درود بانو. احوالت؟
انگار دیگه وقتشه به قولم عمل کنم و یه نقد کوچولوموچولو از شناسنامه و آغاز تقدیم نویسنده‌ی جاذاب‌نویسمون کنم. 
-
عنوان اثر متفاوت و جذابه؛ همچنین با محتوا هماهنگی کامل داره و توجه هر خواننده‌ای رو به خودش جلب می‌کنه.
اکثر جلدهای اثر جذابن؛ اما باید تمام ژانرها و شخصیت اصلی‌ها رو در نظر گرفت تا پس زمینه‌ای برای خواننده شه که قراره با چی روبه‌رو شه.
نویسنده‌ی عزیز در باب نوشتن خلاصه و مقدمه هم حرفه‌ای عمل کرده و به عبارت ساده سنگ تموم گذاشته؛ اما چیزی که مشهور و غیر قابل انکاره کم‌رنگ بودن ژانر عاشقانه‌اس؛ خصوصا توی شناسنامه که تنها ردی که ازش دیده شده توی قسمت ژانرهاست؛ در حالی که ژانر عاشقانه یکی از ژانرهای اصلی به شمار میره و همچنین دارای محبوبیت زیادی هست و البته قبل از ژانر معمایی اومده و طبیعتا می‌بایست نقش پررنگ‌تری داشته باشه. "از ترتیب ژانرها مطلید دیگه؟"
از شناسنامه که بگذریم، قدم بعدی و آخرین فرصت شما برای جذب مخاطب آغازه. اغاز خوب چه آغازیه؟
۱.با جملات کوتاه همراه باشه.
۲.مصادف یک اتفاق باشه که خواننده رو ترغیب به خوندن ادامه بده؛ البته اون اتفاق حتما باید با اولین ژانر مرتبط باشه.
۳.از همون اول اطلاعات زیادی در اختیار خواننده قرار نداده باشه.
و هزار و یک نکته‌ی دیگه که شما حدود ششصدتاش رو رعایت کردی.
شما نویسنده‌ی خوش‌قلم، خوشبختانه همون ابتدا قلم قوی که دارید رو به رخ خواننده کشیدین که تحسین بر انگیزه.
پارت کنجکاو کننده و جذابی بود؛ اما متأسفانه نکته سوم کار رو خ*را*ب کرده. به نظر من اون همه اطلاعات اون هم برای پارت اول یکم زیادیه.
در چندین و چند پارت آینده، ما در ابتدا با نحوه عاشقانه‌نویسی نویسنده آشنا شدیم که این خودش می‌تونه نقطه ضعف رمان باشه و ترتیب ژانرها رو بهم بریزه؛ چون اولین ژانر جناییه. حالا چه اون کارکتری که پارتنر نقش اصلی در آغاز رمان به حساب میاد، نقش اصلی باشه و چه نه.
همه چی عالی بود بانو! کیف کردم. دمت گرم. تنها چیزی که اذیتم می‌کرد، یه سری اشتباه ریز توی علائم نگارشیه که نکات خودشون رو دارن و رعایت کردنشون دارای اهمیت.
موفق باشی
