درحال تایپ رمان کاژه مرگ | ملینا نامور کاربر انجمن تک رمان

ساعت تک رمان

Melina.N

مدیر تالار تیزر + ناظر رمان + طراح انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
ناظر رمان
دستیار مدیر
داستان‌نویس
طراح انجمن
ویراستار انجمن
میکسر انجمن
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
مترجم آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
1,208
لایک‌ها
3,738
امتیازها
73
محل سکونت
میلان
کیف پول من
79,177
Points
1,700
اگر راستش را بگوید فکر می‌کنند دیوانه است ترجیح می دهد سکوت کند.ترسش را در پرده‌ی بی‌خیالی پنهان نمی‌کند؛ اما هم‌چنان سعی می‌کند بدون هیچ اضطرابی، چشمان ثابت و تحکم با خانم راسل صحبت کند.
- نه! چیزی نیست.
خانم راسل یکی از ابرو‌هایش را بالا می‌اندازد و می‌گوید:
- نباید الان درحال خوندن دعا باشی؟
این‌بار استرس می‌گیرد و یکی از دروغ‌های شاخ‌دار اخیرش را به زبان می‌اورد.
- دستشویی! می‌خوام برم!
خانم راسل اخم بدتری می‌کند.
- به نظرم باید منتظر می‌شدی تا دعا تموم بشه!
- ببخشید!
سریع راهش را عوض می‌کند و به سمت در رنگ و رو رفته یتیم‌خانه می‌رود.
- امیدوارم دیگه نبینمت!
***
- تو هیچی از خودت نگفتی! مادرت هم مو قرمز بود؟ موهای اون هم همین شکلی فرفری؟
از دست پاتریشیا خسته شده است حتی میل به خفه کردنش هم دارد!
دیدن یک روح کافی نبود سوالات یک دخترک بدون مغز دیگر هم اضافه شد.
کد:
اگر راستش را بگوید فکر می‌کنند دیوانه است ترجیح می دهد سکوت کند.ترسش را در پرده‌ی بی‌خیالی پنهان نمی‌کند؛ اما هم‌چنان سعی می‌کند بدون هیچ اضطرابی، چشمان ثابت و تحکم با خانم راسل صحبت کند.

- نه! چیزی نیست.

خانم راسل یکی از ابرو‌هایش را بالا می‌اندازد و می‌گوید:

- نباید الان درحال خوندن دعا باشی؟

این‌بار استرس می‌گیرد و یکی از دروغ‌های شاخ‌دار اخیرش را به زبان می‌اورد.

- دستشویی! می‌خوام برم!

خانم راسل اخم بدتری می‌کند.

- به نظرم باید منتظر می‌شدی تا دعا تموم بشه!

- ببخشید!

سریع راهش را عوض می‌کند و به سمت در رنگ و رو رفته یتیم‌خانه می‌رود.

- امیدوارم دیگه نبینمت!

***

- تو هیچی از خودت نگفتی! مادرت هم مو قرمز بود؟ موهای اون هم همین شکلی فرفری؟

از دست پاتریشیا خسته شده است حتی میل به خفه کردنش هم دارد!

دیدن یک روح کافی نبود سوالات یک دخترک بدون مغز دیگر هم اضافه شد.
#کاژه_مرگ
#ملینا_نامور
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا