسط شخصیت‌ها و اسکایلر به تصویر کشیده شده‌است ستاره‌ی چهارم را لایق است:
دختری ناقص که مشاهده‌کننده، اندیشه‌ور و اقداماتی انجام می‌دهد." ان.ام. واتکینز، نویسنده جیپ اوشی: ماجراهای در زمان
- شخصیت‌های خفن؛ یک کتاب کاملاً سرگرم‌کننده. اسکایلر رابینز نوعی دختر شجاع و ابداعی است که آرزو می‌کنید بتوانید او را به دخترتان معرفی کنید. ریچل کوین، نویسنده: دختر من، آیا به تو گفته‌ام؟
اسکایلر رابینز:
راز جواهرات مخفی
کری کراس​
کد:
تشویق برای اسکایلر رابینز: راز تپه‌های سایه:

- وقتی کودک بودم، عاشق نانسی درو بودم. پس از خواندن «اسکایلر رابینز: راز تپه‌های سایه»، فکر می‌کنم اسکایلر دختری کامل برای حل پرونده‌ها در قرن بیست و یکم و جایگزینی برای نانسی است. این کتاب را سرگرم‌کننده، هیجان‌انگیز، پر از

اعضای ماجراجویی و شخصیت‌های عالی دیدم. به‌ویژه از اسکایلر خوشم آمد. در طول کتاب، او نشان داد که در موقعیت‌های دشوار، ترسناک و درهم برهم، خیلی شخصیت، شجاع و قابل رشد دارد. من می‌دانم که تمام دختران متوسط و نوجوان از ماجراهای اسکایلر ل*ذت خواهند برد. مالیا آن هابرمن، نویسنده

چیس تینکر و خانه‌ی جادو، چیس تینکر و خانه‌ی اسرار، و چیس تینکر و خانه‌ی سرنوشت

- این کتاب، اگرچه برای مخاطبان جوان‌تر نوشته شده است، من را وادار به خواندن بیشتر کرد. مرموز بود، پر از نگرانی‌ها و گروهی از شخصیت‌هایی که می‌توان با آن‌ها ارتباط برقرار کرد. تغییرات داستان و پایان غیرمنتظره و هیجان‌انگیز بودن. برای خوانندگان جوان انتخابی عالی است.

کریستن موت نویسنده اودی گربه‌ی بریده، برنده‌ی جایزه‌ی کتاب مستقل نسل بعدی و بهترین دوست اودی

خواندنی عالی برای گروه دوره‌ی متوسط ماجراهای اسکایلر رابینز را یک کتابی جذاب می‌دانم و کنجکاو هستم که اسکایلر در ماجراهای بعدی خود چه خواهد کرد.

بری ولف، نویسنده کفشدوزک‌های شب

اسکایلر رابینز: راز تپه‌های سایه» نوعی رمان است که من به عنوان یک دختر پیش‌نویس خوانده بودم. اشیای جالبی که در داستان وارد می‌شوند، اشیایی است که برای هر دختری باید جالب بیاید. نویسنده برای تنوع قومیتی که توسط شخصیت‌ها و اسکایلر به تصویر کشیده شده‌است ستاره‌ی چهارم را لایق است:

دختری ناقص که مشاهده‌کننده، اندیشه‌ور و اقداماتی انجام می‌دهد." ان.ام. واتکینز، نویسنده جیپ اوشی: ماجراهای در زمان

- شخصیت‌های خفن؛ یک کتاب کاملاً سرگرم‌کننده. اسکایلر رابینز نوعی دختر شجاع و ابداعی است که آرزو می‌کنید بتوانید او را به دخترتان معرفی کنید. ریچل کوین، نویسنده: دختر من، آیا به تو گفته‌ام؟

اسکایلر رابینز:

 راز جواهرات مخفی

کری کراس
#اسکایلار_رابینز
#رمز_و_راز_جواهرات_پنهان
#کری_کراس
#ملینا_نامور
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,436
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
182,529
Points
3,582
حق تکثیر این کتاب۲۰۱۹ متعلق به کری کراس
ویرایش کلمات شکسته می‌باشد و هرگونه استفاده یا تکثیر از آن بدون مجوز کتبی ممنوع است، به استثنای نقل قول‌های کوتاه در مقالات انتقادی یا بررسی‌ها. لطفاً در قاچاق مواد محافظ شده توسط حقوق نویسنده شرکت نکنید یا آن را تشویق نکنید. فقط نسخه‌های مجاز را خریداری کنید.

برای پدرم

سپاس فراوان از طرفداران اسکایلر رابینز و ماموران مخفی او در پایان رمان اول من، اسکایلر رابینز: رمز و راز تپه‌های سایه، اسکایلر مامورانی را جذب کرد تا به حل پرونده بعدی او کمک کنند چند نفر از آن‌ها در این داستان شرکت کرده و با کمک رمزهایی که اسکایلر در وب‌سایت خود به اشتراک می‌گذارد، آن را رمزگشایی می‌کنند: www.skylarrobbins.com. ماموران پیشرو می‌توانند ثبت‌نام کنند و با اسکایلر رابینز و بهترین دوستش¹ الکسا، در ماجرای جدید و خطرناکی شرکت کنند. فقط کافی است فرم درخواست مامور مخفی (ای.ای.اس.) را در وب‌سایت پر کنید تا نام کد و شناسه‌ی شما را دریافت کنید. اسکایلر می‌خواهد شخصاً از ماموران مخفی زیر سپاسگزاری کند که به او در پیدا کردن جواهرات پنهان کمک کرده‌اند: کلسی جی: آتش اژدها، ادموند دبلیو: اونیکس درخشان، کالین ام: سایه پنهان، میریام دبلیو: نیمف آب، مدیسون آر: شیر شکار، جارد دبلیو: ابر طوفان، دستینی ام: ر*ق*صیدن ستاره، ناتانیا دبلیو: شاهزاده آتش، ساموئل دبلیو: رودخانه جاری، و الا ام: شاهزاده دریا. هم‌چنین برای الین انجل، جیم کراس و اد وارد نیز صمیمانه سپاسگزارم بابت مشاوره‌های ویرایشی عالی و ورود خلاقانه‌شان.
___________________________________
¹بهترین دوستان برای همیشه عبارتی است که دوستی نزدیک را توصیف می‌کند. این عبارت با نام «بی‌اف‌اف» یا «BFF» نیز شناخته می‌شود.

کد:
حق تکثیر این کتاب۲۰۱۹ متعلق به کری کراس

 ویرایش کلمات شکسته می‌باشد و هرگونه استفاده یا تکثیر از آن بدون مجوز کتبی ممنوع است، به استثنای نقل قول‌های کوتاه در مقالات انتقادی یا بررسی‌ها. لطفاً در قاچاق مواد محافظ شده توسط حقوق نویسنده شرکت نکنید یا آن را تشویق نکنید. فقط نسخه‌های مجاز را خریداری کنید.



برای پدرم



سپاس فراوان از طرفداران اسکایلر رابینز و ماموران مخفی او در پایان رمان اول من، اسکایلر رابینز: رمز و راز تپه‌های سایه، اسکایلر مامورانی را جذب کرد تا به حل پرونده بعدی او کمک کنند چند نفر از آن‌ها در این داستان شرکت کرده و با کمک رمزهایی که اسکایلر در وب‌سایت خود به اشتراک می‌گذارد، آن را رمزگشایی می‌کنند: www.skylarrobbins.com. ماموران پیشرو می‌توانند ثبت‌نام کنند و با اسکایلر رابینز و بهترین دوستش¹ الکسا، در ماجرای جدید و خطرناکی شرکت کنند. فقط کافی است فرم درخواست مامور مخفی (ای.ای.اس.) را در وب‌سایت پر کنید تا نام کد و شناسه‌ی شما را دریافت کنید. اسکایلر می‌خواهد شخصاً از ماموران مخفی زیر سپاسگزاری کند که به او در پیدا کردن جواهرات پنهان کمک کرده‌اند: کلسی جی: آتش اژدها، ادموند دبلیو: اونیکس درخشان، کالین ام: سایه پنهان، میریام دبلیو: نیمف آب، مدیسون آر: شیر شکار، جارد دبلیو: ابر طوفان، دستینی ام: ر*ق*صیدن ستاره، ناتانیا دبلیو: شاهزاده آتش، ساموئل دبلیو: رودخانه جاری، و الا ام: شاهزاده دریا. هم‌چنین برای الین انجل، جیم کراس و اد وارد نیز صمیمانه سپاسگزارم بابت مشاوره‌های ویرایشی عالی و ورود خلاقانه‌شان.
_________________________________
¹بهترین دوستان برای همیشه عبارتی است که دوستی نزدیک را توصیف می‌کند. این عبارت با نام «بی‌اف‌اف» یا «BFF» نیز شناخته می‌شود
#اسکایلار_رابینز
#رمز_و_راز_جواهرات_پنهان
#کری_کراس
#ملینا_نامور
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,436
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
182,529
Points
3,582
فهرست​

۱. زاندرا کالینز به طرز عجیبی ناپدید شدند
2. پیدا کردن آسانسور غذابر
3. عمارت متروکه
4. دفتر مامور مخفی نوجوان
5. عصبانیت[اعصاب]
6. اولین روز مدرسه متوسطه
7. کیت مامور مخفی من
8. جوهر نامرئی
9. یک پاکت پارچه‌ای زرد و پاره‌شده
10. دقیقاً ب*وسه نبود
11. سومین نشانه
12. فقط ما دخترها
13. پیدا کردن طبقه‌ی پنهان
14. گیر افتاده
15. فرار
16. پاک کردن اثر انگشت
17. نقشه با گام‌های گمشده
18. تهدید
19. نشانه‌ی لانه‌ی پرنده
20. آیا داستین کولز واقعاً ممکن است من را دوست داشته باشد؟
21. "او خارج از مقیاس است!"
22. نقشه‌ی گنج
23. یک جعبه‌ی فلزی زنگاری
24. دعوت‌‌نشده[سرزده]
25. دزد در آینه
26. مجازات
27. متلاشی شده
28. راه اندازی
29. کیت مامور مخفی تخصصی
30. آخرین نشانه
31. جواهرات زندرا کالینز
32. آژانس مامور مخفی اسکایلر رابینز
33. شهرت
34. شب جمعه
35. ر*ق*ص معکوس
36. اسکایلر رابینز: مامور مخفی نوجوان
کد:
فهرست

۱. زاندرا کالینز به طرز عجیبی ناپدید شدند

2. پیدا کردن آسانسور غذابر

3. عمارت متروکه

4. دفتر مامور مخفی نوجوان

5. عصبانیت[اعصاب]

6. اولین روز مدرسه متوسطه

7. کیت مامور مخفی من

8. جوهر نامرئی

9. یک پاکت پارچه‌ای زرد و پاره‌شده

10. دقیقاً ب*وسه نبود

11. سومین نشانه

12. فقط ما دخترها

13. پیدا کردن طبقه‌ی پنهان

14. گیر افتاده

15. فرار

16. پاک کردن اثر انگشت

17. نقشه با گام‌های گمشده

18. تهدید

19. نشانه‌ی لانه‌ی پرنده

20. آیا داستین کولز واقعاً ممکن است من را دوست داشته باشد؟

21. "او خارج از مقیاس است!"

22. نقشه‌ی گنج

23. یک جعبه‌ی فلزی زنگاری

24. دعوت‌‌نشده[سرزده]

25. دزد در آینه

26. مجازات

27. متلاشی شده

28. راه اندازی

29. کیت مامور مخفی تخصصی

30. آخرین نشانه

31. جواهرات زندرا کالینز

32. آژانس مامور مخفی اسکایلر رابینز

33. شهرت

34. شب جمعه

35. ر*ق*ص معکوس

36. اسکایلر رابینز: مامور مخفی نوجوان
#اسکایلار_رابینز
#رمز_و_راز_جواهرات_پنهان
#کری_کراس
#ملینا_نامور
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,436
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
182,529
Points
3,582
زندرا کالینز به طور عجیبی ناپدید شد!
وقتی روی صندلی عقب کادیلاک مشکی سوار شدم این رو نمیدونستم؛ اما اتفاقی که قرار بود توی نیم ساعت آینده رخ بده زندگی من و برای همیشه تغییر داد.
و من مطمئناً درباره یه تغییر کوچولو صحبت نمی‌کنم.
این یکی یه هیولا بود!
فقط این نبود که از خونه‌ای که از زمان تولدم داخلش زندگی میکردم میرفتیم،یا اینکه داشتم مدرسه راهنمایی رو شروع می‌کردم. هر دوتای این اتفاقات بزرگ بودن؛ اما خب در مقایسه با اون اتفاقاتی که رخ داد به عنوان یه جزئيات خیلی ریز و بی‌اهمیت به نظر میرسن. رمز و رازی که من توی اون گیر افتادم از جمله گم شدن یه وارث معروف، یک میلیون دلار جواهرات مخفی و یک باند تهدید کننده از موتورسوار‌ها که مصمم بودن قبل از من اون‌ها رو پیدا کنن. آیا یه کارآگاه سیزده ساله لاغر میتونست اون‌ها رو کتک بزنه؟ شما شرط میبندید که من می‌تونم!
خب، واقعا امیدوارم بتونم! خیلی خوشحال بودم که دوست صمیمیم الکسا پشتم بود. چون من توی خطر بیشتری، حتی از اون چیزی که فکر میکردم بودم! رفتن به مدرسه جدید تقریباً اندازه پیدا کردن جواهرات پنهان خطرناک هست! تا زمان حل این پرونده ، بزرگترین قلدر کلاس هفتم رو به چالش کشیده بودم. اولین پسرم رو بوسیده بودم و خبر از آژانس کاراگاهی من وایرال شده بود! به علاوه، جونم رو به خطر انداختم تا یک‌ معما حل بشه. دوباره، همه چی از زمانی شروع شد که والدینم تصمیم گرفتن خونه بزرگتری بخرن. اون‌ها توی ورودی خونه‌ای که تازه نگاه کرده بودیم ایستاده بودن و با یک زن به نام ویکتوریا نایت صحبت می‌کردن درحالی که من داخل ماشین نشسته بودم. پدرم پیش از شش فوت قد داره، اما خانم نایت با کفش‌های پاشنه بلندش چشم در چشم او ایستاده بود و شبیه یک مدل فشن به نظر می‌امد.
موهای مشکیش رو توی یه شینیون براق جمع کرده بود و کمر باریکش از زیر دامن تنگش جلوه‌نمایی میکرد. من وانمود می‌کردم که چیزی با آی‌پدم می‌خوانم در حالی که به سمت پنجره باز خم میشدم و گوش میدادم.
_ ابن خانه بعدی یک کلاسیک است. در سال ۱۹۰۸ ساخته شده.
خانم نایت یک مشاور املاک بود که سخت تلاش میکرد که خونه‌ای به ما بفروشه و والدینم فکر میکردن خونه‌ای که اون به تازگی به ما نشون داده، خیلی بد بوده!
مادرم یادداشتی روی کلیپ‌بوردش نوشت و موهای قهوه‌ای ویو شده‌اش رو از روی صورت زیبا و دل‌فریبش کنار زد. او دارای "نوک بیوه‌ای" است که به نظرم اسم خیلی زشتی برای برای آن نقطه کوچک یعنی جایی که خط موهایش به وسط پیشانی‌اش میرسد است.
مامان من گونه‌های بلند و و چانه‌ی باریکی داره.
و به همین دلیل صورتش به قلب شبیه هست. و من رو یاد قلب می‌اندازه. در حال حاضر اون قلب اخم کرده بود.
- این واقعا قدیمیه!
اون نظر داد!
کد:
زندرا کالینز به طور عجیبی ناپدید شد!

وقتی روی صندلی عقب کادیلاک مشکی سوار شدم این رو نمیدونستم؛ اما اتفاقی که قرار بود توی نیم ساعت آینده رخ بده زندگی من و برای همیشه تغییر داد.

و من مطمئناً درباره یه تغییر کوچولو صحبت نمی‌کنم.

این یکی یه هیولا بود!

فقط این نبود که از خونه‌ای که از زمان تولدم داخلش زندگی میکردم میرفتیم،یا اینکه داشتم مدرسه راهنمایی رو شروع می‌کردم. هر دوتای این اتفاقات بزرگ بودن؛ اما خب در مقایسه با اون اتفاقاتی که رخ داد به عنوان یه جزئيات خیلی ریز و بی‌اهمیت به نظر میرسن. رمز و رازی که من توی اون گیر افتادم از جمله گم شدن یه وارث معروف، یک میلیون دلار جواهرات مخفی و یک باند تهدید کننده از موتورسوار‌ها که مصمم بودن قبل از من اون‌ها رو پیدا کنن. آیا یه کارآگاه سیزده ساله لاغر میتونست اون‌ها رو کتک بزنه؟ شما شرط میبندید که من می‌تونم!

خب، واقعا امیدوارم بتونم! خیلی خوشحال بودم که دوست صمیمیم الکسا پشتم بود. چون من توی خطر بیشتری، حتی از اون چیزی که فکر میکردم بودم! رفتن به مدرسه جدید تقریباً اندازه پیدا کردن جواهرات پنهان خطرناک هست! تا زمان حل این پرونده ، بزرگترین قلدر کلاس هفتم رو به چالش کشیده بودم. اولین پسرم رو بوسیده بودم و خبر از آژانس کاراگاهی من وایرال شده بود! به علاوه، جونم رو به خطر انداختم تا یک‌ معما حل بشه. دوباره، همه چی از زمانی شروع شد که والدینم تصمیم گرفتن خونه بزرگتری بخرن. اون‌ها توی ورودی خونه‌ای که تازه نگاه کرده بودیم ایستاده بودن و با یک زن به نام ویکتوریا نایت صحبت می‌کردن درحالی که من داخل ماشین نشسته بودم. پدرم پیش از شش فوت قد داره، اما خانم نایت با کفش‌های پاشنه بلندش چشم در چشم او ایستاده بود و شبیه یک مدل فشن به نظر می‌امد.

موهای مشکیش رو توی یه شینیون براق جمع کرده بود و کمر باریکش از زیر دامن تنگش جلوه‌نمایی میکرد. من وانمود می‌کردم که چیزی با آی‌پدم می‌خوانم در حالی که به سمت پنجره باز خم میشدم و گوش میدادم.

_ ابن خانه بعدی یک کلاسیک است. در سال ۱۹۰۸ ساخته شده.

خانم نایت یک مشاور املاک بود که سخت تلاش میکرد که خونه‌ای به ما بفروشه و والدینم فکر میکردن خونه‌ای که اون به تازگی به ما نشون داده، خیلی بد بوده!

مادرم یادداشتی روی کلیپ‌بوردش نوشت و موهای قهوه‌ای ویو شده‌اش رو از روی صورت زیبا و دل‌فریبش کنار زد. او دارای "نوک بیوه‌ای" است که به نظرم اسم خیلی زشتی برای برای آن نقطه کوچک یعنی جایی که خط موهایش به وسط پیشانی‌اش میرسد است.

مامان من گونه‌های بلند و و چانه‌ی باریکی داره.

و به همین دلیل صورتش به قلب شبیه هست. و من رو یاد قلب می‌اندازه. در حال حاضر اون قلب اخم کرده بود.

- این واقعا قدیمیه!

اون نظر داد!
#اسکایلار_رابینز
#رمز_و_راز_جواهرات_پنهان
#کری_کراس
#ملینا_نامور
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,436
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
182,529
Points
3,582
- این واقعاً بهترش می.کنه.
پدرم گفت اون عاشق چیز‌های قدیمی بود.
- یک خونه قدیمی که نیاز به تعمیر داره برام قابل قبوله، ما می‌تونیم بازسازیش کنیم!
اون این پیشنهاد و کرد و بعد به مادرم نگاه کرد و به صورت وسیعی دست‌هاش رو باز کرد.
- این خانه شش اتاق خواب، پنج حمام، یک سالن ر*ق*ص، یک کتابخانه و حتی بیشتر از این‌ها دارد!
خانم نایت با شگفتی فریاد زد.
پیشانی مادر به وضوح چروک خورد.
- شش اتاق خواب فقط برای ما و اسکایلر؟ این زیاده روی نیست؟
اون پرسید و نگاهی به مشاور املاک انداخت.
پدرم عینکش را روی بینی‌اش مرتب کرد و و به این مسئله فکر کرد.
- خب، بزرگه! من بزرگی رو دوست دارم. و توی همین ناحیه مدرسه‌ایه که خونه فعلیمون توی اون قرار داره. بنابراین اسکایلر هنوز هم میتونه با دوستاش به مدرسه متوسطه اقیانوس آرام بره!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا